یک آن شد این عاشق شدن، دنیا همان یک لحظه بود…
وقتی گریبان عدم
با دست خلقت میدرید
وقتی ابد چشم تو را
پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را
در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را
با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم،
نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این
دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن
دنیا همان یک لحظه بود
آندم که چشمانت مرا
از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم
شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد
و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو،
نه آتشی و نه گِلی
چیزی نمیدانم از این
دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم
شاید کمی هم بیشتر
چیزی از آن سوی یقین
شاید کمی هم پیشتر
آغاز و ختم ماجرا
لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من
در مردمکهای تو بود
من عاشق چشمت شدم…
شاعر: دکتر افشین یداللهی
خواننده: علیرضا قربانی
آهنگساز: فردین خلعتبری
یک آن شد این عاشق شدن، دنیا همان یک لحظه بود…
ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی نمیشناسد مصاحبهکنندهای از فاکنر میپرسد: نويسنده چگونه رُماننويس جدی میشود؟…
بریدهای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطافپذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…
چرا «گلابی» مهم است؟ گلابی از زمان ماقبل تاریخ با ما بوده است، حتی برشهای…