نظر آلن دوباتن دربارۀ نقاشی اتومات اثر هاپر
در نقاشی اتومات (۱۹۲۷) زنی تنها به نوشیدن فنجانی قهوه نشسته. دیر وقت است و از کلاه و کتش پیداست آن بیرون سرما بیداد میکند. اتاق بزرگ، پرنور و خالیست و چیدمانی کاربردی دارد… زن با ظاهر شرمگین و کمی هراسانش چندان عادت ندارد تنها در مکانی عمومی بنشیند. ظاهرا اشتباهی رخ داده، یک جای کار میلنگد.
زن ناخواسته تماشاگر را فرامیخواند تا دربارهاش به قصهپردازی بنشیند، قصههایی از خیانت یا شکست. وقتی فنجان قهوه را به سمت لبش میبرد، مراقب است دستش نلرزد. ممکن است ساعت یازدهِ شبی در ماه فوریه در یکی از شهرهای بزرگ آمریکای شمالی باشد.
اتومات، تصویر اندوه است و با این حال خود، نقاشی اندوهناکی نیست.
بر خلافِ خشونتِ تزئینات، خودِ محل چندان پست و محقر به نظر نمیرسد.
دیگرانی که در آنجا حضور دارند، هر یک شاید سرگرم کار خویش است، مردان و زنانی که در خلوتِ خود قهوه را مزهمزه میکنند نیز همین اندازه غرق فکرند، همین اندازه دورافتاده از اجتماع: تنهایی عمومی با تأثیرِ کارسازِ کاستن از غمی در درونِ هرکس که در خلوتِ خود تنهاست.
هاپر از ما دعوت میکند با زن در تنهاییاش همدل شویم. ظاهرِ زن از وقار و سخاوتش حکایت میکند، شاید فقط کمی زیاده خوشباور است و اندکَکی سادهدل – گویی در کُنجِ دلزدهی دنیا فرو افتاده.
هاپر ما را در طرف زن قرار میدهد، طرفِ بیگانهای در مقابلِ خودیها.
منبع
در باب مشاهده و ادراکِ
آلن دو باتن
ترجمه امیر امجد
انتشارات نیلا
نظر آلن دوباتن دربارۀ نقاشی اتومات اثر هاپر
مطالب بیشتر
درنگی در جهانِ بهتآور، درخشان، گیجکننده و پیچیدۀ ویلیام فاکنر «احساس می کنم این جایزه…
انتشار سه شعر از آیدا گلنسایی در مجلۀ braided way امریکا https://braidedway.org/lumina-trilogy/
چرا رمان نمیتواند شعر را شکست دهد؟ به نقل از نیویورکتایمز- سؤال اینجاست که چرا…
جورجو آگامبن: بالاترین مرتبۀ امید و خوشبینی، شجاعتِ ناامیدی است. جورجو آگامبن با هرگونه فروکاستِ…
گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا ترجمۀ منوچهر یزدانی: قرن گذشته بود. روزی که…