لحظه‌های کاغذی سرودۀ قیصر امین‌پور

لحظه‌های کاغذی سرودۀ قیصر امین‌پور

خسته‌ام از آرزوها، آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی، بال‌های استعاری

لحظه‌های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانی، زندگی‌های اداری

آفتاب زرد و غمگین، پله‌های رو به پایین

سقف‌های سرد و سنگین، آسمان‌های اجاری

با نگاهی سرشکسته، چشم‌هایی پینه بسته

خسته از درهای بسته، خسته از چشم انتظاری

صندلی‌های خمیده، میزهای صف کشیده

خنده‌های لب‌پریده، گریه‌های اختیاری

عصر جدول‌های خالی، پارک‌های این حوالی

پرسه‌های بی‌خیالی، نیمکت‌های خماری

رونوشت روزها را، روی هم سنجاق کردم:

شنبه‌های بی‌پناهی، جمعه‌های بی‌قراری

عاقبت پرونده‌ام را، با غبار آرزوها

خاک خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری

روی میز خالی من، صفحه‌ی باز حوادث

در ستون تسلیت‌ها، نامی از ما یادگاری

منبع

گزینۀ اشعار

قیصر امین‌پور

نشر مروارید

لحظه‌های کاغذی سرودۀ قیصر امین‌پور

مطالب بیشتر

  1. شعر اخراج
  2. نامه به مردی که نمی شناسم
  3. آخر شاهنامه
  4. سرچشمه
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

2 روز ago

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد مصاحبه‌کننده‌ای‌ از فاکنر می‌پرسد: نويسنده چگونه رُمان‌نويس جدی‌ می‌شود؟…

1 هفته ago

در گلوی نور، آواز بهاری بود…

در گلوی نور، آواز بهاری بود...

2 هفته ago

بریده‌ای از کتاب «آسایش» نوشتۀ مت هیگ

بریده‌ای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطاف‌پذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…

2 هفته ago

«سرگذشت یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

«اتوبیوگرافی یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

2 هفته ago