هر 3 روز یک کتاب

بریده‌ای از کتاب «آسایش» نوشتۀ مت هیگ

بریده‌ای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ

به دلیل انعطاف‌پذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی که تجربه می‌کنیم ساختار خود را تغییر می‌دهد. هیچ‌یک از ما همان افرادی نیستیم که ده سال پیش بودیم. وقتی چیزهای وحشتناکی را تجربه یا احساس می‌کنیم، یادآوری این نکته که هیچ‌چیز دوام نمی‌آورد مفید است. دیدگاه‌ها تغییر می‌کنند. ما به نسخه‌های دیگری از خودمان تبدیل می‌شویم. سخت‌ترین سوالی که تابه‌حال از من پرسیده شده این است: “وقتی کسی را ندارم چطور برای دیگران زنده بمانم؟” پاسخ این است که برای نسخه‌های دیگر خودت زنده بمان. برای کسی که به آن تبدیل خواهی شد، دوام بیاور.

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

23 ساعت ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

4 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

5 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

1 هفته ago

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آب‌هایِ اعماق

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آب‌هایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…

2 هفته ago