نویسندگان جهان

«در ماه اوت همدیگر را خواهیم دید» رمان تازه‌ای از گابریل گارسیا مارکز

«در ماه اوت همدیگر را خواهیم دید» رمان تازه‌ای از گابریل گارسیا مارکز

رمانی دیده‌نشده اثر «گابریل گارسیا مارکز» نویسنده کلمبیایی برنده نوبل با عنوان «در ماه اوت همدیگر را خواهیم دید»، سال آینده میلادی منتشر خواهد شد.

 به نقل از گاردین، مدت‌ها شایعاتی منتشر شده بود مبنی بر این‌که یک شاهکار ادبی کامل از «گابریل گارسیا مارکز» که هرگز پیش‌تر منتشر نشده در گاوصندوقی پرگرد و غبار توسط خانواده این نویسنده فقید نگهداری می‌شود یا در آرشیو شخصی او در دانشگاه تگزاس قرار دارد.

روز جمعه انتشارات پنگوئن رندوم هاوس تایید کرد که یک رمان منتشرنشده از «گابریل گارسیا مارکز» با عنوان «در ماه اوت همدیگر را خواهیم دید»، نه تنها وجود دارد، بلکه در سال ۲۰۲۴ در قفسه‌های کتابفروشی‌ها آمریکای لاتین عرضه خواهد شد.

«خوان مورنو بلانکو» استاد دانشگاه دل واله در کالی، کلمبیا با اظهار شگفتی از انتشار این خبر گفت: «نه؟! یک کتاب از گابریل گارسیا مارکز؟، من شایعاتی در مورد برخی از نسخه‌های خطی شنیده بودم، اما چیزی بیش از شایعات است؛ یک کتاب کامل؟!»

از سال ۱۹۹۹ که «گارسیا مارکز» داستان کوتاهی را در مجله کلمبیایی کامبیو منتشر کرد، گمانه‌زنی‌ها درباره این کتاب مطرح شده بود.

داستان «آنا ماگدالنا باخ» زن میانسالی که هنگام بازدید از یک جزیره گرمسیری برای گذاشتن گل بر روی قبر مادرش واد رابطه‌ای‌ عاشقانه می‌شود، ظاهراً اولین فصلی بود که مارکز روی آن کار می‌کرد.

اما پس از مرگ این نویسنده مشهور بین‌المللی معروف به گابو در سال ۲۰۱۴، اعتقاد بر این بود که این اثر هیچ‌گاه منتشر نخواهد شد، زیرا تصور می‌شد خانواده‌ این نویسنده راضی به انتشار یک اثر ناتمام نخواهد بود.

«جیمی آبلو» مدیر بنیاد گابو، در این‌باره می‌گوید: «تاکنون موضع دو فرزند مارکز این بود که این کتاب منتشر نخواهد شد اما به نظر می رسد آن‌ها پس از خواندن دست‌نوشته نظر خود را تغییر دادند!».

«رودریگو» و «گونزالو گارسیا» فرزندان مارکز، با بیان این که آن‌ها این اثر را بسیار ارزشمند می‌دانند و بنابرین نمی‌تواند از کلمبیا و جهان گسترده‌تر که به شدت تحت تأثیر داستان‌های تحسین‌شده رئالیسم جادویی مارکز  قرار گرفته است، پنهان بماند، در بیانیه‌ای نوشتند:

«رمان “در ماه اوت همدیگر را خواهیم دید” نتیجه آخرین تلاش برای ادامه خلق داستان در برابر باد و جزر و مد بود. تقریباً ۱۰ سال پس از مرگش، یک بار دیگر آن را خواندیم، متوجه شدیم که متن مزیت‌های بسیار لذت‌بخشی دارد و چیزی مانع از لذت بردن از برجسته‌ترین آثار گابو نمی‌شود. ظرفیت او برای اختراع، شعر زبان، روایت جذاب، درک او از انسان و علاقه‌اش به تجربیات و اتفاقات ناگوارش، به‌ویژه در عشق، احتمالاً موضوع اصلی تمام کارهای اوست».

از جمله جزئیات معدود منتشرشده این است که این رمان شامل پنج بخش جداگانه با محوریت شخصیت «آنا ماگدالنا» است و در مجموع حدود ۱۵۰ صفحه خواهد داشت. هنوز جزئیات نسخه انگلیسی آن اعلام نشده است.

«خوان گابریل واسکز» نویسنده مطرح کلمبیایی در این‌باره گفت: «برای من این یک خبر عالی است. شما باید بدانید که چگونه آن را بخوانید: این یک کار تمام‌شده نیست و گارسیا مارکز یک صنعتگر بسیار دقیق بود. اما می‌توانیم از آن به همان اندازه که هست لذت ببریم: یک کار ناتمام از یک هنرمند بزرگ. دلیلی وجود ندارد که ما دیگران را از این لذت محروم کنیم».

**

«مارکز» که از مشهورترین نویسندگان آمریکای لاتین به حساب می‌آمد، ششم مارس ۱۹۲۷ در آرکاتاکای کلمبیا متولد شد. زمانی که او در دانشگاه ملی کلمبیا رشته حقوق می‌خواند، به طور جدی وارد کار روزنامه‌نگاری شد. این نویسنده اولین اثر داستانی خود را در سال ۱۹۴۷ در روزنامه «ال اسپکتادور» چاپ کرد، اما دبیر ادبی همین نشریه درباره داستان او نوشت: نسل جدید کلمبیایی‌ها دیگر در حوزه ادبیات خوب حرف جدیدی برای گفتن ندارد.

از آن پس «گابریل گارسیا مارکز» هفت سال برای نگارش اولین رمان کوتاه خود تحت تأثیر نویسندگانی چون «ویلیام فاکنر» و «ویرجینیا وولف» وقت صرف کرد. «طوفان برگ» سرانجام در سال ۱۹۵۵ به چاپ رسید و سپس شاهکار او «صد سال تنهایی» در سال ۱۹۶۷ روانه بازار کتاب شد.

«صد سال تنهایی» در واقع سفری به گذشته و حال کلمبیاست. کارتاخنا، جایی که گابو به عنوان روزنامه‌نگار در «ال یونیورسال» قلم می‌زد، مکان مناسبی برای شروع داستان بود. «مارکز» آغازگر موج نو ادبی آمریکای لاتین نبود؛ در آن دوران نویسندگان مطرح دیگری همچون «کارلوس فوئنتس»، «خولیو کورتاسار» و «ماریو بارگاس یوسا» هم قدرتمندانه پا به عرصه ادبی گذاشته بودند،‌ اما انتشار این کتاب که ترکیبی از داستان‌های تخیلی، تاریخچه کارتاخنا پشت نقاب روستایی خیالی به نام «ماکوندو» و روایت هفت نسل از یک خانواده بود، اغلب به عنوان پیشگام جریان ادبی «بوم» در دنیای انگلیسی‌زبان محسوب می‌شود.

«مارکز» در طول عمرش به نوشتن ادامه داد و آثاری را چون «پاییز پدرسالار» (۱۹۷۵) و «عشق سال‌های وبا» (۱۹۸۵) که از معروف‌ترین رمان‌هایش هستند، خلق کرد. این نویسنده کلمبیایی شانس این را داشت که در زمان حیاتش به موفقیت مالی برسد و مورد تحسین منتقدان ادبی قرار گیرد؛ اتفاقی که برای خیلی از همتایان او رخ نداد.

این نویسنده شناخته‌شده کلمیبیایی معروف به گابو را پس از «میگوئل سروانتس» نویسنده قرن هفدهمی «دون کیشوت»، محبوب‌ترین نویسنده اسپانیولی‌زبان می‌دانند. علاوه بر محبوبیت ادبی، مارکز برای خلق سبک ادبی «رئالیسم جادویی» هم اعتبار بسیاری برای خود خرید. رئالیسم جادویی دربردارنده المان‌های فانتزی و جادویی در بستر زندگی روزمره است. با این حال این‌ها تنها افتخارات ادبی مارکز نیستند.

او در هشتم دسامبر ۱۹۸۲ مهمترین جایزه ادبی جهان، یعنی نوبل را به دست آورد. آکادمی سوئد نوبل ادبیات برای “رمان‌ها و داستان‌های کوتاهی که المان‌های واقعی و فانتزی آن‌ها در دنیایی از تخیلات با هم آمیخته‌اند و زندگی و بحران‌های یک قاره را منعکس می‌کنند” او را شایسته دریافت مهم‌ترین جایزه دنیای ادبیات شناخت. او اولین کلمبیایی و چهارمین نویسنده اهل آمریکای لاتین بود که به این افتخار دست یافت.

 داستان بیماری روانی این نویسنده هم از پرحاشیه‌ترین بخش‌های زندگی او بود. برادر او طی سخنرانی‌ که برای دانشجویان کارتاخنای کلمبیا داشت، اعلام کرد «گابو» از بیماری اختلال مشاعر رنج می‌برد و از سال ۱۹۹۹ به سرطان غدد لنفاوی مبتلا شده است. او همچنین گفت که خالق «صد سال تنهایی» دیگر قلم به دست نمی‌گیرد و پس از چاپ آخرین کتابش در سال ۲۰۰۴ دیگر اثری را به نگارش درنیاورده است.

سرانجام خبر درگذشت این نویسنده بزرگ در  هفدهم آوریل (برابر ۲۸ فروردین‌ ۱۳۹۳) منتشر شد و «کریستوبل پرا» ویراستار او در انتشارات «رندم هاوس»، مرگ این نابغه ادبی را در سن ۸۷ سالگی تایید کرد.

منبع: ایسنا

«در ماه اوت همدیگر را خواهیم دید» رمان تازه‌ای از گابریل گارسیا مارکز

«در ماه اوت همدیگر را خواهیم دید» رمان تازه‌ای از گابریل گارسیا مارکز

«در ماه اوت همدیگر را خواهیم دید» رمان تازه‌ای از گابریل گارسیا مارکز

«در ماه اوت همدیگر را خواهیم دید» رمان تازه‌ای از گابریل گارسیا مارکز

«در ماه اوت همدیگر را خواهیم دید» رمان تازه‌ای از گابریل گارسیا مارکز

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

18 ساعت ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

4 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

5 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

7 روز ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

1 هفته ago

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آب‌هایِ اعماق

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آب‌هایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…

2 هفته ago