از دنیای نقاشی

رأفت صراف زنی که در 84 سالگی به دنیای ماورائی نقاشی سلام گفت

رأفت صراف زنی که در 84 سالگی به دنیای ماورائی نقاشی سلام گفت

 رأفت صراف زنی است دیرسال که ناگهان در 84 سالگی جوانه زد و به دنیای ماورائیِ رنگ‌ها و نقش‌ها سلام گفت تا همگان به جای ایمان آوردن به فصل سرد، شکفتن در صراحتِ برف را باور کنند و به نور و صبح و نسیم بگرایند. تماشای نقاشی‌های این کودک‌ترین مادربزرگ جهان، ما را با دنیایی سراپا شور و امید و عشق آشنا می‌کند. خودش می‌گوید همه چیز از یک آلرژی و حساسیت شروع شده و او برای رهایی از کسالت در دوران بیماری به نقاشی روی آورده است. شاید حق با «ُپل الوار» بود، وقتی فریاد زد و سرود: «به نام زندگی هرگز مگو هرگز» و شاید باید قبول کنیم یکی از عظیم‌ترین زیبایی‌های این زندگی غیرمنتظرگیِ تولدهای دمادم و بی‌شماری‌ست که هر آن می‌تواند محقق شود.

ما موجوداتی هستیم که یکبار به دنیا می‌آییم تا هزاران بار متولد شویم. با هر عشق و رابطه‌ای که فکرش را هم نمی‌کرده‌ایم، با هر کتاب جدید که باور غلطی را در ما از بین می‌برد، با هر دوستی صمیمانه که احساس قدرت و ارزش به ما می‌دهد، با هر زمینه که وارد آن می‌شویم و ناباورانه می‌درخشیم و خانم «رأفت صراف» اثبات این مدعاست. با هم برخی از کارهای او را از نظر می‌گذرانیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به راستی که…

«اعداد دورمان می‌کنند

ارقام دروغ می‌گویند

تا سوقمان دهند به کلاغ‌های آخر قصه

و به زمستان که عروسِ سردی ست

باید به هم زد با ظلمت

و به زندگی مفاهیم تمیزتری پوشاند

علیرغم زوالی که ذره ذره ما را قرض می‌گیرد و

پس نمی‌دهد

علیرغمِ این دلقک که در دستانش توپ‌های تاریکی می‌گرداند

علیرغمِ غمِ مادرزادی که همزاد زیبایی‌ست…»

رأفت صراف زنی که در 84 سالگی به دنیای ماورائی نقاشی سلام گفت

مطالب بیشتر

  1. سبک و موضوع نقاشی گردهارد ریشتر
  2. سطرهایی از کتاب خاطراتِ ایران درّودی
  3. دربارۀ دورۀ آبی و صورتیِ پیکاسو
  4. اتاق آبی نوشتۀ سهراب سپهری
  5. آشنایی با مکرمه قنبری

 

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

2 روز ago

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد مصاحبه‌کننده‌ای‌ از فاکنر می‌پرسد: نويسنده چگونه رُمان‌نويس جدی‌ می‌شود؟…

1 هفته ago

در گلوی نور، آواز بهاری بود…

در گلوی نور، آواز بهاری بود...

2 هفته ago

بریده‌ای از کتاب «آسایش» نوشتۀ مت هیگ

بریده‌ای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطاف‌پذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…

2 هفته ago

«سرگذشت یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

«اتوبیوگرافی یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

2 هفته ago