در ستایش فراموشی

چه خوبست فراموشی!

گر جز این بود، پسر چگونه باید دل می‌کند

از مادری که شیرش داده؟

که به اندامش نیرو می‌دهد و

بازش می‌دارد از آزمودن.

یا شاگرد چگونه دلش یارا می‌کرد

ترک آموزشگاری بگوید

که دانش به او بخشیده؟

همین که دانش عطا شد

شاگرد ناگزیرست به راه خود برود.

ساکنان تازه

به خانه‌های قدیمی اسباب می‌کشند

اگر سازندگانش هنوز

در آن می‌زیستند

اکنون خانه چه تنگ و تُرش بود

اجاق گرم می‌کند

دیگر کسی اجاق‌ساز را نمی‌شناسد.

پاره‌ی نان هم خیش‌کار را نمی‌شناسد.

بی‌فراموشیِ شبِ رد گم‌کننده

آدمیزاد، چگونه صبحگاه قد بیافرازد؟

چگونه می‌تواند

آن که شش بار زمین خورده

بار هفتم برخیزد؛

زمین سنگلاخ را شخم زند،

و پرواز کند بر دامن آسمان پر خطر؟

ناتوانی حافظه

به آدمی نیرو می‌بخشد.

 

منبع:

کتاب هرگز مگو هرگز

ترجمه علی عبداللهی

و دکتر علی غضنفری

چاپ پنجم

صص144-142

نشر گل‌آذین

…………………………………………………………….

 

مطالب مرتبط

  1. نگاهی به شعرهای برتولت برشت
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

5 ساعت ago

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

3 روز ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

6 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

7 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

2 هفته ago