اگر مریم میرزاخانی بود امروز 43 ساله میشد!
اگر مریم میرزاخانی بود امروز 43 ساله میشد!
بعضی آدمها آنگونه قدرتمند و کاریزما هستند که در همان نگاه اول،
چیزی را برای همیشه در تو تغییر میدهند.
مریم چهرهای داشت که زیبایی نبوغ و آرمانخواهی را منعکس میکرد.
راستی…فعل «داشت» چقدر بیرحمانه است. کنارش میگذارم.
مریم ذاتِ سفرهای بیپایان است.
ذاتِ آن روز که انسان از خواب بیدار میشود و تصمیم میگیرد
دیگر ربطی به یأس و سرما و دغدغههای کوچک نداشته باشد.
به خاطر مدالش نیست که دوستش دارم
خیلیها در تاریخ علم و هنر مدال گرفتهاند و امروز نامی هم از آنها در میان نیست
عشق به مریم عشق به وقار در برابر رازهای حل ناشدنی هستیست.
عشق به پذیرش باشکوه رنج و فراتر از دردها ایستادن است.
عشق به ذاتِ حرکت، رشد و تعالی خواهیست.
عشق به گم شدن مقدس در قعر جنگلِهای ترسناک ناشناخته
و ارزشگذاردن بر کنکاش و جستجو است.
نمیدانم چه نامی دارد حادثهای که ما را به این سیاره تبعید کرد؟
تقدیر؟ تصادف؟ شعور کائنات؟
ولی میدانم پوچ و خالی نبود.
مگر نه این است که گلها میرویند تا در زیبایی جهان همکاری کنند؟
مگر رودها سمفونی آبیِ عبور نیستند؟
برخی از انسانها هم چنیناند.
مرگ و زندگیشان در زیبایی و جاودانگی حل میشود.
بودنشان نو به نو تجدید میشود و زمان را به زانو درمیآورد.
به راستی او «خواهر آبشارهای بیشماری بود.» و هست.
خواهر آفتاب و برف و شکوفههای نحیف بهاری
خواهر باران وقتی که زیر آن شعری سروده میشود
و انسان احساس تطهیر و بیتقصیری میکند.
دوستش دارم زیرا به نبوغِ در سادگی تجسم بخشید
و اجازه داد با چشمان خود بیکران را ببینیم.
مریم روح ساکت گلیست
که هیاهوی عطر و رنگش جهان را برداشت
و جای بهتری گذاشت.
مطالب بیشتر
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاد آیدا گلنسایی: کمونیسم…
«رازهای سطح» مستندی جذاب دربارۀ مریم میرزاخانی مریم میرزاخانی ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۵۶ متولد شد.…
پنج دلیل که ادبیات ایران در جهان جدی گرفته نمیشود آیدا گلنسایی: بسیاری از آثار…