به یاد سرایندۀ ترانههای ماندگار لیلا کسری (هدیه)
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
رگ و ریشههام سیاه شد
تو تنم جوونه خشکید
اما این دل صبورم
به غم زمونه خندید
آسمون مست جنونی
آسمون تشنه خونی
آسمون مست گناهی
آسمون چه رو سیاهی
اگه زندگی عذابه
یه حباب روی آبه
من به گریهها میخندم
میگم این همش یه خوابه
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
آسمون تو مرگ عشقو
توی یاختههام نوشتی
این یه غمنامه تلخه
که تو سر تا پام نوشتی
من به لحظۀ شکستم
اگه نزدیک اگه دورم
از ترحم تو بیزار
من خودم سنگ صبورم
آسمون تیشهات شکسته
من دیگه رو پام میمونم
منو از تنم بگیری
تو ترانههام میمونم
اگه زندگی عذابه
یه حباب روی آبه
من به گریهها میخندم
میگم این همش یه خوابه
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
آسمون تیشهات شکسته
من دیگه رو پام میمونم
منو از تنم بگیری
تو ترانه هام میمونم
ترانهسرا: لیلا کسری (هدیه)
به یاد سرایندۀ ترانههای ماندگار لیلا کسری (هدیه)
ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی نمیشناسد مصاحبهکنندهای از فاکنر میپرسد: نويسنده چگونه رُماننويس جدی میشود؟…
بریدهای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطافپذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…
چرا «گلابی» مهم است؟ گلابی از زمان ماقبل تاریخ با ما بوده است، حتی برشهای…