اختصاصی کافه کاتارسیس
دکتر سعید پورعظیمی: در سوگ اذکایی
دکتر سعید پورعظیمی: در سوگ اذکایی
پرویز اذکایی یا آنگونه که خود میخواند و میخواست پرویزِ «سپیتمان» هم دیروز از آن درِ بیکوبه گذشت. مرگ او مرگِ هرکسی نیست و کرسیاش دستکم در «همدانشناسی» به گمانم تا همیشه خالی خواهد ماند. غیابش را نه به مردمانِ فراموشکار، که به الوندکوه تسلیت میگویم.
ایتالو کالوینو آثار کلاسیک را آثاری دانسته که «کمتر خوانده میشوند؛ اما بیشتر دربارهشان سخن گفته میشود.» اذکایی اثری کلاسیک بود. در جراید محلی، سُفَها و تنگچشمان و چرخهای پنجمِ درشکه بیآنکه یک کتاب از او خوانده باشند او را دانشمند یگانه و علامۀ فلان معرفی میکردند. حالا هم که خفته و دیگر حضور جسمانی ندارد کسانی که نمیتوانستند چهار خط از مکتوباتش را بیغلط قرایٔت کنند یا در حضور سنگینش گُندِ دهان بازکردن نداشتند یا اذکایی آدم حسابشان نمیکرد او را شیخ و مرشد و پیشوا و استاد خود میخوانند و بانگِ واویلا بلند کردهاند!
دردناک است که نامِ «حکیمِ علیالاطلاق» دیگر بر صفحۀ تلفنم نخواهد افتاد. وقتی در جمع «حکیمِ علیالاطلاق» صدایش میکردم با لهجۀ غلیظِ همدانی میگفت: «آقا سعید میدانه مَ کیام! بیش از اینم نیمیتِوانم فروتِنی کنم. بابا یِی عمر فروتِنی کردم بسّه.»
گفتوگویی هفتصد صفحهای و منتشرنشده با او دارم که تا پیش از اینکه در بستر بیفتد رویش کار میکردیم. چاپش اندکی به طول خواهد کشید؛ اما دربارۀ میراثِ قلمی، سلوک و عادات شخصی، جفاهایی که به خودش و گاه حلقۀ تنگِ رفقایش کرد، اوج و حضیضِ خُلقیاتش و مسایٔلی دیگر خواهم نوشت و نیز خواهم گفت چگونه در این چند سال، نوآمدگانی سر در آخور، پیرمرد را سفرۀ لفت و لیس خود کردند، فریبش دادند، از نامش قبا دوختند و دوستانش را از جوارش تاراندند.
دکتر سعید پورعظیمی: در سوگ اذکایی
مطالب بیشتر:
- دکتر سعید پورعظیمی: افسانۀ تبعید عارف قزوینی
- در روشنای دانش: گفتوگوی سعید پورعظیمی با استاد علیرضا ذکاوتی قراگزلو
- نظر دکتر مسعود جعفری جزی دربارۀ دیوان عارف قزوینی با تصحیح سعید پورعظیمی
- دلایل انزوای عارف قزوینی براساس اسناد نویافته
- منصور اوجی: سعید پورعظیمی شبیه نامش است!
-
نویسندگان/ مترجمانِ ایران1 ماه پیش
خاطراتی از دکتر عبدالحسین زرینکوب
-
هر 3 روز یک کتاب1 ماه پیش
ویلیام فاکنر و پاسخ به این سؤال: نويسنده چگونه رُماننويس جدّی میشود؟
-
کودک و نوجوان2 هفته پیش
پرهام طاهرخانی و «ناطور دشت» نوشتۀ سلینجر
-
اختصاصی کافه کاتارسیس3 روز پیش
«پاییز فلوبر» نوشتۀ آلکساندر پوستل: مراسم تدفین و احیای نبوغ
-
تحلیل شعر1 ماه پیش
پروین، شاعر عشقگریز
-
موسیقی بی کلام1 ماه پیش
پس به نام زندگی، هرگز مگو هرگز…
-
گفتوگو4 هفته پیش
مناظرۀ دیدنی «اسلاوی ژیژک» و «جردن پترسون»
-
درسهای دوستداشتنی3 هفته پیش
فلسفهای مهربانتر از موفقیت!