نویسندگان/ مترجمانِ ایران

رضا رضایی از ناشرانی می‌گوید که وارد مسابقه نمی‌شوند و فقط آثار ماندگار را منتشر می‌کنند

رضا رضایی از ناشرانی می‌گوید که وارد مسابقه نمی‌شوند و فقط آثار ماندگار را منتشر می‌کنند

رضا رضایی با اشاره به کتاب‌هایی که با شتاب فراوان ترجمه می‌شوند می‌گوید: دل‌مان پر است زیرا این کتاب‌ها ذائقه خوانندگان را خراب می‌کند و به جریان نشر لطمه می‌زند. 

این مترجم درباره معیارهای انتخاب کتاب برای ترجمه و این‌که به نظر می‌رسد، انتخاب‌ها به سمت کتاب‌های پرفروش رفته‌اند، با تأکید بر  این‌که ترجمه‌های نازل یا بی‌کیفیت آینده‌ای در تاریخ ادبیات ما ندارند، اظهار کرد:  این ترجمه‌ها تاریخ مصرف روزمره‌ دارند، مردم هم آن‌ها را می‌خرند و بعد متوجه می‌شوند که این ترجمه‌ها  کیفیت لازم را ندارند؛ حتی بعدها به تجدید چاپ نخواهند رسید و فقط چند صباحی می‌فروشند.

او سپس گفت: اگر رقابت مترجمان و ناشران  بر سر کیفیت باشد، ماجرا فرق می‌کند، سود این کار را هم خواننده و هم جامعه ادبی می‌برد. کتاب‌هایی که با کیفیت ترجمه می‌شوند، در ۲۰-۳۰ سال آینده هم خواننده خواهند داشت. عارضه‌ای که به آن اشاره کردید از چند فاکتور ناشی می‌شود؛ در وهله اول بازار؛ بازار شمشیر دولبه است که از یک طرف مترجم را به سمت آثاری که پرفروش باشند سوق می‌دهند و از یک طرف ناشر را به سمت آثار نازل می‌برد تا زودتر به تولید برسند. ترجمه برخی از آثار هم ممکن است خیل طول بکشد اما به دلیل شتاب ناشران، مترجمان سراغ آثار ساده‌تر می‌روند، آثاری که زودتر بتوانند تکلیفش را روشن کنند و به بازار برسانند. البته در این‌جا هم کیفیت باز حرف اول را می‌زند و در کوتاهمدت ممکن است آثار فروش بروند و  سر و صدایی هم بکنند اما فقط چند صباحی پرفروش می‌شوند ولی در نهایت خبری از این آثار نخواهد بود، آثاری در تاریخ ترجمه ما ماندگار می‌شوند که کیفیت لازم را داشته باشند.

مترجم آثار خواهران برونته و جین آستین با بیان این‌که بیش از ۶۰ سال است که در این مملکت کتاب ترجمه می‌شود، گفت: ۱۰ هزار عنوان کتاب در مملکت ترجمه شد اما کدام یک از آن‌ها باقی مانده؟ آن‌هایی باقی مانده‌اند که کیفیت لازم را داشتند. مترجمان بزرگی که به ذهن ما می‌آیند چه کسانی هستند؟ کسانی که در همان دوران هم ترجمه‌های با کیفیت داشتند. غیر از این است؟ چیزی از کتاب‌های نازل و بی‌کیفیت باقی‌ نمی‌ماند اما زمان خودشان فروش می‌رفتند و خواننده‌ هم داشتند، اما عمرشان کوتاه بود. الان اگر مسابقه بر سر کتاب‌های پرفروش باشد، مسابقه کاذبی است و مسابقه بر سر ارتقای خود ادبیات نیست، مانند این است که پودر رخت‌شویی می‌فروشند و زیاد فرق نمی‌کند.

 او در ادامه خاطرنشان کرد: اما اگر مسئله ارتقای ادبیات باشد، موضوع فرق می‌کند، در این صورت مترجمان در انتخاب با تأنی و کیفیت بالاتری کار می‌کنند و ناشرانی هم هستند که وارد این مسابقات نمی‌شوند و سعی می‌کنند آثار ادبی ماندگارتری را  منتشر کنند. اما چه موقع آثار ادبی ماندگار می‌شود؟ زمانی که هم انتخاب درست صورت بگیرد و هم ترجمه درستی داشته باشند. صرف این‌که اثری مهم است ماندگار نمی‌شود، کتابی که ما به عنوان خواننده فارسی‌زبان می‌خوانیم، ماحصل کار مترجم است و اگر کیفیت نداشته باشد، حتی اگر از  بزرگ‌ترین نویسنده تاریخ ادبیات هم باشد، مردم نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند و فراموش می‌شوند. به این ترتیب بیش از خود اثر، نحوه ارائه آن به فارسی اهمیت دارد. این دو باید جمع شود که کتابی در درازمدت موفق شود، در کوتاه‌مدت نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم.

رضایی با بیان این‌که کتاب‌هایی که در غرب مطرح می‌شوند، با کیفیت خوبی به دست خواننده نمی‌رسند، خاطرنشان کرد: این‌ها ترجمه‌هایی هستند که با شتاب فراوان چاپ شده و به دست مردم می‌رسند و چند صباحی طرفدار دارند و در درازمدت در تاریخ ادبیات مملکت اسمی از آن‌ها باقی ‌نخواهد ماند، حداقل تاریخ گذشته ما چیزی جر این را نشان نمی‌دهد. دل‌مان پر است زیرا این کتاب‌ها ذائقه خوانندگان را خراب می‌کند و به جریان نشر لطمه می‌زند. 

 او درباره معیارهایی که خود برای انتخاب کتاب در نظر می‌گیرد، گفت: من عمدتا سراغ آثار کلاسیک رفته‌ام و گاهی مدرن هم ترجمه می‌کنم اما حواسم هست که این آثار ارزش ادبی و تاریخی داشته و آثار ماندگاری باشند. همان‌طور که گفتم کیفیت ترجمه هم تعیین‌کننده است، می‌شود اثر ادبی خیلی خوب را بد ترجمه کرد و اثری را هم که در تاریخ  ادبیات متوسط باشد خوب ترجمه کرد و اگر خوب ترجمه شوند، به دل خواننده نشسته و ماندگار می‌شوند. معیار من این است که قادر به چه کاری هستم، می‌توان بر روی آثار مهمی در تاریخ ادبیات دست گذاشت ولی خب شاید من از پسش برنیایم. پس در انتخاب اثر  مناسب، توانایی مترجم هم مهم است، اگر من نمی‌توانم کاری را بکنم، نباید بگذارم روی میزم  و ترجمه ضعیفی به دست مردم بدهم. معیار دیگرم این است که اثر ارزش ادبی داشته باشد که می‌توان از طریق  مطالعه نوشته‌های منتقدان و کتاب‌های مرجعی که درباره این کتاب‌ها بحث کرده‌اند، به ارزش کتاب پی برد. البته باید به این هم  فکر کنیم که این اثر ادبی حتی اگر با کیفیت خوب هم ترجمه شود  آیا خواننده دارد، و آیا تأثیری بر ادبیات امروز ما می‌گذارد یا نه؟ خوب است که مترجمان به این مسائل هم فکر کند که این اثر چه تأثیری خواهد گذاشت. من این سه فاکتور را سعی می‌کنم در نظر بگیرم.

منبع: ایسنا

 

مطالب بیشتر

  1. رمان غرور و تعصب نوشتۀ جین آستین؛ ادبیات به مثابۀ جبران واقعیت
  2. برای جعفر همایی (مدیر بی‌کران نشر نی) و مهم‌ترین روز زندگی من

رضا رضایی از ناشرانی می‌گوید که وارد مسابقه نمی‌شوند و فقط آثار ماندگار را منتشر می‌کنند

رضا رضایی از ناشرانی می‌گوید که وارد مسابقه نمی‌شوند و فقط آثار ماندگار را منتشر می‌کنند

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

21 ساعت ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

4 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

5 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

1 هفته ago

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آب‌هایِ اعماق

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آب‌هایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…

2 هفته ago