ارنست همینگوی خطاب به نویسندگانِ جوان
۱- وقتی که کار نگارش را خوب به جلو میبرید آن را موقتاً متوقف کنید.
وقتی از همینگوی پرسیده شد که در طول روز به چه میزان به کار نویسندگی میپردازد به جای اینکه میزان کلمه یا تعداد صفحه برای نویسندگی را بگوید اذعان داشت:
بهترین راه این است که همیشه وقتی در حال خوب کار کردن هستید و میدانید داستان نگارش را چگونه ادامه دهید و برای آن ایده خوبی دارید آن را در همان لحظه متوقف کنید. اگر این کار را هر روز زمان نوشتن کتاب انجام دهید هیچ وقت به طور کامل متوقف نمیشوید و روزی را تجربه نمیکنید که هیچ چیز برای نوشتن ندارید. این همان چیزی است که من آن را انجام دادهام و بسیار برایم با ارزش است.
همینگوی به نویسندگان هشدار میدهد که نگران این نباشند که حتماً به تعداد کلمات خاصی در روز دست یابند و کار خود را اینگونه جلو ببرند زیرا این کار باعث میشود که انرژی آنها تخلیه شود و خلاقیت از بین برود. به جای این کار هر روز کار نوشتن را ادامه دهید و وقتی ایده خلاقی برای ادامه دادن داستان در مراحل بعدی یا صفحات بعدی داشتید آن را متوقف کنید. اینگونه است که شما میتوانید به کار نوشتن به صورت مستمر ادامه دهید و در روزهای بعدی هم چیزی برای نوشتن داشته باشید.
ارنست همینگوی خطاب به نویسندگانِ جوان
۲- افکار منفی را متوقف سازید.
بسیاری از نویسندگان در حال نوشتن کتاب (چه کتاب دانشگاهی و غیر دانشگاهی) با این شک و تردید همراهند که آیا میتوانند آن کتاب را به مرحله نهایی و به اتمام برسانند یا خیر. همینگوی برای اینگونه نویسندگان که دارای شک و تردید و افکار منفی هستند توصیه میکند که:
همین که شما شروع به نوشتن رمان میکنید این شبهه را خواهید داشت که آیا میتوانید این کار را ادامه دهید و به پایان برسانید و ترس از این دارید که آیا فردا نیز ایدهای برای ادامه کار دارید یا نه. باید ادامه دهید. هیچ جای نگرانی نیست. همین که احساس نگرانی کردید شروع به نوشتن کنید و به این نحو این افکار را متوقف کنید. بدانید که سخت ترین قسمت نگارش کتاب به پایان رساندن آن است.
همینگوی کار نویسندگی را با جنگ مقایسه میکند. زمانی که نبردی شروع میشود، سربازان شجاه تمامی افکار منفی خود درباره جنگیدن را کنار میگذارند و وارد میدان نبرد میشوند. این سربازان ترسو هستند که افکار منفی، آنها را از میدان فراری میدهد. مانند یک سرباز شجاع، وظفیه خود بدانید که وارد میدان جنگ شوید و آن را تمام کنید.
۳- سومین توصیه از پنج توصیه ارنست همینگوی برای نویسندگان کتاب این است که کتابهای خوب و قوی را بخوانید.
همینگوی میگوید:
اگر دوندهای در میدان مسابقه فکر و ذکر خود را به جای غلبه بر حریفان به غلبه بر زمان و تایم بگذارد قطعاً موفق خواهد شد. آنجاست که این دونده تواناییهای واقعی خود را بروز خواهد داد فارغ از اینکه چه کسانی حریفان او هستند. شاید حریفان او توانایی بسیار پایینی دارند و اگر این دونده هدف خود را غلبه بر حریفان خود بگذارد فقط بخش کوچکی از تواناییهای او بروز پیدا خواهند کرد.
مفهوم این گفته همینگوی چیست؟ بسیاری از نویسندگان از اینکه کتاب نویسندگان دیگری را بخوانند سرباز میزنند زیرا آنها را فاقد کیفیتهای لازم میپندارند و صرفاً به کتابهای خود و نویسندگان بسیار محدودی اعتقاد دارند. با نویسندگی شما نمیخواهید مسابقه دهید و نویسندگان دیگر را شکست دهید. سعی کنید آثار قوی و خوب را بدون تعصب بخوانید. و سعی کنید تواناییهایتان را رشد دهید. خواندن کتابهای قوی و خوب راه را باز میگذارد تا بتوانید با ایدههای دیگران آشنا شوید و سرانجام ایده خاص خود را بسازید.
ارنست همینگوی خطاب به نویسندگانِ جوان
۴- مهارتهای مشاهدهای خود را قویتر کنید.
شاید بارها از افراد باتجربه شنیدهاید که گفتهاند “حرف نزن، عمل کن و نشان بده”. همینگوی نویسندگان را مجبور میکند تا از کلی گویی مبهم پرهیز کنند. او میگوید وقتی میخواهید از ماهی گیری بنویسید نگویید ماهیگیری خیلی کار جذابی است. سعی کنید به جزییات آن اشاره کنید. در نوشته خود نشان دهید چرا ماهیگیری کار لذتبخشی است. چه در حال نوشتن رمان باشید یا کتاب غیرداستانی تفاوتی ندارد: نقل توصیف گونه داستان با جزییات آن باعث میشود که خواننده خود را به عمق نوشتههای خود ببرید و دقیقاً به آنها نشان دهید در سر شما چه میگذرد. شاید در کتابهای دانشگاهی دیدهاید که کتابهایی که مثالهای مختلف و زیادی ارایه داده است قابل درکتر و از نظر خوانندگان محبوبتر از بقیه هستند. در رمانها نیز مولفانی که بتوانند توصیف دقیقتر و ملموستری از داستان خود به خوانندگان ارایه دهند بیشتر از دیگران خوش میدرخشند.
۵- همدلی را تمرین کنید.
همدلی قدرتی است که این اجازه را به شما میدهد تا درک خود از دیگران را افزایش دهید و نسبت به احساسات و نیازهای دیگران حساس باشید و دنیا را به همانگونه که آنها نگاه میکنند ببینید. همینگوی میگوید:
ذهنها را آماده تغییر کنید. اگر من قصد سوء استفاده از شما دارم سعی کنید بفهمید چه در سر من میگذرد. قضاوت نکنید. به این فکر نکنید که حق با کیست… مانند فردی که به طور کامل خوب و بد را میداند … به عنوان یک نویسنده شما نباید قضاوت کنید. باید بفهمید، درک کنید و گوش دهید. وقتی افراد حرف میزنند خوب گوش کنید و به این فکر نکنید بعد از اتمام صحبت های وی چه چیزی خواهید گفت. برخی به هیچ عنوان گوش نمیدهند.
تمرین همدلی باعث میشود که انگیزهها و نیازهای دیگران را درک کنید. اگر شما رمان نویس هستید، تمرین همدلی باعث میشود که شخصیتهای داستانی بسیار خوبی را طراحی کنید. به داستان پیرمرد و دریا نگاه کنید؛ همینگوی بقدری خوب از سانتیاگو توصیف میکند که خوانندگان آن بعد از تمام کردن رمان احساس میکنند که سانتیاگو دوست قدیمی آنها بوده است. همینگوی با توصیف خود از سانتیاگو به خواننده خود امکان میدهد که به درون ذهن این شخصیت بروند و رویاها و حسرتها و تنهایی و شجاع او را ببینند و درک کنند. تمرین همدلی است که باعث میشود نویسنده شخصیتهایی در داستان خود به وجود بیاورد که بسیار دوست داشتنی و ملموس و عینی هستند.
برای نویسندگانی که رماننویس نیستند، تمرین همدلی باعث میشود که نویسنده به صورت عمیق به موضوعاتی که قصد نوشتن درباره آنها را دارد بیاندیشد. چرا دیگران نظرات متفاوتی نسبت به شما و نوشتهتان میتوانند داشته باشند؟ چطور میتوانید به نظرات و سوالات دیگران در نوشته خود پاسخ دهید و آنها را نیز متقاعد کنید؟ وقتی شما در حال نوشتن به موارد اینچنینی نیز توجه کنید و خود را منبع و رفرنس اصلی قلمداد نکنید متن نوشتاری شما طرفداران زیادی حتی درون منتقدان جدی شما خواهد داشت. در نهایت میتوان گفت که تمرین همدلی شما را متقاعد میکند تا درباره خوانندگان خود فکر کنید و نیازها و خواستهای آنها را نیز در نظر داشته باشید.
منبع: narvanpub
مطالب بیشتر
1. دربارۀ ویژگیهای همینگوی و داستان پیرمرد و دریا
2. عکسنوشتههایی از ماندگارترین جملات جهان
3. متن کامل مقالۀ هوشنگ گلشیری بر رمان سقوط کامو
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…