تحلیل داستان و نمایشنامه
واکاوی داستان صخره از مورگان فورستر

واکاوی داستان صخره از مورگان فورستر
*دوست عزیز، برای مطالعهی این بخش لازم است ابتدا خلاصهی داستان را بخوانید.
داستان صخره موقعیتی ناگوار را به تصویر میکشد. مردی که قایقش نزدیک صخرهای واژگون میشود و او را دم مرگ نجات میدهند. اما این اتفاق صخرهی اصلی این داستان نیست. بلکه سوالی است که برایش ایجاد میشود و زندگی او را از پایه و اساس متحول میکند. او از خودش میپرسد چقدر باید دستمزد به آنهایی داد که نجاتش دادهاند. درواقع پیام اصلی داستان تفاوت قائل شدن بین ارزش چیزها و قیمت آنهاست.
از دیگر سو داستان توجه ما را به این نکته جلب میکند که چه بسا کاری را در حق دیگران انجام میدهیم که نه تنها لطف نیست بلکه ظلم است. مثلا دادن پول زیاد به افرادی که از زندگی راضی و از دولت قناعت برخوردارند فقط زمینهی بروز حرص و گرفتن آرامش و خوشنودی از زندگی ایشان است. مرد نجاتیافته دنبال هدیهای است که بالاتر از آن ممکن نباشد. او نهایتا تصمیم میگیرد هیچ به آنها بدهد. مال و اموالش را میبخشد، و به نزد آن مردم که نجاتش داده بود برمیگردد و از آنها صدقه میخواهد. نجات یافتن از مرگ او برای همیشه تغییر میدهد، او درواقع میخواهد حرص آن افراد را تبدیل به بخشش و رحمت و سخاوت کند.
اگر به آنها پول میداد آنها دنبال بیشتر گرفتن میرفتند اما او به یاد آنها آورد که نه هدیههای مالی و بخشش مادی بلکه آنچه بیشترین ارزش را دارد بخشش از چیزی مربوط به هستی خویش است. او به یاد آنها میآورد هنوز چیزهایی برای بخشیدن دارند. و کنش منفعل آنان را به کنش فعال تبدیل میکند.
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
نگاهی به رمان «هیچ دوستی بهجز کوهستان» نوشتۀ بهروز بوچانی
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی6 روز پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
نگاهی به نمایشنامۀ «بانویی از تاکنا» نوشتۀ ماریو بارگاس یوسا
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی4 هفته پیش
رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر!
-
تحسین برانگیزها2 هفته پیش
«رازهای سطح» مستندی دربارۀ مریم میرزاخانی
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی4 روز پیش
گزیدهای از بهترین سخنرانیهای «اپرا وینفری»
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی1 ماه پیش
توصیههای اپیکور برای شاد زیستن
-
لذتِ کتاببازی3 روز پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده