نگاهی به «تو و من و شب» اثری از سعاد الصباح
یدالله گودرزی مترجم شعر و ادبیات عرب، کتاب «تو و من و شب» را از این شاعر پیشرو و اجتماعی، توسط نشر گویا منتشر کرده است. این مجموعه دربرگیرنده مجموعهای از آثار دیگر این شاعر نیز هست.
گودرزی میگوید: سعاد الصباح یکی از شاعران و روشنفکرانِ مطرح و فمینیست در جهان عرب است، جهانی که به قول او امروز بیش از بیش دچارِ فقرِ اندیشه و راهبرد شده است. سعاد صباح از (خانواده) «آل صباح» است. خانوادهای که به کویت حُکم میراند و زمام قدرت در این کشورِ کوچک را در دست دارد. اما سعاد کوشیده راهی متفاوت از حاکمان برود، یعنی از گرفتن پست و مقام در ساحتِ سیاسی بپرهیزد و به وادی قلم و اندیشه گام بگذارد. او جسورانه کنشپذیری و بیعملی کشورهای عربی را بهویژه درباره فلسطین نقد میکند و روزمرگی و بیتفاوتی آنها را به تازیانه انتقاد میگیرد.
او میافزاید: کتاب «تو و من و شب» دو بخش دارد. قسمت نخست آخرین سرودههای او را در برمیگیرد و بخش دوم گزیدهای از جملات شاعرانه و اندیشمندانه این شاعر است که در کتاب خود آورده است از کتاب «خوانش از روی دست وطن» که برای اولینبار ترجمه شده است. این مجموعه بهگونهای بازتابی کامل از اندیشهها و سرودههای سعاد صباح به مخاطبان به دست میدهد.
از جملههای این کتاب:
خانه و خانواده، هستهٔ هستی هستند!
***
من با آزادی ناکرانمند موافق هستم امّا
با آزادیِ مسئولیتپذیر نه آزادیِ ویرانگر.
***
شعر همان قالیِ سلیمان است که با آن
شادمانه به سمتِ ناشناختهها پرواز کردهام!
****
پیوندهای خانوادگی درحالِ فروپاشی است.
هیچکس نمیخواهد با دیگری زندگی کند،
دیگری را غذا بدهد و یا در آغوشش بگیرد.
هرکدام از افرادِ خانواده مانندِ جزیرهای
دورافتاده شدهاند بدونِ ارتباط با جزایرِ دیگر!
هرکدام نیز قانونها، سنتها و شیوههای زندگیِ خویش را دارند!
***
«تو و من و شب» بهعنوان کوششی دیگر از یدالله گودرزی برای معرفی شعر و ادبیات امروز عرب و حلقهای از زنجیره شعر عرب به فارسی، در ۱۳۶ صفحه توسط نشر گویا منتشر شده است.
منبع: isna
نگاهی به «تو و من و شب» اثری از سعاد الصباح
نقد آخر شاهنامه/ فروغ فرخزاد آخر شاهنامه نام سومین مجموعهی شعری است که مهدی اخوان…
نظر ایران درّودی دربارۀ شعر احمد شاملو برای سخن گفتن از شعر شاملو باید قبل…
صادق هدایت به روایت پرویز ناتل خانلری پرویز ناتل خانلری در سال ۱۲۹۲ شمسی در…
ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی نمیشناسد مصاحبهکنندهای از فاکنر میپرسد: نويسنده چگونه رُماننويس جدی میشود؟…