از این کتاب به عنوان بزرگترین شاهکار تاریخ ادبیات کُرد نام برده شده است. آیا شما هم چنین عنوانی را برای این کتاب قائل هستید و چرا؟
بله. من هم موافقم زیرا این اثر هم شاهکار نویسنده است و هم شاهکار ادبیات کردی و منطقه؛ رمانی که در غرب بهویژه در آلمان که سرزمین فلسفه و ادبیات و هنر است بارها و بارها ستوده شده و آن را با بزرگترین رمانهای اروپایی مقایسه کردهاند و اشاره کردهاند که این اثر چیزهایی به ادبیات آلمانی و ادبیات دنیا اضافه کرده است. این شاهکار به شکل بسیار فوقالعادهای پرده از جنایتهای یکی از تاریکترین رژیمهای فاشیستی جهان برمیدارد که بعد از هیتلر خوفناکترین جنایتها را مرتکب شده است. در غرب رمانهای بسیاری درباره هولوکاست نوشته شده و تبدیل به فیلم و تئاتر شدهاند که همه ما آنها را میشناسیم و خواندهایم و ستایش کردهایم. شهر موسیقیدانهای سپید بخش مهمی از زیباییها و زشتیهای انسان شرقی را به جهانیان نشان میدهد.
انسانهایی که در میان جنگ، خشونت و ارعاب به دنیا میآیند و بزرگ میشوند و میمیرند؛ اما بسیاری از آنها مدام در تلاشند تا انسانیت خود را از دست ندهند. فکر میکنم این اثر در ایران هم بین منتقدان و هم بین مخاطبان طرفداران بسیاری پیدا کند و بختیار علی با چهرهای جدید یک بار دیگر وارد کتابخانه ایران و دیالوگ ارتباط به علاقهمندان کلمه، هنر، ادبیات و فلسفه شود. این اثر به شکلی دیگر ارتباطی مستقیم با ایران دارد و هم به جنگ هشت ساله و حمله دولت عراق به ایران میپردازد و هم به جنایتهای بعث در آن سالها و از همه مهمتر جهان مشترک ایران با همسایهها از راه هنر و زیبایی و تاریخ فرهنگی که دارد. راهی که انسانها در هر حالت حتی در میان کشت و کشتار میتوانند به وسیله آن ارتباط انسانی خود را حفظ کنند و همدیگر را دوست داشته باشند، فراتر از زبان و ملیت و دین. حق انتشار این اثر در ایران به شما و نشر ثالث سپرده شده است. ارتباط با نویسندهی اثر تا چه میزان بر کیفیت ترجمه و رسیدن به زبان درست در کار تاثیرگذار است؟ و آیا از این پس حق ترجمه و انتشار آثار بختیار علی در کشور با شما خواهد بود؟
بختیار علی سال ۲۰۰۴ این کتاب را فرستاد تا پیش از چاپ به زبان اصلی بخوانم. از کتاب خیلی خوشم آمد و تصمیم گرفتم قبل از چاپ به زبان اصلی به فارسی ترجمهاش کنم. ترجمه را پس از اتمام برای بختیار علی فرستادم چون او به زبان فارسی مسلط است و سالهاست به این زبان مطالعه میکند. از او خواهش کردم که حتا اگر شده یک سال هم طول بکشد آن را بخواند و با متن اصلی تطبیقش دهد و پیشنهاداتش را به من بگوید. کار خیلی بیش از آنکه انتظارش را داشتم طول کشید؛ اما نتیجهاش بسیار راضیکننده بود و طی آن فرایند چیزهای بسیاری یاد گرفتم. در دولت هفتم شرایط مجوز بسیار بد بود. نخستین ناشر کتاب حتا بعد از دو سال حاضر نبود آنرا به ارشاد بفرستد زیرا قبلا چند کتابم غیرقابل چاپ اعلام شده بود.ناچار کتاب را به شخص و ناشر دیگری سپردم و اتفاقاتی افتاد که نمیخواهم اینجا به آنها بپردازم و بعد هم ناشر دیگر و … سرانجام کتاب به دست نشر ثالث رسید که بیش از یک دهه پیگیرانه تلاش کرد تا توانست مجوزش را بگیرد و آرزوی من و بختیار علی را برآورده کند. ترجمه چاپشده از سوی نشر ثالث ترجمه مورد تایید بختیار علی است و از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. اگر زبان فارسی اثر خوب و تاثیرگذار است نتیجه شناخت مترجم از جهان نویسنده و ارتباط نویسنده و مترجم در پروسه ترجمه و مسئولیت و تعهد ناشر به بهترین شکل ممکن است. بیگمان حق ترجمه آثار بختیار علی با من است و چنین تفاهمی بین ما برقرار است و همه آثارش را پیش از چاپ به زبان اصلی برای ترجمه به فارسی به من میسپارد، مگر در موارد استثنایی مثل کارهایی که پیش از این ترجمه شدهاند یا من قصد ترجمهشان را ندارم. در حال حاضر کتابی در دست ترجمه یا آماده انتشار دارید؟
آخرین رمان بختیار علی به نام «تصاحب تاریکی» و همچنین رمان «ابرهای دانیال» و نمایشنامه «به دوزخ ای بیگناهان» از این نویسنده توسط نشر ثالث در دست چاپ است و ترجمه رمان «رویای مردان ایرانی» از ماردین ابراهیم، رمانی از هیوا قادر نویسنده کتاب «خانه گربهها» و گزیده اشعار شاعر بزرگ کُرد، رفیق صابر را به پایان رساندهام. همچنین ترجمه فارسی به کُردی مجموعه شعر تازهای از شمس لنگرودی به نام «رقص باگذرنامه جعلی» را دارم که این کتاب قبل از چاپ به فارسی در کردستان عراق به کُردی منتشر خواهد شد. در دو دهه گذشته همچنان که آثار بسیاری از شعرا و نویسندگان کُرد را قبل از چاپ به زبان کُردی، به فارسی ترجمه کردهام، برعکس آن هم بسیار اتفاق افتاده است و آثار بسیاری از شعرا و نویسندگان ایرانی را قبل از چاپ به زبان اصلی به کُردی ترجمه و منتشر کردهام.
منبع: ایبنا با مریوان حلبچهای دربارۀ بزرگترین شاهکار تاریخ ادبیات کُرد: شهر موسیقیدانهای سپید اثر بختیار علی