پنجره‌ای برای لبخند به زندگی

«خداحافظ آنا گاوالدا»: از جادۀ ادبیات به سوی تابناک‌ترین گل‌ها…

«خداحافظ آناگاوالدا»: از جادۀ ادبیات به سوی تابناک‌ترین گل‌ها…

ادبیات می‌تواند جادوگری سپید باشد و وسط دریای غم ناگهان ساحل خوشبختی و آرامش را نشان بدهد و ما را غافلگیر کند تا مانند آساره، قهرمان خداحافظ آناگاوالدا، در انبوه تاریکی با کمک قطب‌نمای ادبیات راه را به سوی تابناک‌ترین گل‌ها باز کنیم و ماجرای زندگی را با تمام توان ادامه دهیم؛ و این یعنی حتی وقتی شغلت را از دست بدهی و پولی در جیبت نباشد و باران غریب ببارد و پایت در عبور از جویی پیچ بخورد و نقش زمین شوی باز هم ادبیات با شتاب سمتت خواهد دوید و خم خواهد شد و دستت را خواهد گرفت و از زمین بلندت خواهد کرد. در رمان خداحافظ آناگاوالدا آساره زنی معمولی است که از طریق مطالعه رابطه‌ای معنادار با خالقِ اثر می‌یابد و مسیر زندگی خود را دگرگون می‌کند.

«خداحافظ آناگاوالدا»: از جادۀ ادبیات به سوی تابناک‌ترین گل‌ها…
 یک فن منحصر بفرد
آساره، قهرمان خداحافظ آناگاوالدا، نویسندگان را نه در هیأت انسانی بلکه به شکل احساسی می‌بیند که به آن‌ها دارد. از این رو مت هیگ را شبیه زنبق‌های شاد و زندۀ باغ نقاشی‌های مونه می‌بیند، به رنگ بنفش نجیب! و البته تنها صفتی که می‌توانست به آن بنفش سرزنده و تازه بدهد، نجیب بود…
این فن را اگر ما هم یاد بگیریم ای بسا که بتوانیم با کمک کتاب‌ها و نویسنده‌ها به خوبی آساره بنویسیم و روایت کنیم و از گذشته بگذریم و آگاهی یابیم و خود را پیدا کنیم.

«خداحافظ آناگاوالدا»: از جادۀ ادبیات به سوی تابناک‌ترین گل‌ها…

پاراگراف خواندنی کتاب

 «باید راه بیفتید. همین حالا! پشت دریاها هیچ شهری نیست، آن شهر در قلب و درون خودتان است، درون آینه‌ها. خودتان را پس بگیرید از هیاهو، از شلوغی‌هایی که تنهاترتان کرده است. خودتان را پس بگیرید از سن، از زمان، از خاطره‌های بد و کینه‌ها، از تمام صورت‌ها و حواس‌پرتی‌هایی که هیچ‌گاه اجازه نداده‌اند چهره‌ی درونی‌تان را خلق کنید. خانه‌ی شما آن‌جاست. آن‌جا که فراتر از تمام واقعیت‌ها، جنگ‌ها و تباهی‌ها در خاک حاصلخیز یک موسیقی یا شعر شکوفه می‌دهید. انسان تنها همان یک لحظه است. خانه فقط همان‌جاست.»

منابع: bookche.ir و mashhadbookcity

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

درنگی در جهانِ بهت‌آور، درخشان، گیج‌کننده و پیچیدۀ ویلیام فاکنر

درنگی در جهانِ بهت‌آور، درخشان، گیج‌کننده و پیچیدۀ ویلیام فاکنر «احساس می کنم این جایزه…

3 ساعت ago

انتشار سه شعر از آیدا گلنسایی در مجلۀ braided way امریکا

انتشار سه شعر از آیدا گلنسایی در مجلۀ braided way امریکا https://braidedway.org/lumina-trilogy/

4 ساعت ago

چرا رمان نمی‌تواند شعر را شکست دهد؟

چرا رمان نمی‌تواند شعر را شکست دهد؟  به نقل از نیویورک‌تایمز- سؤال اینجاست که چرا…

2 روز ago

جورجو آگامبن: بالا‌ترین مرتبۀ امید و خوش‌بینی، شجاعتِ ناامیدی‌ است

جورجو آگامبن: بالا‌ترین مرتبۀ امید و خوش‌بینی، شجاعتِ ناامیدی‌ است. جورجو آگامبن با هرگونه فروکاستِ…

3 روز ago

گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا

گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا ترجمۀ منوچهر یزدانی: قرن گذشته بود. روزی که…

1 هفته ago