درنگی در نقاشیهای «آگوست ماکه»
«آگوست ماکه» ـ نقاش آلمانی ـ ۲۷ ساله بود که زندگیاش به پایان رسید. او یکی از سربازانی بود که برای کشورشان در جنگ جهانی اول جنگیدند. «ماکه» بهرغم فعالیت هنری کوتاه هشت ساله بیش از ۶۰۰ تابلو نقاشی و ۹۰۰۰ طراحی خلق کرد. امروزه از او به عنوان پدر اکسپرسیونیسم آلمان یاد میشود.
«آگوست ماکه» در ۳ ژانویه ۱۸۸۷ در آلمان به دنیا آمد. نبوغ هنری او از زمانی که کوچک بود شروع به ظهور کرد. در آن زمان، پدر «ماکه» برای سرگرمی مناظر را نقاشی میکرد و آثار هنری باستانی را جمعآوری میکرد.
در سال ۱۹۰۳، زمانی که «ماکه» با پدر و مادر و دو خواهر و برادر دیگرش در «بن» زندگی میکردند، او با «الیزابت گرهارت»، دختر یک تاجر برجسته آشنا شد. آنها در سال ۱۹۰۹ ازدواج کردند. تا پیش از درگذشت «ماکه» در سال ۱۹۱۴ میلادی، «الیزابت» سوژه بیش از ۲۰۰ پرتره او شد و به «ماکه» کمک کرد تا مهارتهای خود را به عنوان یک نقاش افزایش دهد.
در سال ۱۹۰۴، «ماکه» در آکادمی سلطنتی هنر در دوسلدورف آلمان ثبتنام کرد. با این حال، دو سال بعد، این جوان ۱۹ ساله از اینکه به جای کاوش در ایدههای جدید هنر معاصر مجبور بود آثار استادان قدیمی نقاشی را کپی کند بیش از پیش ناامید شد. او آکادمی را ترک کرد و در حالی که در مدرسه هنرهای کاربردی دوسلدورف در کلاس های هنر عصرانه شرکت میکرد، به عنوان طراح صحنه و لباس در یک تئاتر محلی مشغول به کار شد.
در سال ۱۹۰۷، «ماکه» نخستین سفر خود به پاریس را انجام داد. او در آنجا آثار نقاشان امپرسیونیست را کشف کرد. سبک ظریف و انتخاب موضوع آنها تأثیر عمیقی بر هنر او گذاشت. نقاشی او با عنوان «باغ آفتابی» که در سال ۱۹۰۸ میلادی خلق شد، نمونه بارزی از الهامات امپرسیونیستی در آثار «ماکه» است.
«ماکه» در سفر بعدی به پاریس در سال ۱۹۰۹ با آثار «آنری ماتیس» روبهرو شد. «ماکه» که تحت تاثیر نحوه به کارگیری رنگها توسط «ماتیس» قرار گرفته بود، استفاده از رنگهای روشنتر و ضربات قلممو بزرگتر و بیرمقتر را آغاز کرد.
بین سالهای ۱۹۰۶ و ۱۹۱۰، «ماکه» به طور منظم از پاریس، آلمان و ایتالیا بازدید میکرد، با هنرمندان دیگر آشنا میشد، ایدههای مختلف را تبادل میکرد و با سبکهای هنری گوناگون در سراسر اروپا آشنا میشد. این دوران از سفرهای «ماکه» نبوغ و مهارتهای واقعی او را آشکار کرد. در آن زمان او فقط ۲۲ سال داشت، از تجربیات خوداستفاده کرد و سبک نقاشی شخصی و متمایز خود را شکل داد.
«ماکه» ۲۲ ساله بود که «فرانتس مارک» نقاش جوان اکسپرسیونیست را در مونیخ آلمان ملاقات کرد و این دو شروع به همکاری نزدیک کردند و سبکی انتزاعی و رنگارنگتر را توسعه دادند. جزئیات برای «ماکه» و «مارک» کم اهمیتتر شدند. چیزی که برای آنها اهمیت داشت، واکنش احساسی بود که از رنگهای روشن و متضاد نقاشی حاصل میشد. آنها بعداً یک گروه هنری به نام «Der Blaue Reiter» (سوارکار آبی) تشکیل دادند.
«سوارکار آبی» گروه هنری بود که توسط نقاشان اکسپرسیونیست ساکن آلمان شکل گرفت و به توسعه هنر انتزاعی کمک کرد.
این گروه نمایشگاهی را با عنوان «نخستین نمایشگاه ویراستاران سوارکار آبی» ترتیب داد که بین دسامبر ۱۹۱۱ تا ژانویه ۱۹۱۲ در مونیخ برگزار شد. در این نمایشگاه ۴۳ اثر از ۱۴ هنرمند از جمله «آگوست ماکه» به نمایش گذاشته شد. اگرچه سبک نقاشیها متفاوت بود، اما نمایشگاه عموماً نشاندهنده علاقه به تجربه و بیان آزاد بود.
در سال ۱۹۱۲، «ماکه» با «روبر دولونه»، نقاش فرانسوی ملاقات کرد که به سبکی نقاشی میکرد که علاوه بر رنگارنگ بودن تحت تاثیر کوبیسم نیز بود. متعاقباً، «ماکه» در برخی از نقاشیهای خود تحلیلی بر فرم کوبیسم را ارائه کرد. با این حال، او به طور کلی به موضوع مورد استفاده در نقاشیهای امپرسیونیسم وفادار ماند و صحنههایی از زندگی روزمره را به تصویر کشید.
در آوریل ۱۹۱۴، او به همراه نقاش سوئیسی «پل کلی» به تونس سفر کرد و در آن جا تعداد زیادی اثر هنری خلق کرد. تأکید بر رنگ در این نقاشیها نشاندهنده تأثیری است که کوبیسم «دولونه» بر او گذاشته است.
زندگی حرفهای «ماکه» به دلیل مرگ زودرس او در ماه دوم جنگ جهانی اول در خط مقدم در فرانسه در ۲۶ سپتامبر ۱۹۱۴ ناگهان به پایان رسید.
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…