شادی کودکانۀ قرمز سرودهای از شهرام شیدایی
شادی کودکانۀ قرمز
بگذار من در تو نفس بکشم
و تو در شعرهایم شیشهها را پاک کنی
واژهها را روی صندلی بنشانی
_اتاق پر از مهمان خواهد شد_
و تو در این میهمانی
چند بار زمین را دور خواهی زد
همهجا را خواهی دید
چشمهایت را خواهی بست
و از «اسکیموها» خواهی گفت
_اتاق سردتر خواهد شد_
از موسیقی و رقص «اسلاوها»
_پرده تکان خواهد خورد
و شادیِ کودکانۀ قرمز
لایهلایه کتابها را
دیوارها را
دست و پاها را
بازتر خواهد کرد_
ما به دنیا میآییم
و لبخند
همۀ مُردهها را تسکین خواهد داد
هر روز خورشید به آجرهای حیاط میچسبد
هر روز در این باغچه گنجشکها
چایکوفسکی و موتزارت و بتهون را
به قشقرق و شادی میبندند
هر روز این اتاق
مرا به دنیا میآورد
و با بادبانهای سفید کوچکی
از آن دورم میکند
ما خوشبختیم، خوشبخت
مادربزرگ!
ما زیاد حرکت میکنیم
برای زندهگی کردن مناسب نیستیم
ما چند مترسک لازم داریم
هر روز در این خانه
شادیِ کوچکِ قرمز
لباس میپوشد
میرقصد
و به خوشبختی و عشق میخندد
ما به دنیا میآییم
و لبخند
جنون را در رودخانهای آرام و زلال میشوید
تو میگفتی که اتاقِ من روزی موزهای خواهد شد
تو میگفتی من شاعرِ بزرگی هستم
چه فکرهای خامی
نمیدانستی که ما اجارهای زندهگی میکنیم
و تا خرخره زیرِ قرضیم
بدهیهامان اتاق را پُر از شکوفههای گیلاس کرده است
_لبخند بزن_
مادربزرگ!
بیا باهم به نماز بایستیم
برای سنبلههای رسیدۀ گندم باید گریست
من زانو زدهام
و تمام لولاهای پنجره
بیتابی میکنند
…
بگذار من در تو نفس بکشم
ای کسی که چشم بر دستهای گذشتۀ من دوختهای
من نیز چون تو آری
من نیز چون تو نه
10/22/ 1373
منبع
آتشی برای آتشی دیگر
شهرام شیدایی
نشرِ کلاغ سفید
صص27-29
شادی کودکانۀ قرمز سرودهای از شهرام شیدایی
مطالب بیشتر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…