مت هیگ: توصیههایی برای یک انسان
1. شرم غل و زنجیر است. خودت را آزاد کن.
2. نگران تواناییهایت نباش. تو از توانایی دوست داشتن برخورداری. همان کافی است.
3. با انسانهای دیگر مهربان باش. در سطح جهانی آنها تو هستند.
4. تکنولوژی نوع بشر را نجات نمیدهد. انسانها نجات میدهند.
5. بخند. برازندۀ توست.
6. کنجکاو باش. همهچیز را زیر سؤال ببر. واقعیت امروز فقط پندار فرداست.
7. طنز خوب است. اما نه به خوبی احساس.
8. ساندویچ کرۀ بادام زمینی با یک لیوان نوشیدنی عالی میشود. اجازه نده کسی چیزی جز این به تو بگوید.
9. گاهی، برای اینکه خودت باشی، باید خودت را فراموش کنی و چیز دیگری بشوی. کاراکتر تو چیزی تثبیتشده نیست. گاهی باید بجنبی تا از آن عقب نمانی.
10. تاریخ یک شاخۀ ریاضی است. همینطور ادبیات. اقتصاد شاخهای از مذهب است.
11. ارتباط جنسی میتواند به عشق صدمه بزند، اما عشق نمیتواند به رابطۀ جنسی صدمه بزند.
12. اخبار باید با ریاضی شروع شود، بعد شعر، و بعد از آن به چیزهای دیگر بپردازد.
13. تو نباید به دنیا میآمدی. موجودیت تو تقریباً غیرممکن بوده. فراموش کردن غیرممکن از یاد بردن خود توست.
14. زندگی تو 25000 روز در خود خواهد داشت. مواظب باش بعضی از آنها را به یاد بیاوری.
15. راه رسیدن به تکبر، طریق رسیدن به فلاکت است. و برعکس.
16. تراژدی فقط همان کمدی است که هنوز به سرانجام نرسیده. یک روز به آن میخندیم. یک روز به همه چیز میخندیم.
17. البته، لباس بپوش، اما یادت باشد اینها لباس است.
18. طلا یک شکل حیاتی، قوطی حلبی حیات دیگر است.
19. شعر بخوان. به خصوص شعرهای امیلی دیکنسون. این شاید نجاتت بدهد. آن سکستون ذهن را میشناسد، والت ویتمن علف را میشناسد، اما امیلی دیکنسون همهچیز را میشناسد.
20. اگر آرشیتکت شدی، یادت باشد: دایره خوب است. مستطیل هم همینطور. اما ممکن است زیادهروی کنی.
21. تا وقتی نمیتوانی منظومۀ شمسی را ترک کنی به خودت زحمت رفتن به فضا را نده. بعد به جایی برو.
22. نگران عصبانیت نباش. وقتی نگران شو که عصبانیت غیرممکن شده باشد. برای اینکه آن موقع نابود میشوی.
23. شادمانی این اطراف نیست. شادمانی در درون است.
24. تکنولوژی جدید، روی زمین، فقط یعنی چیزی که پنج سال دیگر به آن میخندی. برای چیزهایی ارزش قائل باش که پنج سال دیگر به آنها نمیخندی. مثل عشق. یک شعر خوب. یا یک ترانه. یا آسمان.
25. فقط نوعی ادبیات داستانی وجود دارد. اسم این نوع «کتاب» است.
26. هرگز زیاد از رادیو فاصله نگیر. رادیو میتواند زندگیات را نجات بدهد.
27. سگها استعداد وفاداری دارند. برخورداری از این استعداد خوب است.
28. مادرت باید یک رمان بنویسد. او را تشویق کن.
29. اگر غروب خورشید بود، بایست و به آن نگاه کن. دانایی متناهی است. شگفتی نامتناهی است.
30. موفقیت را هدف قرار نده. تکامل و حیات، تنها به خاطر اشتباهات اتفاق میافتد.
31. شکست یک حیلۀ نور است.
32. تو انسانی. پول برایت اهمیت خواهد داشت. اما متوجه باش پول نمیتواند تو را خوشحال کند چون شادمانی فروشی نیست.
33. تو باهوشترین موجود جهان نیستی. تو حتی باهوشترین موجود روی سیارۀ خودت نیستی. زبان آوایی آوازهای نهنگ گوژپشت از تمام کارهای شکسپیر پیچیدهتر است. این مسابقه نیست. خوب، هست. اما نگرانش نباش.
34. «غرابت فضا»ی دیوید بویی در مورد فضا هیچ چیزی به تو نمیگوید، اما طرح موسیقی آن برای گوش خوشایند است.
35. وقتی بالا به آسمان نگاه میکنی، در شبی بیابر، هزاران ستاره و سیاره میبینی، متوجه میشوی در بیشتر آنها اتفاقهای خیلی کمی میافتد. اتفاقهای مهم دورتر است.
36. یک روز انسانها در مریخ زندگی خواهند کرد. اما هیچچیز نمیتواند از یک صبح ابری روی زمین هیجانانگیزتر باشد.
37. سعی نکن همیشه سرد باشی. تمامی جهان سرد است. ذرههای گرماست که اهمیت دارد.
38. والت ویتمن حداقل در یک مورد حق داشت. تو خود را انکار خواهی کرد. تو وسیعی. تو در خود افراد بیشماری داری.
39. هیچکس هرگز در مورد هیچچیزی کاملاً حق ندارد. در هیچجا.
40. هرکس یک کمدی است. اگر مردم به تو میخندند آنها درست نفهمیدهاند که موضوع شوخی خودشان هستند.
41. مغز تو باز است. نگذار بسته شود.
42. تا هزار سال دیگر، اگر انسانها آنقدر دوام بیاورند، تمام چیزهایی که میدانی، رد میشوند و توهماتی حتی بزرگتر جای آنها را میگیرد.
43. همهچیز اهمیت دارد.
44. تو قدرت نگه داشتن زمان را داری. این کار را با بوسیدن انجام میدهی. یا با شنیدن موسیقی.
در ضمن موسیقی پیشرفتهترین چیزی است که شما دارید. یک قدرت برتر است. به نواختن گیتارباس ادامه بده. تو خوب مینوازی. به یک گروه ملحق شو.
45. دوست من، آری یکی از عاقلترین انسانهایی بود که تا به حال وجود داشتهاند. او را بشناس.
46. یک تناقض. چیزهایی که نیاز نداری، آنها را زندگی کنی _کتابها، هنر، سینما، نوشیدنی، و چیزهای دیگر_ چیزهایی است که برای زندگی به آنها نیاز داری.
47. گاو، گاو است حتی اگر آن را گوشت قرمز بنامی.
48. دو نظام اخلاقی هیچ مثل هم نیستند. شکلهای مختلف را بپذیر، تا وقتی آنقدر تیز نیستند که آسیب برسانند.
49. از هیچکس نترس. تو با یک کارد نانبری یک قاتل بیگانه را به قتل رساندی که از آن طرف جهان آمده بود. در ضمن مشت خیلی محکمی داری.
50. یک وقتی اتفاقهای بد روی میدهند. کسی را داشته باش که به او تکیه کنی.
(ادامه دارد…)
مت هیگ: توصیههایی برای یک انسان
منبع
انسانها هیچ جا خانه نمیشود
مت هیگ
گیتا گرکانی
انتشارات هیرمند
چاپ نهم
مت هیگ: توصیههایی برای یک انسان
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…