چرا زنان چاق مستحق مجازاتاند؟
بهار حقیقت: «چطوری لاغر شدی؟ چه رژیمی گرفتی؟ به خانمهای چاق هم یاد بده، خودشون را خیلی ول کردند»، « آره من خصوصا خانمهای چاق بازیگر را میبینم خیلی حرص میخورم.». این تکهای از مصاحبه فریدون جیرانی با مهران غفوریان است. نویسنده در این یادداشت به بهانه همین گفتوگو، درباره چاقی هراسی و اینکه چرا «چاقی، مسئلهای فمینیستی است» نوشته است.
این گفت و گوی فریدون جیرانی و مهران غفوریان بهانهای شد تا در این نوشته به اینکه چرا «چاقی، مسئلهای فمینیستی است» بپردازم.
در سال ۱۹۷۸، سوزی اُربک کتابی با این عنوان نوشت که بسیار سروصدا کرد. اُربک در این کتاب در مورد تجربهی زیستهی زنان از چالش مدامشان در مورد خوردن، نخوردن و اجتناب از چاق شدن حرف میزند. با گذشت بیش از ۴۰ سال از زمان انتشار این کتاب، کماکان به این موضوع از منظرهای مختلف فمینیستی و مطالعات جنسیت پرداخته میشود.
راثبلوم و فیکان (۲۰۱۱) با تمرکز برروی زنان چاق و تجربهی آنها در مقایسه با زنان لاغر و متوسط و مردانِ چاق به بررسی تحقیقات مختلفی که نشان میدهند چگونه زنان چاق به واسطهی چاق بودنشان با تبعیض های متفاوتی مواجه هستند، میپردازند.
زنان چاق، به واسطهی سایز بزرگشان فضای بیشتری را اشغال میکنند. برخلاف مردان که به اشغال کردن فضا، فیزیکی و غیر فیزیکی تشویق میشوند، زنان در جامعهی مردسالار ساکت و نامرئی پسندیده میشوند. در واقع زنانِ چاق تجسم آنچه جامعهی مردسالار سنتی نمیخواهد هستند: رؤیتپذیر. این دیدهشدن و فضا گرفتن توسط زنان تنها وقتی مورد پسند است که اسباب لذت بصری و خوشنودی مردان را فراهم کند. از آنجایی که چاقی با آنچه جامعهی مردسالار زیبا میداند متغایر است، زنان چاق در انجام این وظیفهی خطیر هم کمکاری کرده و مستحق مجازات هستند.
زنان چاق نسبت به زنانِ لاغر و متوسط و مردانِ چاق شانس کمتری برای استخدام شدن دارند و به همین دلیل بیشتر در فقر میمانند یا گرفتار فقر میشوند. زنان چاق در محیطهای درمانی مورد تبعیض واقع میشوند و سرویس درمانی مناسب برای تشخیص و درمان نمیگیرند. در کوچه و خیابان بهدلیل چاقیشان مسخره شده و موردآزار کلامی و آزار جسمی و جنسی مضاعف قرار میگیرند. در طراحی محیطهای شهری و همچنین تولید لباس وجود آنها انکار میشود که دسترسی آنها را محدود و مختل میکند. زنان چاق همچنین در روابط رومانتیک و جنسی و در بازار ازدواج پسندیده و جذاب و زنانه شمرده نمیشوند و شانس کمتری دارند.
حتی قسمت اعظمی از شرمی که به مردان چاق به دلیل وزنشان داده میشود ریشه در جنسیتزدگی دارد. چاقی مردان بد است چرا که چاقی، آنها را «زنانه» جلوه میدهد، «مردانگی» آنها را پنهان کرده و یا مخدوش میکند. برای مثال، بسیاری از مردانِ چاق بهخاطر پستانهایی که شکل پستان زنان است، شکمهای چاقی که به شکم زنی حامله تشبیه میشود (شوخی رایج چند قلو حاملهای)،آلت تناسلی مردانه که بهدلیل بزرگی شکم پنهان میشود یا سایز آن کوچک میشود، مسخره میشوند و احساس شرم میکنند.
یکی از دلایل چاقیهراسی ریشه در تفکرات مذهبی دارد. گویی انسانهای چاق مدل زندگیِ گناهآلودی را نمایندگی میکنند که سرشار از شکمپرستی و کاهلی و سستیست. انسانهای چاق، گناهِ چاق بودن را مرتکب شدهاند و تنها با ابراز شرمندگی از گناه خود (چاقی) و تلاش برای کاهش وزن است که جامعه میتواند آنها را ببخشد. فرناز سیفی در کانال «خواهر شکسپیر» نوشتهای دارد با عنوان ریشههای نژادپرستانه، مذهبزده و برتریطلبانهی «زن زیبا و خوشاندام». سیفی در این نوشته از «فراگیری نظریههای «برتری سفیدپوستهای آنگلوساکسون» بر باقی سفیدها که در قرن شانزدهم از بریتانیا شروع و در اواخر قرن هجدهم به آمریکا هم رسید» میگوید. در بخشی از این نوشته میخوانیم «یک «زن برجسته و برگزیده و مقبول خدا و جامعه» زنی است که قد بلندی دارد، لاغر و باریک است، سفیدپوست آنگلوساکسون و پروتستان است، کم غذا میخورد، هرگز سیر از پای میز بلند نمیشود، اشتها و میل خود را سرکوب میکند.» (سیفی، ۲۰۱۹)
بهدلیل همراه شدن رویکرد غالب پزشکی به چاقی و اضافهشدن انگ «بیماری» به افراد چاق، زنانِ چاق نهتنها مرتکب گناه چاقی شده و بلکه حالا بردوش سیستم درمان هم باری اضافه کردهاند. در نتیجه بهنوعی بهواسطهی عدم کنترل «نفس» و کمبود اراده و دیسیپلین و کاهش وزن، خود موجب رنجشان هستند. اگر زنانِ چاق، غیرسفیدپوست باشند، نژاد و قومیت و مذهب متفاوتی از اکثریت جامعه داشته باشند، هویت جنسی متفاوتی از نرم غالب داشته باشند، یا از طبقهی اجتماعی ضعیفتری آمده باشند، گناهشان افزون و رنج و تبعیضی که تجربه میکنند مضاعف است.
میکی کنادل در مبحث Hood Feminism به درستی پاسخ این سوال را میدهد که چرا «چاقی، مسئلهای فمینیستیست»:
«فمینیسم فراگیر واقعی «هیچ زنی» و مطلقا هیچ زنی را جا نمیگذارد و نادیده نمیگیرد. فمینیسم امروزی ما باید تنیده و در ارتباط مستقیم با صدها مسالهی دیگر باشد: از تبعیض نژادی گرفته تا حق دسترسی به سلامت و درمان، از سرپناه گرفته تا مخالفت با نظامیگری و خشونت نهادینه به اسم امنیت، از حق آزادی جنسی گرفته تا تحصیل بچهها و… .»
منبع: meidaan.com
چرا زنان چاق مستحق مجازاتاند؟
مطالب بیشتر
1. تدگفتار: همۀ ما باید فمنیست باشیم؛ سخنران: چیماماندا ادیچی
2. تدگفتار: زبان بدن شما میتواند شخصیتتان را شکل دهد؛ سخنران: ایمی کادی
3. تدگفتار: قدرت آسیبپذیری؛ سخنران: برنه براون
4. تدگفتار: گوش دادن به شرم؛ سخنران: برنه براون
5. سخنرانی سیسونکه مسیمانگ در تد
چرا زنان چاق مستحق مجازاتاند؟
چگونه از «دادگاه بیستوچهار ساعتی ذهن» و «محکومیتهای مداوم» رها بشویم؟
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…