نگاهی به مجموعه شعر «تیشتر در انتظار باران»
«تیشتر» در گاهشماری ایران باستان نام روز سیزدهم است. در اوستا، تیشتر ایزدی بزرگ است و آن را ایزد باران در نظر میگرفتند. سیارهای که به ایزد تیشتر نسبت میدهند، همان تیر یا عطارد است. برای همه اقوام، باران ارزش بسیار داشته است. این پدیدهای مردمشناسی است. در اسطورهها داستان زیبایی آمده است که در آن تیشتر، ایزد باران، با ایزد خشکسالی، اپوش، مبارزه میکند و با کمک ایزد آذر و ایزد بهرام او را شکست میدهد. ابرهای سیاه و سفیدی هم که در آسمان پدیدار میشد، نشانهای از نبرد این دو ایزد میدانستند. آذرخش و تندر را هم سلاح ایزد تیشتر به شمار میآوردند. صدایی که از برخورد ابرها پدید میآمد، نعره ایزد اپوش و نتیجه شکست او بود.
به تازگی «تیشتر در انتظار باران» سروده محمود جعفریدهقی از سوی انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. این کتاب مجموعهای است که بیشتر برگرفته از اسطورههای ایرانی است. در این اثر اسطورهها با درگیریهای عاطفی شاعر درآمیختهاند. ویژگی ساختاری این مجموعه نشان میدهد که هنرمند میتواند از گنجینه اسطورهها و اندیشههای ایران باستان در آفرینش درون مایههای تازه بهره گیرد.
آذر، آمیختگی، مینوی پارسایان، نگاه کن، اردیبهشت، البرز: هرای بلند، امرداد: ماه بیمرگی، روزها به شبانگاه آمد، برسمن، آرزوی محال، پری خشکسالی، دئنا، دیوان درون، سپندار، ستارهها دنبالهدار میشوند، شهریوران، اعجاز عشق، فراخگرد، گوسانها، میلاد سالها، سرودخوانان، هزارهی چهارم، در جستوجوی هوم، پساخت، انتظار، ایرانویج، نیای بزرگ، بر فراز حجرهی آتش، در کدامین چرخه این اسبریس؟، قرنطینه، ماه، در ناکجای این سیاهی، همسپاهی، تیشتر در انتظار باران و دوزخیان نام سرودههای این مجموعه شعر است.
دکتر محمود جعفریدهقی، استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران و فرنشین انجمن ایرانشناسی افزون بر فعالیتهای دانشگاهی، سرودن شعر را از نوجوانی آغاز کرد. نمونههایس از سرودههای او در مجلات فردوسی، امید ایران و برخی نشریات از سال 1355 به بعد منتشر شده است.
مجموعه «به کوتاهی آه» که در سال 1399 از سوی انتشارات اقلیما منتشر شده سرودههایی کوتاه است که شاعر در نهایت کوتاهی ایجاز به بیان حالات و شگفتیهای روزگار خود پرداخته است و به گفته خودش عصر قصیده در طلب نان گذشته است، باید سخن به رسم زمان اختصار گفت. موضوع اصلی سروده های جعفری دهقی در این اثر، عشق، مرگ، آزادی، حیرت، دریغ از گذر تند زمان و اغتنام فرصت است. او بر این باور است که نیاز انسان امروز بازگشت به هویت راستین خود و دوری از پدیدههایی است که ما را از خودشناسی دور میکند.
تیشتر در انتظار باران
چنان رفت
که اپوش، پری خشکسالی
با درفش خونین
ایستاده بر گردونهاش
زمین را و زمان را در تاریکی دیوی فرو برد
تدبیرها همه بر ما تباه شد
و روشنی در بیغولهی سیاهی فرو مرد.
اباختران مرگآور هرزه
بر اختران روشنی تاختند
و باد و ایزدان مینوی بارانساز
رنگ رخ باختند…
منبع: ایبنا
نگاهی به مجموعه شعر «تیشتر در انتظار باران»
نگاهی به مجموعه شعر «تیشتر در انتظار باران»
نگاهی به مجموعه شعر «تیشتر در انتظار باران»
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…