شعر به مثابۀ نجاتِ زندگی
یکی از گویاترین گفتههای استیونس این است: «پس از آنکه باور به خدا از دست نهاده شد، شعر آن جوهری است که بهمثابه نجاتِ زندگی جای آن را میگیرد.» شعر شکلی ممکن از نجات را پیش مینهد، نجاتی که ما را به داستانوارگی جهان بهمنزلهی امری داستانی بازمیگرداند و معنای جهان را برای ما حفظ میکند (و لازم به گفتن نیست که فقط جهان نجات مییابد: قلمروي جلوهها، نمودها و دیدارپذیری). به گفتهی کرمود، شعر قادرمان میسازد تا «به دلیل جان بهدربردن نیرویی (یعنی نیروی تخیل) که زمانی خدا را برایمان کافی کرده بود، اکنون بدون او به زندگی ادامه دهیم و آن را نیک بدانیم».
انتشار سه شعر از آیدا گلنسایی در مجلۀ braidedway امریکا لینک مطالعۀ اشعار: https://braidedway.org/lumina-trilogy/
گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا ترجمۀ منوچهر یزدانی: قرن گذشته بود. روزی که…
رمانِ مسئلهی اسپینوزا اثر اروین یالوم: سه روایت متفاوت از «در خانه بودن»! آیدا گلنسایی:…
نگاهی به کتاب طوطی فلوبر نوشتۀ جولین بارنز این کتابها کفر آدمها را در میآورند.…