شعری از منوچهر نیستانی و معرفی اجمالی شاعر
ز ما دو خاطرۀ بی دوام میماند
ز می نه حال که دُردی به جام میماند
چه سالها که زمین بی من و تو خواهد گشت
که صید می رمد از دام و دام میماند!
از این تردد دایم-که در نظر جاری-
کدام منظرۀ مستدام میماند؟
خطوط منکسری با شتاب میگذرند
بر این صحیفه-که گفت؟-از تو نام میماند
چه سایهوار سواران در آستان غروب…
چه نقشی؟ از که؟ در این ازدحام میماند؟
چه باغها به گذرها -پر از شکوفۀ سیب-
چه عطرها که تو را در مشام میماند
ستارهها و سحر ها و صخره ها و سفر…
چه خوب! (زینهمه بر جا کدام میماند)؟
به جر به چهرۀ ما خفتگان-که رو در روی-
چه جای پایی از این صبح و شام میماند؟
مسافران ز عطش دسته دسته میمیرند
و چشمۀ حیوان در ظلام میماند.
منبع negahpub.com
شعری از منوچهر نیستانی و معرفی اجمالی شاعر
مطالب بیشتر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…