لذتِ کتاب‌بازی

هیچ چیز مهمی وجود نداشت که به‌خاطرش «لب‌ها» را به تعویق بیندازیم…

هیچ چیز مهمی وجود نداشت که به‌خاطرش «لب‌ها» را به تعویق بیندازیم…

تعویق

بوسه اثر ادوارد مونک

 

هیچ چیز مهمی وجود نداشت

که به‌خاطرش

لب‌ها را

به تعویق بیندازیم

وقتی سر روی ریل‌ها می‌گذاشتیم

می‌دانستیم از این به بعد

خواب سبدهای سیب و شاتوت‌های تازه

نخواهیم دید

و قطاری که هر لحظه می‌رسید

روزها را با خود می‌برد

تا ما فقط مربای تمشکی بوده‌ باشیم

روی نان فانتزیِ یک صبحانه‌ی فوری!

 

هیچ چیز مهمی وجود نداشت

جز این جنون

که در کت و شلوارهای رسمی اداره

و طبق روال‌های مرسوم جا نمی‌شد

جز این جنون که بوگاتی آبی‌اش را

سر چهارراه‌ها پارک می‌کرد

و با اسب‌های بالداری

که ارابه‌ی رنگ‌ها را می‌کشیدند،

به دانشگاه می‌آمد

جز این جنون

که از مارکِ کراوات‌هایش بیشتر بود

و پرندگان روی خطِ بوی ادکلنش

 می‌نشستند و آواز می‌خواندند

 

هیچ چیز مهمی وجود نداشت

که به‌خاطرش

لب‌ها را

به تعویق بیندازیم

نگو از ما گذشته است

آب از سر ما گذشته‌ است

ما درختان تبر دیده‌ایم

ما صندلی‌ها، نیمکت‌ها

ما تخت‌ها، کتابخانه‌ها

ما اجتماع چکش خورده‌ی چوب‌ها

همه اشکال دیگر جنگلیم

رنج‌ها ما را تغییر داده‌اند…

 

این شب

 که با کفشِ براق پوست مار

دارد بیلیارد بازی می‌کند

تمام توپ‌ها را در حفره خواهد انداخت

اما مرگ همیشه ناقص است

برای آن ماه که از بینشِ تاریکی

کامل می‌شود

 

برکه‌هایت را با خود بیاور

و سنگ‌های دور این رابطه را بردار

سنگ بردار و درنگ‌های آگاهی‌ را بشکن

و با نوک تیز ظلمت تازه تراشیده‌ات بنویس:

  هیچ چیز مهمی وجود نداشت

که به‌خاطرش

لب‌ها را

به تعویق بیندازیم

هیچ چیز مهمی وجود نداشت که به‌خاطرش «لب‌ها» را به تعویق بیندازیم…

منبع

کافه‌کاتارسیس

آیدا گلنسایی

نشر آن‌سو

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

2 روز ago

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد مصاحبه‌کننده‌ای‌ از فاکنر می‌پرسد: نويسنده چگونه رُمان‌نويس جدی‌ می‌شود؟…

1 هفته ago

در گلوی نور، آواز بهاری بود…

در گلوی نور، آواز بهاری بود...

2 هفته ago

بریده‌ای از کتاب «آسایش» نوشتۀ مت هیگ

بریده‌ای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطاف‌پذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…

2 هفته ago

«سرگذشت یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

«اتوبیوگرافی یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

2 هفته ago