موسیقی سنتی

عطارخوانیِ استاد محمدرضا شجریان

عطارخوانیِ استاد محمدرضا شجریان

 

جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ندارم

خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم

در زاری و نزاری چون زیر چنگ زارم

زاری مرا تمام است چون زور و زر ندارم

روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم

گر ره بود بر آتش بیم خطر ندارم

گر پرده‌های عالم در پیش چشم داری

گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم

در پیش بارگاهت از دور بازماندم

کز بیم دور باشت روی گذر ندارم

نه نه تو شمع جانی پروانهٔ توام من

زان با تو پر زنم من کز تو خبر ندارم

عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت

تو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم

 

عطار در هوایت پر سوخت از غم تو

پرواز چون نمایم چون هیچ پر ندارم

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

بریده‌هایی از کتاب «چگونه یونگ بخوانیم» نوشتۀ دیوید تیسی

بریده‌هایی از کتاب «چگونه یونگ بخوانیم» نوشتۀ دیوید تیسی یونگ نخستین ضدروانپزشک بود که باور…

1 روز ago

گوش دادن به شرم؛ برنه براون

تدگفتار: گوش دادن به شرم؛ سخنران: برنه براون مطالب بیشتر 1. سخنرانی سیسونکه مسیمانگ در…

5 روز ago

گفت‌وگوی ناصر تقوایی با «احمد شاملو» و آیدا

گفت‌وگوی ناصر تقوایی با «احمد شاملو» و آیدا

2 هفته ago

درنگی در نقاشی‌های «آگوست ماکه»

درنگی در نقاشی‌های «آگوست ماکه» «آگوست ماکه»‌ ـ نقاش آلمانی ـ ۲۷ ساله بود که…

2 هفته ago

سفر ویس و رامین از امریکا به ایران

سفر ویس و رامین از امریکا به ایران نیما ظاهری با بیان اینکه کمتر به…

4 هفته ago