در شناخت مهدی اخوان ثالث و شعر او نوشتۀ محمود معتقدی
جایگاه اخوان در شعر امروز موقعیتی میانه دارد. چرا که رنگ و بوی سنت شعری از یک سو و جستجو و تبعیت از آموزههای نیمای بزرگ از سوی دیگر درونمایۀ شعر وی را در موقعیتی دوگانه قرار داده و از شعر او، پلی ساخته است که سرنوشت شعر امروز، برای تثبیت خود، به آن نیاز جدی دارد.
چشمانداز شعر اخوان تابلوی بزرگ انسانی است که قالبها و شیوههای بیانی در آن، بسیاری را به تفکر وامیدارد. شاخصۀ این نگرش، حضور محوری انسان در دایرههای دردمندی است. از سوی دیگر نوعی انفعال تاریخی پیوسته دستمایۀ اندیشههای شاعرانهاش بود.
فضای عمومی شعر اخوان، گسترهای خاص و پر از ظرافتها و آرایههای زبانی است و این همه نشانۀ وقوف و داناییاش نسبت به چشمانداز شعر فارسی بوده است.
اخوان، برخلاف شاملو اغلب در فضاهای سرزمینی و بومی حرکت میکرد و قداست شعر را در پیوند با اندیشههای کهن و کلاسیک میدید. حال آنکه شاملو ظرفیتهای کهن را به سود فضاهای نو کاملاً امروزی و از آن خود میکرد.
اخوان به گونهای شاعر موقعیت بود و حال و قال را پیوسته در کشف رابطههای شعری میدید. تجربههای زبانی اخوان در قالبهای کهن و نیمایی او را تا مرزهای اسطوره و تاریخ به حسرتی تازه از میراثهای گذشته فرامیخواند. وی به طور عجیبی، به گذشتههای تاریخی عشق میورزید و پهلوانان و قهرمانان را پیوسته میستود.
اخوان در دستیابی به شگردهای زبانی و نزدیک کردن تعلیقهای زبانی گذشته به فضاهای رمندۀ امروزی، به موسیقی زبان و ریتمهای شاعرانه سخت پایبند بود. او شعر بیوزن را جدی نمیگرفت و تنها از برآمد و تلفیق اوزان دیروز و امروز به جایگاه شعر امروز توجه داشت اما زبان شعری اخوان از اندوه تا طنز و مطایبه، تا حس حماسه و راههای عاشقانهگویی، حکایتهای عجیبی با خود دارد.
اخوان حافظۀ فرهنگی نسلی بود که در مجموعۀ شکست و گریز جز فرمان و اندوهی تاریخی آرامشی را به دست نیاورده و فرو ریختن باغهای انسانی و بیبرگیها و خزانها، همه و همه، نشانۀ یک زایمان بزرگ تاریخی نسلی سینهسوز بود که اخوان به عبارتی به لحاظ فرهنگی در کانون آن بوده است:
باغ بیبرگی
خندهاش خونیست اشکآمیز
جاودان بر اسب یالافشان زردش میچمد در آن
پادشاه فصلها پاییز
معرفت شاعرانه در شعر اخوان از کارکردها و شیوههای بیانی خاصی برخوردار است و حس روایت، تغزل و گام زدن در لحظههای ناب شاعرانه از ویژگیهای ذهنی و زبانی شاعرانگی اخوان به حساب میآید.
به گمان من رسیدن به اخوان چندان دور و مشکل نیست. او میتواند نسلها را به هم نزدیک کند و بخشی از حافظۀ شعر امروز را به آیندگان عرضه کند.
نقش شاعرانگی و تاریخی اخوان در این برهه از زمان، که شعر امروز دچار مکثها و نکثها شده، میتواند بسیار درخشان و کارساز باشد.
اخوان در میانۀ راهی ایستاده بود که هیچکس را به داوری نمیخواند. او نگاه و پرسشش را به جهان هستی به گونهای خاص عرضه میداشت. اهل مدارا و عافیتطلبی نبود، اما با ستم زمانهاش پیوسته در ستیزی پنهان میزیست و همواره به درویشی و عشق و سلوک روحی نگاهی به پاداش و کیفر داشت.
بین آسمان و زمین در پی رستگاری و نجات آدمی میگشت. اهل مکاشفه و خلوت بود و به شعر خراسانی باور داشت.
منبع
بر گسترۀ شعر امروز
محمود معتقدی
نشر ثالث
خلاصۀ صص 99-103
در شناخت مهدی اخوان ثالث و شعر او نوشتۀ محمود معتقدی
مطالب بیشتر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…