جوانی به نام کاندید، که روح آزاده و آرامی دارد، از مربی و معلم خود، دکتر پانگلوس، یکی از پیروان و معتقدان فلسفهلایپ نیتز آموخته است که دنیا کاملا و لزوما خوب است. اما متاسفانه میزبان او، بارون «تاندر تن ترونخ»، او و دخترش کونه گوند را در وضع نامناسبی غافلگیر میکند، و از خانهی خود بیرونش میاندازد.
کاندید همراه استادش، دکتر پانگلوس توصیفناپذیر، در جادهها و کوهراههای سراسر دنیا از این سو به آن سو میرود و شاهد حوادث و مسائل بسیاری میشود، و از جمله « قصابی قهرمانانهی» جنگ در بلغارستان، فقر و گدائی در هلند، طوفان و زمینلرزه در پرتغال، و سپس زجر و شکنجه در دادگاههای تفتیش عقاید و پس از مدتها سرگردانی خانوادهی بارون را بازمییابند که به دست مهاجمان، قتل عام شدهاند. و از این میان تنها کونه گُوند زنده مانده است. که او هم به روسپیگری افتاده و وضع بسیار بدی دارد. کاندید موفق میشود کونه گوند را از آن وضع نجات دهد و از خانهی بدنام بیرون بیاورد.
و باز به گشت و گذار ادامه میدهد. و در پاراگوئه دوباره به دام دادگاه تفتیش عقاید میافتد. و تصادفا به الدورادو میرسد و بهشت خیالی خود را در آنجا مییابد، که مساوات برقرار است و طلا و ریگ بیابان برای مردم فرق ندارد. طلا فراوان است و کسی به آن توجه ندارد. کاندید ثروت زیادی با جمع کردن طلاها به دست میآورد و به دنیای خود بازمیگردد. ولی در دنیای خود دوباره دزدی را مشاهده میکند و بردگی و خیانت و جنایت را. همهی ثروتش را به یغما میبرند و باز مسألهی خیر و شر در مقابل او قرار میگیرد. بدی چیست؟ خوبی کدام است؟ و پرداختن به این فلسفه تنها مایهی تسلای خاطر اوست. «مارتن» که فیلسوف بدبینی است، در طی سفر با او همراه میشود. و دربارهی این موضوع با او بحث میکند. در بازگشت به اروپا دوباره تابلوهای سیاه فساد را در لندن و پاریس میبیند. و عاقبت کاندید و کونه گوند و دکتر پانگلوس در قسطنطنیه به همدیگر میرسند. و در آنجا یک پیرمرد ترکنژاد به کاندید توصیه میکند که دنیا را فراموش کند و در باغ او به پرورش گل بپردازد.
داستانهایی که ولتر در این کتاب نقل میکند به حکایات و افسانههای شرق و غرب بسیار نزدیک است. با این وصف در کاندید، وسعت و پیچیدگی و همهی عناصر رمان را میتوان یافت.
ولتر مواد و مصالح و عناصر رمان را با آزادی و بیپروائی به کار میگیرد. که این عمل دور از کار یک رمان نویس نیست. اما با خیالپردازی و بازی با کلمات و بذلهگوئی سعی میکند در ورای رمان، مسائل و نظریاتی را طرح کند که بسیار جدی هستند.
فرانسوا ماری آروئه، معروف به ولتر (1694-1778) فیلسوف و هجونویس و نمایشنامهپرداز و شاعر و تاریخنگار و وقایعنامع نویس و انساندوست، و پاپ اعظم روشنفکران، و شرقشناس و دوست پادشاه پروس، داستانها و رمانهایی نوشته است با عناوین: صادق (1748)، میکرومگاس (1725)، کاندید (1759)
در بینهایت دنیاهای موجود، خداوند باید بهترین دنیا را جای داده باشد، که در آنجا عقل و حکمت حکومت کند.
( لایپ نیتز فیلسوف و ریاضیدان آلمانی(1644-1741) به نظر او موجودات از «موناد»هایی ساخته شدهاند، که بین آنها هماهنگی وجود دارد. و نتیجه میگیرد «همه چیز برای بهتر بودن در بهترین دنیاها ممکن است»
منبع
رمانهای کلیدی جهان
دومینیک ژنس
ترجمه دکتر محمد مجلسی
صص116-114
مطالب مرتبط
چگونه از «دادگاه بیستوچهار ساعتی ذهن» و «محکومیتهای مداوم» رها بشویم؟
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…