سرودههایی از ناهید نوروزی و موزیک فوقالعادۀ Blue Sounde
1) شب و ماه و عوعوی سگی
زندگی
فریاد ِ خستهای ست
در حلقوم ِ سگی
که در بسْ دورها
حسی گمشده را
به کابوسی می لرزاند.
و عشق
همچنان هاج و واج
به دیر و به دور
خیره و مبهوت مانده است
و باد میآید تا خاکسترش را
به مشام ِ سگی خسته بَرَد
تا همزاد ِ خفته اش را
در انسان
بشوراند
…
ماه
در خاموش ِ نگاه ِ سگی
در آخرین عوعوها
چشم به هم میگذارد
2) آینه های عشق
زَنجره ی ظریف ِ حضورت
زنجیر ِ کهنه ی زمان را
به شعاعی تیز بَردَریده است
ذره های آذرین ِ آوازت
خون ِ هیجان را چکاوکی ست
و هستی ِ بی دریغ و بی پروات
شاخ ِ شکسته ی گیاه ِ سرخ را
جُلبکِ پیوندی
ای وزن ِ موزون ِ تپش
کوبه ی پایکوبی ِ جهش!
بیا میان زمین و زمان
در حس ِ تهی ِ بی وزنی
فوران دهیم قداست ِ عشق را
با نوش جام صیقلی ِ آینه ها
3) قلم
* مرا تا عشق تعلیم سخن کرد…
(حافظ)
گنجینه ی نورانی ِ دریا
آخرین لبخند ِ براقش را
بر ضربان قلب ِ خسته ی خورشید
چون بدرودی می نماید
و من تو را می جویم ای قلم
در غروبی بر پُشته ی ابرها
پاشیده بر نرم رنگها
با خورشیدی که می رود
تا بر خواب زمین بیآرامد
در غروبی
که بر نفْس ِ شب دمیده است
در جان ِ چشمها خزیده است
چشم هایی بی طاقت
که در جستجوی جریان ِ ظریف ِ رابطه اند
در جستجوی تو
و تو
خاموشی
تو
در بهت ِ عمیق ِ شب غرقه ای
و گم شده ای
میان ِ هزاران راز نهان
تو در درگاه ِ کسی گریسته ای
و جذبه ی مجهول بودنش را
چون آبی پُر نمک نوشیده ای
و هلال ِ ماه
بر آشوب عشقت افزوده است
4) پیچک ِغم
به موسیقی اصیل ایرانی
به استاد شجریان
آه آری باز تویی
غم ِ لطیف
بیا و دوباره بکوب
بر دروازه ی قلبم
بیا و دوباره مرهمی نِه
بر جراحت های شریانم
بیا و در خونم بیآمیز
و معجونی از مالیخولیای آشوب بساز
ای حس ِ مرطوب ِ هستی ِ پاره پاره ام
دوباره ببوس بر ویرانی های اعماق
و آن را یکپارچه کن
در جانم بِایستان
شکیبایی رازت را
بنواز بر خاطره ها
بگذار سرخی ِ اشک
بشکفد به گلی ابدی
مرا به نوایت بخندان
که شادی جدای از تو نیست
که مِهر با تو آغشته ست
که آدمی در تو آرمیده ست
و تو در او آرمیده ای
فرا خوانَش به خود
تا از تو در گذرد
و به پیوند بُعدی دیگر برخیزد
تسلیم توام
دست و پا بسته و بشکسته
بساز از خمیرم
آنچه الهامت شده است
زمان رقص فرا رسیده است
در سکوت و در غرش
به ساز تو خواهم رقصید
و مانند پیچکی
بر تنه ی درختی تنومند
خواهم تنید
پیچکم آری پیچک
رفتنی و باز گشتنی و
باز رفتنی
نوازش ِ سبزینه ای و
افسردگی ِ زردینه ای
ریزشی از پس آن
و باز
رویشی بسوی نور
و مورچه ها
ساقه هایم را به لرزش خواهند افکند
و از حشرات ِ وجودم خواهند جوید
معبر ِ موران خواهم بود آری
و پناهی
آنگاه که تگرگ می تازد
سرودههایی از ناهید نوروزی و موزیک فوقالعادۀ Blue Sounde
مطالب بیشتر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…