شعر کلاسیک

از بن جان؛ شعری منتشر نشده از هوشنگ ابتهاج

از بن جان؛ شعری منتشر نشده از هوشنگ ابتهاج

شعری از امیرهوشنگ ابتهاج برای نخستین‌بار در شماره نوروزی مجله «بخارا» منتشر شده است.

 شعر «از بنِ جان» سروده هوشنگ ابتهاج (هـ ا. سایه) که در شماره ۱۴۲ مجله «بخارا» (فروردین – اردیبهشت ۱۴۰۰) منتشر شده است، در پی می‌آید:

«ای به رقص آمده با صد دف و نی در جانم

دف و نی چیست مَنَت کف زده می‌رقصانم

 

این همه عشوه اندیشه رقصانِ من است

سر و گردن به تماشای که می‌گردانم

 

ناله آموختمش از نفس خویش چو نای

این عجب بین که ز نالیدن او نالانم

 

سایه دست من افتاده بر این پرده و من

باز از بازیِ بازیچه خود حیرانم

 

در نهانخانه جان جای گرفته‌ست چنان

که به دل می‌گذرد گاه که من خود آنم

 

گفتم این کیست که پیوسته مرا می‌خواند

خنده زد از بنِ جانم که منم، ایرانم

 

گفتم ای جان و جهان، چشم و چراغِ دل من

من همان عاشقِ دیرینه جان‌افشانم

 

به هوایِ تو جهان گردِ سرم می‌گردد

ورنه دور از تو همین سایه سرگردانم

کلن، ۱۳۹۹»

منبع: ایسنا

 

مطالب بیشتر

1. گالیا؛ شعر و صدا هوشنگ ابتهاج

2. سروده‌هایی از سایه

3. شعر ارغوان؛ تصویر و صدا سایه

از بن جان؛ شعری منتشر نشده از هوشنگ ابتهاج

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Share
Published by
مدیریت

Recent Posts

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

2 روز ago

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد مصاحبه‌کننده‌ای‌ از فاکنر می‌پرسد: نويسنده چگونه رُمان‌نويس جدی‌ می‌شود؟…

1 هفته ago

در گلوی نور، آواز بهاری بود…

در گلوی نور، آواز بهاری بود...

2 هفته ago

بریده‌ای از کتاب «آسایش» نوشتۀ مت هیگ

بریده‌ای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطاف‌پذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…

2 هفته ago

«سرگذشت یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

«اتوبیوگرافی یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

2 هفته ago