احمد شاملو

انتشار چاپ چهارم بام بلند همچراغی؛ گفتگو با آیدا سرکیسیان

انتشار چاپ چهارم بام بلند همچراغی؛ گفتگو با آیدا سرکیسیان

برای اولین‌بار همدیگر را از نزدیک دیدیم، جلو دانشکده. چند ساعتی راه رفتیم و حرف زد. پُر از شور زندگی بود.
دفعۀ بعد که همدیگر را دیدیم کتابی به من داد که روی جلدش نوشته بود «باغ آینه، الف بامداد.» من نمی‌دانستم او شاعر است و الف بامداد خود اوست. خودش هم توضیحی نداد. گفت تو که شعر می‌خوانی، این را هم بخوان. می‌خواهم نظرت را بدانم! در مواردی که دربارۀ شعر یا موسیقی صحبت می‌کرد خیلی جدی بود؛ این بود که در ملاقات بعد خیلی جدی پرسید: شعرها چطور بود؟
گفتم: خیلی دوست داشتم. الف بامداد کیه؟
گفت: شاعر است.

قسمت‌هایی از کتاب

منبع nashrenow

 

مطالب بیشتر

  1. آیدا سرکیسیان: ابراهیم گلستان جان مرا آتش زد
  2. عاشقانۀ آیدا و شاملو از زبان آیدا
  3. مرگ شاملو به روایت آیدا
  4. سلیقۀ سینمایی احمد شاملو
  5. در آستانه وصیت نامۀ شاملو است
  6. از عموهایت شعر و صدا احمد شاملو

 

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد مصاحبه‌کننده‌ای‌ از فاکنر می‌پرسد: نويسنده چگونه رُمان‌نويس جدی‌ می‌شود؟…

1 هفته ago

در گلوی نور، آواز بهاری بود…

در گلوی نور، آواز بهاری بود...

1 هفته ago

بریده‌ای از کتاب «آسایش» نوشتۀ مت هیگ

بریده‌ای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطاف‌پذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…

1 هفته ago

«سرگذشت یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

«اتوبیوگرافی یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

2 هفته ago

چرا «گلابی» مهم است؟

چرا «گلابی» مهم است؟ گلابی از زمان ماقبل تاریخ با ما بوده است، حتی برش‌های…

2 هفته ago