نمایشنامۀ «غنا، آشوب و صورت» نوشتۀ جورج لوکاچ با ترجمۀ رضا رضایی
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
سه دانشجوی زبان و ادبیات (دو پسر و یک دختر) درگیر بحثی میشوند دربارهی لارنس استرن و کتاب او به نام تریسترام شندی… مضمون بحث آن است که این اثری است غنی یا سراسر آشوب؟ و آیا غنا (یا به تعبیری آشوب) صورت (یا فرم) پیدا میکند؟ در واقع، این نمایشنامهای است دربارهی رمان و ادبیات، یا شاید بشود گفت «فرانمایش» ــ به سیاق فراداستان و فرااخلاق و امثال آن.
منبع: nashreney
چگونه از «دادگاه بیستوچهار ساعتی ذهن» و «محکومیتهای مداوم» رها بشویم؟
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…