جهان مرموز رنه ماگریت

به نقل از الجزیره، نام رنه ماگریت با سورئالیسم گره خورده است و دلیل معروفیت آثارش، پرداختن به چالش‌هایی است که انسان در تطابق واقعیت با تصورات ذهنی‌اش، درگیرشان می‌شود.

ماگریت از طریق تابلوهای هوشمندانه‌ای که می‌کشید، سعی می‌کرد تا  بینندگان را تشویق کند تا جهان اطرافشان را با حساسیت بیشتری مشاهده کنند و درک خود از واقعیت را مورد پرسش قرار دهند.

او با استفاده از اَشکال تکرار شونده‌ای چون سیب و پرنده، یک الفبای تصویری را در آثارش شکل داد. ماگریت اغلب تصاویری را می کشید که در زیر تصویر دیگر پنهان می‌شوند.

نگاهی به زندگی خصوصی رنه ماگریت

رنه ماگریت در سال ۱۸۹۸، در بلژیک متولد شد. او فرزند بزرگ یک خانواده پنج نفره بود.

مادر ماگریت زنی بود که تمایلات خودکشی داشت و از این رو پدرش او را در اتاق حبس می‌کرد. در نهایت مادر ماگریت از خانه گریخت و جسدش در رودخانه‌ای اطراف خانه پیدا شد. گفته شده وقتی جسد مادرش را پیدا کردند او ۱۳ ساله بود و در آن زمان جسد مادرش را در حالی دید که لباسش صورتش را پوشانده بود. این تصویر سبب شد تا ماگریت چندین تابلو را با صورت‌های پوشیده شده از پارچه در دهه ۲۰ قرن گذشته ترسیم کند.

ماگریت نخستین آموزش ‌های نقاشی را در ده سالگی آغاز کرد و در سال ۱۹۱۶ وارد آکادمی سلطنتی هنرهای زیبای بروکسل شد. اما پس از دو سال آنجا را ترک کرد زیرا معتقد بود آن آموزش‌ها برایش الهام بخش و مثمر ثمر نیست. به هر جهت حضور مارگیت در این فضای هنری سبب شد تا او با جنبش‌های هنری زمان خودش آشنا شود و به حلقه ادبی پیشتاز بپیوندد؛ جایی که در آن درباره دادائیسم و سورئالیسم بحث می‌شد.

مسیر جدی هنری مارگیت زمانی آغاز شد که برای مدت کوتاهی به ارتش پیاده نظام بلژیک پیوست. ماگریت در آنجا پوسترهای تبلغاتی را نقاشی می کرد و نسخه‌هایی از آثار هنرمندان معروفی چون پیکاسو را می‌کشید.

در سال ۱۹۲۴ ماگریت به جنبش دادائیسم پیوسته بود و تحت تاثیر آثار کیریکو ـ هنرمند ایتالیایی ـ قرار گرفت. او با چند هنرمند دیگر، سورئالیسم بلژیکی را تشکیل دادند.

تابلو «تهدید قاتل» که در سال ۱۹۲۶ کشیده شده، یکی از کارهای آغازین او در مجموعه نقاشی‌های مرموز و معنی دارش است. این اثر عناصری دارد که بعدها در دیگر آثار ماگریت هم مورد استفاده قرار گرفت. مثل کلاه و رنگ‌هایی مشخص.

اولین نمایشگاه انفرادی ماگریت در سال ۱۹۲۷ و در بروکسل، نتوانست منتقدان را راضی کند. از این رو ماگریت افسرده شده و به پاریس نقل مکان کرد. ماگریت در پاریس به مکتب سورئالیسم پیوست و به یکی از شخصیت‌های برجسته در این حوزه تبدیل شد. مارگیت به عنوان یکی از هنرمندانی که واقعیت را با خیال درمی‌آمیزند شناخته شد و پس از سه سال اقامت در فرانسه مجددا به بروکسل بازگشت تا در یک شرکت تبلیغاتی کوچک کار کند.

ماگریت با وجود مرمور و گیج کننده بودن آثارش، هنرمند محبوبی بود. او آثارش را در سراسر اروپا از جمله موزه هنر مدرن نیویورک به نمایش گذاشته است.

رنه ماگریت در سال ۱۹۶۷ و بر اثر بیماری سرطان جان خودش را از دست داد. آثار او بر بسیاری از هنرمندان عصر حاضر تاثیر گذاشته است. در سال ۲۰۰۹ موزه‌ای از آثار او در بروکسل افتتاح شده است.

منبع: isna

جهان مرموز رنه ماگریت

 

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

1 روز ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

4 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

5 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

1 هفته ago

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آب‌هایِ اعماق

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آب‌هایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…

2 هفته ago