با ما همراه باشید

شعر امروز

من عاقبت از اینجا خواهم رفت…

من عاقبت از اینجا خواهم رفت...

من عاقبت از اینجا خواهم رفت…

من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه‌ای که با شب می‌رفت
این فال را برای دلم دید
دیری است
مثل ستاره‌ها چمدانم را
از شوق ماهیان و تنهایی خودم
پر کرده‌ام ولی
مهلت نمی‌دهند که مثل کبوتری
در شرم صبح پر بگشایم
با یک سبد ترانه و لبخند


خود را به کاروان برسانم
اما
من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه‌ای که با شب می رفت
این فال را برای دلم دید.

 

منبع

آینه‌ای برای صداها

محمدرضا شفیعی کدکنی

نشر سخن

برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برترین‌ها