اختصاصی کافه کاتارسیس
دوستت دارم وُ دیوانهوار…

دوستت دارم وُ دیوانهوار…
حزب تودۀ ابرها…
چگونه زیر خروارها خاموشی
خودش ماند آسمان
مگر چه خورشیدی در تخیّلش میسوخت؟
با کدام ترفند میتوان پیوست به وسعت
و عُضو حزبِ تودۀ ابرها شد؟
با من حرف بزن
سنگ، شوخی سنگینی ست با گنجشک
تسلیام نمیدهد استعداد ستاره دادن
و خوشبخت نیست شب با داشتههاش
محاصره شدهام
در آن همه شعر که برایت سرودهام
و غمی از دلم برنمیدارد چراغ
بااینحال
کالتر از آنم که بفهمم حدی دارد خورشید
بیاعتنایی فضیلت آفتابگردان نیست
غریزهی او سمت نور چرخیدن است
ماهی را چه به رذیلتِ
خود را به خواب زدن برای آب؟
دوستت دارم و دیوانهوار
دوستت دارم و دیوانهوار
دوستت دارم وُ
شعار است شعری
که از پسِ بازگو کردنِ این گیاه
برنمیآید
منبع
سماع در سنگستان
آیدا گلنسایی
نشر مروارید
دوستت دارم وُ دیوانهوار…
- اختصاصی کافه کاتارسیس1 هفته پیش
بریدههایی از کتاب «زیبا مثل ماگنولیا» دربارۀ زندگی و آثار فریدا کالو
- معرفی کتاب1 هفته پیش
«جهان اسپینوزا» درسگفتارهای ژیل دلوز
- اختصاصی کافه کاتارسیس6 روز پیش
«آواز ماهی بینام» نوشتۀ رضا جمالی حاجیانی: مجموعه داستانی بسیار قوی و شاعرانه
- اختصاصی کافه کاتارسیس2 هفته پیش
انتشار «بر بند مرگ» مجموعه شعر اشرف دالی با ترجمۀ نسرین شکیبی ممتاز
- اختصاصی کافه کاتارسیس2 روز پیش
نمایشنامۀ «بچه» نوشتۀ نغمه ثمینی: شفقت از عشق بالاتر است!
- اختصاصی کافه کاتارسیس4 روز پیش
نگاهی به زندگی و آثار دیهگو ریورا
- تحلیل داستان2 هفته پیش
الهام مقدم راد: نگاهی به رمان «شوهر کمونیست من» نوشتۀ فیلیپ راث
- اختصاصی کافه کاتارسیس1 هفته پیش
جملههای طلایی بختیار علی (نویسنده و متفکر کُرد)