«پل والری» از مریدان «استفان مالارمه » بود.
از او اشعار زیادی باقی نمانده است.
علاوه بر شعر یادداشتهایی هم در مورد شعر و ادبیات دارد.
معتقد به ابهام و پیچیدگی بود.
سارتر او را بزرگترین شاعر فرانسه میدانست
اما عمد او را در ایجاد تعقید کلام نمیپسندید.
پریستلی مینویسد«وی ناگزیر بود در عصری غیر سمبولیک
سمبول به کار برد. که شاید اشاره به این باشد که دورهی سمبولیسم
به انتهای خود رسیده بود.
در مورد او مطالب عجیبی گفتهاند از قبیل اینکه
از مطالعهی آثار ادبی طفره میرفت و مخصوصا با رمان میانهای نداشت.
و بیشتر فلسفه و ریاضیات دوست داشت.
سارتر مینویسد: والری نشان داده است هیچکس نیست
که هیچ کلمهای را تا کنه آن درک کند.
بدینگونه هر کلمه در آن واحد هم برای معنای مشخص و متداولش
به کار میرود هم برای بعضی طنینهای مبهمش(سمبل)
و حتی میخواهم بگویم برای قیافهی ظاهرش.
معروفترین شعر او «گورستان دریایی» است
که سروده شدن آن سالها به طول کشید.
شاعر در گورستان شهر سِت از پشت کاجها به دریا نگاه میکند.
منظرهی دریا در آفتاب ظهر وصف میشود.
بدون اینکه صراحتا از کشتی و موج و اشعهی آفتاب و گورستان
ذکری شده باشد، شعر به وصف منظرهی آنها میپردازد.
………………………………………………………………….
منبع:
مکتبهای ادبی
دکتر سیروس شمیسا
نشر قطره
چاپ اول
ص 126
………………………………………………
مطالب مرتبط:
و من چنان پُرم که روی صدایم نماز میخوانند...
رمان «به سوی آزادی» کازانتزاکیس و چند درس برای زندگی آیدا گلنسایی: تسئوس، پادشاه آتن، به…
ذن در جان شاعر نوشتۀ احمد شاملو ذِن شاعر چگونه ذِنی است؟ ذنِ جانِ هایکوُسرا…
کافهکاتارسیس «هشتساله» شد هشتسال پیش بود که کافهکاتارسیس در فضای مجازی چشم به جهان گشود.…