داستان/ رمان

اولین رمان جهان، ساتیریکون؛ روم، قرن اول میلادی

بازسازی رمان

هرچند که ساتیریکون  از نظر تاریخ نگارش، نخستین رُمان به شمار می‌آید، اما در واقع سال‌ها بعد، در دوران رنسانس، آن هم به گونه‌ای پراکنده و ناتمام، کشف شده است و کاشفان این قطعات را کنار هم گذاشته و بازسازی کرده‌اند و پایانی بر آن افزوده‌اند. و آنچه ما به نام ساتیریکون می‌شناسیم همین قطعات بازسازی شده است.

افشایِ اسرار

عصرِ نرون

این رمان حوادث زندگی مردی جوان را به نام آنکلپ شرح می‌دهد، که آزاد به دنیا آمده و همه‌ی مراحل سقوط اخلاقی را طی می‌کند. اسیر می‌شود و پس از چندی می‌گریزد و دور جهان می‌گردد و در راه هوس و شهوت از هیچ کاری مضایقه نمی‌کند. ژیتون و آسیلت در این سیر و سیاحت‌ها همراه و شریک هرزگی‌های اویند. جذاب‌ترین و عجیب‌ترین قطعه‌ی این داستان، در جایی است که این سه مرد هوسران و هرزه به مهمانی شام تریمالچیون می‌روند. تریمالچیون برده‌ی آزاد شده‌ای است از مردم سوریه که لاف می‌زند و ادعا می‌کند بهترین و برجسته‌ترین روشنفکران  و هنرمندان زمان شبها در خانه‌ی او جمع می‌شوند و آنجا را بر هر جای دیگر ترجیح می‌دهند. نویسنده با شرح این قضایا سیمای واقعی عصر خویش را نشان می‌دهد و جامعه‌ی روم قدیم را بی‌بند و بار و تجمل پرست و شهوتران معرفی می‌کند.  در قطعه‌ای دیگر از این رمان، این گروه سه نفری نزد امپل شاعر پیر و هوسرانی می‌رود و همه باهم برای تصاحب غیرقانونی ارثیه‌ای از راه کلاهبرداری طرح می‌ریزند و ما از پایان داستان با خبر نمی‌شویم.

کمدی انسانی رومی

این قطعات  قسمت‌هایی از رمان ساتیرکون است که به ما رسیده که نه آغاز آن معلوم است و نه پایان آن. با این حال همین رمان پراکنده و ناتمام را می‌توان «کمدی انسانی رومی» نام داد. در ساتیرکون نظم و نثر به هم آمیخته است. اصل داستان به زبان لاتین بسیار ظریف و ادیبانه‌ای نوشته شده اما گفت‌و گوها به زبان خودمانی و محاوره است. و در خطابه‌ها سبک سخنرانان آن عصر را تقلید می‌کند. صحنه‌ی شام در خانه‌ی تریمالچیون رنگ‌آمیزی عجیبی دارد. بی‌پیرایه است و خنده‌آور و شرارت‌آمیز.

پترونیوس آفریدگار این رمان

«کایوس پترونیوس آربیتو» نویسنده‌ی ساتیرکون در دوران حکومت نرون می‌زیست. شغلی در قسمت اداری دربار داشت و به مسائل و امور شهرستان‌ها رسیدگی می‌کرد. آگاه و روشن‌بین بود و هوشمند و نکته‌سنج. به همین علت در میان همه‌ی همکاران چهره‌ی ممتازی داشت. و سرانجام به توطئه علیه امپراتوری متهم شد و در سال 66 میلادی خودکشی کرد. «ساتیریکون» را در آخر عمر خود نوشته و در این رمان مستقیما امپراتور را یه صحنه‌ی ماجراها کشانده و جز این چند نکته چیزی از زندگی او نمی‌دانیم و همین مختصر را نیز تاسیت و بعد از او بلین شرح داده‌ند.

منبع

رمان‌های کلیدی جهان

دو مینیک ژنس

ترجمه دکتر محمد مجلسی

نشر دنیای نو

صص25-27

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

جورجو آگامبن: بالا‌ترین مرتبۀ امید و خوش‌بینی، شجاعتِ ناامیدی‌ است

جورجو آگامبن: بالا‌ترین مرتبۀ امید و خوش‌بینی، شجاعتِ ناامیدی‌ است. جورجو آگامبن با هرگونه فروکاستِ…

2 ساعت ago

دربارۀ شعر ژاپن و عقل ناب…

 دربارۀ شعر ژاپن و عقل ناب... با اردشیر رستمی دربارۀ شعر ژاپن مطالب بیشتر با…

16 ساعت ago

گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا

گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا ترجمۀ منوچهر یزدانی: قرن گذشته بود. روزی که…

4 روز ago

زندگی قلب مرا تکرار خواهد کرد…

زندگی قلب مرا تکرار خواهد کرد...

2 هفته ago

مراقبۀ عبور از آشفتگی و لمسِ آرامش

مراقبۀ فراخواندن نیروهای بیکران درون

2 هفته ago

نگاهی به «سه‌گانه قاهره» نوشتۀ نجیب محفوظ

  یاسمن انصاری، منتقد و مترجم در نگاهی به «سه‌گانه قاهره» به عنوان مهم‌ترین اثر…

1 ماه ago