شعر به مثابۀ نجاتِ زندگی
یکی از گویاترین گفتههای استیونس این است: «پس از آنکه باور به خدا از دست نهاده شد، شعر آن جوهری است که بهمثابه نجاتِ زندگی جای آن را میگیرد.» شعر شکلی ممکن از نجات را پیش مینهد، نجاتی که ما را به داستانوارگی جهان بهمنزلهی امری داستانی بازمیگرداند و معنای جهان را برای ما حفظ میکند (و لازم به گفتن نیست که فقط جهان نجات مییابد: قلمروي جلوهها، نمودها و دیدارپذیری). به گفتهی کرمود، شعر قادرمان میسازد تا «به دلیل جان بهدربردن نیرویی (یعنی نیروی تخیل) که زمانی خدا را برایمان کافی کرده بود، اکنون بدون او به زندگی ادامه دهیم و آن را نیک بدانیم».
Time شاهکار هانس زیمر (موسیقی فیلم INCEPTION )
نگاهی به کتاب «قرن من» نوشتۀ گونتر گراس مایکل هنری هیم/ ترجمه: فاطمه رحمانی کتاب…
کتاب یعنی گفتوگو نوشتۀ محمدمنصور هاشمی گاهی جملاتی را که به طور معمول میگوییم و…
چرا سورن کیرکگورِ عاشق قید ازدواج با رگینه را زد؟ رِی مانک، نیواستیتسمن — ویتگنشتاین زمانی به…