در دست انتشار: نمایشنامۀ «رابرت اوپنهایمر و تثلیث نامقدس» نوشتۀ آیدا گلنسایی
«هرچه تسلط ما دانشمندهای عقل کل بر طبیعت بیشتر شد، تسلط دولت بر افکار و دستاوردهای ما فزونی گرفت. حتی فکر به استقلال علم و دانشمندها مضحک است. ما آلتدست سیاستیم. همهمان. ولی مگر چارهای داشتیم؟ وقتی سیاست مثل سیل کثیفی به خانههایمان وارد شد و تا تخت و لباسهایمان رسید، میتوانستیم دست روی دست بگذاریم و فقط تماشاچی باشیم؟ میتوانستیم مثل باکستر، اسب نجیب داستان قلعهٔ حیوانات، سرمان را بیندازیم پایین و فکر کنیم مسیر بیخطر و شرافتمندانهای که در پیش گرفتیم ما را به سلاخان نمیفروشد؟»
در دست انتشار: نمایشنامۀ «رابرت اوپنهایمر و تثلیث نامقدس» نوشتۀ آیدا گلنسایی
ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی نمیشناسد مصاحبهکنندهای از فاکنر میپرسد: نويسنده چگونه رُماننويس جدی میشود؟…
بریدهای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطافپذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…
چرا «گلابی» مهم است؟ گلابی از زمان ماقبل تاریخ با ما بوده است، حتی برشهای…