تحلیل داستان و نمایش‌نامه

«پُرِمتوسِ در بند»سومین و آخرین ترجمۀ عباس نعلبندیان

«پُرِمتوسِ در بند»سومین و آخرین ترجمۀ عباس نعلبندیان

سومین و آخرین ترجمۀ عباس نعلبندیان با عنوان «پُرِمتوسِ در بند» اِسکیلِس بعد از ۵۲ سال منتشر شد. این کتاب، سومین ترجمۀ عباس نعلبندیان است که بعد از ۵۲ سال در انتشارات نریمان در سال ۱۴۰۳ با قیمت ۱۲۰ هزار تومان منتشر می‌شود. پیش از این، کتاب «سه قطعه» پیتر هانتکه و «طلبکارها» آگوست استریندبرگ نیز از همین مترجم در نشر نریمان روانۀ کتابفروشی‌ها شد.

در معرفی کتاب می‌خوانیم: نگارش این نمایشنامه ۴۷۹ سال قبل از میلاد حدس زده می‌شود و به آیسخولوس یا اشیل یا اسکیلس نسبت داده شده است. از این نمایشنامه ترجمه‌های زیادی شده است که از معروف‌ترین‌های آن به «پرومته در زنجیر» ترجمۀ شاهرخ مسکوب از اشیل، «پرمتوس در بند» ترجمۀ عباس نعلبندیان از اسکیلس و «پرومتئوس در بند» ترجمۀ عبدلله کوثری از آیسخولوس می‌توان اشاره کرد.

این نمایشنامه به طور سنتی به آیسخولوس نسبت داده می‌شود و گمان می‌رود زمانی بین سال ۴۷۹ قبل از میلاد تا پایان سال ۴۲۴ قبل از میلاد نوشته شده باشد. این تراژدی بر اساس اسطورۀ پرومتئوس، یک تایتان که با زئوس مخالفت می‌کند، ساخته شده‌است که از بشریت محافظت می‌کند و آتش می‌بخشد و به خاطر آن مورد خشم زئوس قرار گرفته و مجازات می‌شود.

در خلاصه داستان آمده است: قبل از شروع نمایش، کرونوس، فرمانروای خدایان پیش از المپیک (تیتان‌ها)، توسط شورشی به رهبری زئوس سرنگون شده بود. در آن شورش پرومتئوس جانب زئوس را گرفته بود. زئوس به عنوان پادشاه جدید قصد نابودی و جایگزینی نوع بشر را داشت. پرومتئوس این نقشه را ناکام گذاشت و به انسان‌ها نشان داد از آتشی که پرومته دزدیده بود استفاده می‌کنند. پرومتئوس همچنین به بشریت هنر آموخت. زئوس به دلیل این اقدامات و نافرمانی‌ها، قصد دارد پرومتئوس را با زنجیر کردن او به صخره‌ای در کوه‌های اسکیت مجازات کند.

نمایشنامه با چهار شخصیت روی صحنه آغاز می‌شود، ویژگی منحصربه‌فرد در میان مجموعه‌های بازمانده از تراژدی یونانی، که در آن یک صحنه معین به ندرت بیش از دو بازیگر را به جز گروه کر درگیر می‌کرد. کریتوس و بیا که به ترتیب مظهر قدرت وحشیانه و خشونت بی‌رحمانه هستند، مشغول به بند کشیدن پرومتئوس ساکت به دامنۀ کوهی در اسکیت هستند و آهنگر بی‌رحم خدایان، هفایستوس، در این کار کمک می‌کنند. زئوس، شخصیتی خارج از صحنه در این نمایشنامه، به عنوان یک رهبر ظالم به تصویر کشیده شده است.

تنها یکی از دو مأمور زئوس به نام کریتوس در این صحنه صحبت می‌کند و او دستورات خود را تند و گستاخانه اعلام می‌کند. کریتوس بیان می‌کند که مجازاتی که برای پرومتئوس در نظر گرفته شده است به این دلیل است که او آتش را دزدیده و راز چگونگی تولید آن را برای بشریت فاش کرده است و اضافه می کند که اقدامات تنبیهی انجام شده پرومته را مجبور می کند تا از حاکمیت زئوس آگاه شود.

این نمایشنامه از دیالوگ‌های بین شخصیت‌های مختلف از جمله آیو، اقیانوس، طبیعت و با گروه کر تشکیل شده است. دیالوگ شامل یک استیکومیتیا بین پرومتئوس و اوشنوس و همچنین یک‌سری رباعی منحصربه‌فرد است که توسط گروه کر خوانده می‌شود.

 

درباره سه‌گانه پرومتئوس

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد پرومتئوس در بند اولین نمایشنامه از سه‌گانه‌ای است که معمولاً پرومتیا نامیده می‌شود، اما دو نمایشنامه دیگر، پرومتئوس بی‌بند و پرومتئوس آتش‌آور، تنها به صورت قطعاتی باقی مانده‌اند. در Prometheus Unbound، هراکلس پرومته را از زنجیر خود آزاد می کند و عقابی را که هر روز برای خوردن جگر دائماً در حال بازسازی تیتان فرستاده شده بود، می‌کُشد. شاید با پیش‌بینی آشتی نهایی او با پرومتئوس، متوجه می‌شویم که زئوس تایتان‌های دیگری را که در پایان تیتانوماکی زندانی کرده بود، آزاد کرده است. در پرومتئوس آتش‌آور، تیتان در نهایت به زئوس هشدار می‌دهد که با پوره دریایی تتیس دروغ نگوید، زیرا سرنوشت او این است که پسری بزرگ‌تر از پدر به دنیا بیاورد. زئوس که نمی‌خواست سرنگون شود، بعداً تتیس را با پلئوس فانی ازدواج کرد. محصول آن اتحاد آشیل، قهرمان یونانی جنگ تروا خواهد بود. زئوس با سپاسگزاری از هشدار، سرانجام با پرومتئوس آشتی کرد.

محققینِ کتابخانه بزرگ اسکندریه، آیسخولوس را نویسندۀ کتاب پرومتئوس در بند می‌دانستند. با این حال، از قرن نوزدهم، رودلف وستفال، در سال ۱۸۵۷ و دوباره در سال ۱۸۶۹، این ایده را به چالش کشید و تردیدها شروع شد. در سال ۱۹۱۱، A. Gercke اولین محققی بود که انتساب اشیل را رد کرد، درحالی‌که این تصور را که یک سه‌گانه پرومتئوس وجود دارد رد کرد. دو سال بعد، شاگرد او F. Niedzballa نیز به این نتیجه رسید که این متن توسط شخص دیگری نوشته شده است و بر اساس تحلیل واژگانی کلمات در نمایشنامه، در آثار دیگر آیسخولوس تکرار نمی‌شود. برخی تردیدهایی را در مورد موضوعات زبان‌شناسی، واژگان و سبک، به ویژه توسط مارک گریفیث، مطرح کرده‌اند، اگرچه او همچنان پذیرای این ایده بود که عدم قطعیت ادامه دارد و ممکن است انتساب سنتی صحیح باشد دیدگاه‌های گریفیث به‌طور خلاصه توسط گونتر زانتز و با جزئیات زیاد توسط ماریا پیا پاتونی در سال ۱۹۸۷ به چالش کشیده شد. M. L. West شواهدی را علیه انتساب «غیب‌انگیز» یافت و پس از ویرایش هر هفت نمایشنامه، تحلیل و بررسی گسترده‌ای از آثار گریفیث، زانتز و پاتونی نوشت و به این نتیجه رسید که انتساب به آیسخلوس غیرقابل دفاع است.

برخی از محققان خاطرنشان می‌کنند که برخی از مضامین این نمایشنامه در مقایسه با مضامین دیگر نمایشنامه‌های او برای آیسخولوس بیگانه به‌نظر می‌رسد. محقق ویلهلم اشمید استدلال می‌کند که نمایشنامه‌نویسی که چنین تقوایی نسبت به زئوس در دعانویسان و آگاممنون نشان داد، نمی‌توانست همان نمایشنامه‌نویسی باشد که در Prometheus Bound علیه زئوس به دلیل استبداد خشونت‌آمیز قیام می‌کند. M. L. West استدلال کرد که Prometheus Bound ممکن است اثر پسر آیسخلوس، Euphorion باشد، که او نیز یک نمایشنامه‌نویس بود.

پاسخ به برخی از این پرسش‌ها این است که قوی‌ترین ویژگی نمایشنامه در نمایش انسانیت آن‌هاست. جنبه‌های اسطوره‌ای و مذهبی در مقایسه با برخورد اراده‌ها که بین زئوس و پرومتئوس رخ می‌دهد، فرعی تلقی می‌شوند. شورش پرومتئوس توسط آیسخولوس اختراع نشد، او فقط روح انسان را در اشکال قدیمی دمید. این نمایشنامه «پرومتئوس در بند» تنها بخشی از داستان را در بر می‌گیرد. در ادامه، آیسخولوس این شانس را داشت که به شخصیت زئوس زاویه بدهد و به او نشان دهد که جنبه‌های تحسین‌برانگیزتر و سخاوتمندانه‌تر را یاد می‌گیرد و توسعه می‌دهد. بعداً در این سه‌گانه، یک زئوس خیرخواه تأثیر عمیق‌تری خواهد داشت. در این نمایش زئوس ظاهر نمی‌شود – ما از ظلم زئوس یاد می‌کنیم، فقط از کسانی که از آن رنج می‌برند. دیدگاه شخصیت‌ها نباید با دیدگاه نویسنده یکسان باشد.

منبع: isna

 

«پُرِمتوسِ در بند»سومین و آخرین ترجمۀ عباس نعلبندیان

 

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

3 ساعت ago

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

3 روز ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

6 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

7 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

2 هفته ago