انتقاد

کارگاه‌های ادبی: تولیدِ نویسندۀ کارخانه‌ای؛ ایجادِ ادبیات گله‌وار

کارگاه‌های ادبی: تولیدِ نویسندۀ کارخانه‌ای؛ ایجادِ ادبیات گله‌وار

هادی تقی‌زاده از این‌که چگونه برخی کارگاه‌ها و کلاس‌های ادبی نویسنده کارخانه‌ای تولید و ادبیات گله‌وار ایجاد می‌کنند، می‌گوید.

  او درباره وضعیت برگزاری نشست‌های انجمن‌های ادبی اظهار کرد:

انجمن‌های ادبی از دوره ملک‌الشعرای بهار تا به امروز همیشه نقش مهمی در شکل‌گیری جریان‌های ادبی داشته‌اند. با همه‌گیر شدن ارتباطات مجازی اغلب این انجمن‌ها تحت عنوان گروه‌های ادبی به فضای مجازی وارد شدند. خوبی این اتفاق از آن جهت بود که بُعد زمان و مکان را می‌شکست؛ در واقع انجمن‌هایی به وجود آمدند که ۲۴ ساعته امکان دیالوگ و گفت‌وگوهای ادبی را فراهم می‌آوردند.

او افزود:

مثلا امروزه شاعری در یزد می‌تواند به سرعت سروده‌اش را به استماع شاعری در همدان برساند. البته این دادوستدها در روزگاری که صنعت نشر ناخوش است و خرید کتاب در سبد اقتصادی مردم به پایین‌ترین حد خود رسیده است، می‌تواند به مثابه تنفس مصنوعی باشد. روزگاری انجمن‌های ادبی نقش پررنگ‌تری در فضای ادبی داشتند. برخی از این انجمن‌ها و گردهمایی‌های ادبی رفته‌رفته به کارگاه‌های ادبی بدل شدند که این کارگاه‌ها، هم نقش سازنده و هم نقش مخرب داشتند.

تقی‌زاده با اشاره به سابقه طولانی برگزاری جلسات ادبی در کافه‌ها و کافه‌نشینی روشن‌فکرانه و هنرمندانه درباره، وضعیت برگزاری نشست‌های انجمن‌های ادبی در این فضاها بیان کرد:

حداقل می‌توان گفت که برگزاری این‌گونه نشست‌ها در دنیا سابقه خیلی زیادی دارد؛ از جنگ جهانی اول به بعد خیلی مشهود است، حتی در ایران هم از دوره پهلوی اول به بعد رسم کافه‌نشینی را که از اروپا آمده بود داشتیم. کافه‌هایی مثل کافه «نادری» و «فردوسی» بودند که افراد بزرگ در این حوزه را می‌پذیرفتند و شاعران و نویسندگان با هم گپ ادبی می‌زدند.

این نویسنده ادامه داد:

حتی یک سبک ادبی به نام «دادائیسم» در کافه شکل گرفته‌است. در اروپا کافه‌ها نقش کلیدی‌تری برای این‌که یک عده افراد هم فکر را دور خودشان جمع کنند داشتند. جلساتی که در حال حاضر در این فضاها برگزار می‌شود چند متولی دارد که آن‌ها افکار نزدیک به هم دارند. این جلسات بد نیست، این هم می‌تواند شکلی از تعاملات فرهنگی و ادبی باشد و با جو راکد و فضای هذیانی که در جامعه هست مبارزه کند. به هر حال تکثر این کافه‌ها می‌تواند از استبداد یک روایت، یک شیوه و نوع تفکر ادبی جلوگیری کند.

او سپس به مطلبی از شاعر سوری، آدونیس اشاره کرد و گفت:

این شاعر می‌گفت که اگر سیاست‌مداران همه مثل هم فکر کنند، دنیا گلستان می‌شود اما اگر هنرمندان همه مثل هم فکر کنند دنیا به یک جهنم بدل می‌شود. بنابراین تاکیدی که من بر تکثر افراد، شیوه‌های نگارش رمان‌ها و داستان‌ها دارم برای این است که دنیا به جهنم بدل نشود. 

کارگاه‌های ادبی: تولیدِ نویسندۀ کارخانه‌ای؛ ایجادِ ادبیات گله‌وار

هادی تقی‌زاده با بیان این‌که فکر نمی‌کند از میان کلاس‌های ادبی یا جوایزی که به آن‌ها مربوط می‌شوند، نویسنده خوبی دربیاید اظهار کرد:

هر کلاس ادبی‌ای که برگزار می‌شود استادی دارد که آن استاد سعی می‌کند آموزه‌های خودش را در مورد ادبیات در اختیار شاگردانش قرار بدهد. نهایتا شاگردان چیزهایی را از ادبیات می‌آموزند که یک گرته خیلی روشن از آن چیزی‌ست که استاد درس می‌دهد؛ یعنی مثلا ۱۰۰ تا مثل مرحوم گلشیری شکل می‌گیرد. نوع خیلی برجسته و مشخص از این کلاس‌ها در ادبیات فارسی، کلاس‌های مرحوم گلشیری است که یک شیوه از نوشتن، نثر و دیدگاه‌های ادبیات را توسعه می‌دهد که سال‌های سال هم ادبیات ما تحت تاثیر نگاه او قرار داشت.

این داستان‌نویس همچنین بیان کرد:

من نمی‌خواهم بگویم که کلاس‌ها و کارگاه‌های ادبی خوب است یا بد اما در این روند نویسنده‌ای تولید می‌شود که به نوعی نویسنده‌ای کارخانه‌ای‌ است. یک خط تولید باز می‌شود و هرچه این خط تولید گسترش بیشتری پیدا می‌کند از استعداد و فردیت ادبی نویسنده کم می‌کند و نتیجه این می‌شود که بعد از گذشت سال‌ها از نوشتن داستان «شازده احتجاب» هنوز داستان‌نویسانی که پیرو گلشیری هستند نتوانسته‌اند داستانی در آن حدود خلق کنند. از این‌رو من می‌گویم نویسندگی امری است که بیشتر به خود نویسنده، تجربیات شخصی‌اش از جامعه و مطالعاتش برمی‌گردد و هرچه نویسنده خود را به کارگاه‌های ادبی محدود کند، استعداد خودش را سرکوب می‌کند و سرکوب کردن استعداد، فضایی را به‌وجود می‌آورد تا انواع مختلف سانسور در این فضا شکل بگیرد. در واقع کنترل نویسندگانی که دسته‌ای هستند راحت‌تر از کنترل نویسندگانی است که مستقل هستند. 

تقی‌زاده در پایان یکی از معایب بزرگ کارگاه‌های ادبی را درآوردن ادبیات به شکل گله‌وار دانست و گفت: ادبیات گله‌وار ادبیاتی نیست که مشکل ادبی ما را حل کند. اما بعضی از کارگاه‌های ادبی شاید بتوانند کمک کنند. کارگاه‌هایی که چگونه خواندن و درک ادبی را بالا می‌برند و نه شیوه‌های نوشتن را، کارگاه‌هایی که ادبیات خلاقه را می‌خوانند و دنیاهای ادبی را بررسی می‌کنند، کارگاه‌هایی که به دنبال شیوه‌های نگارش نیستند، کارگاه‌هایی که به دنبال شیوه‌های لذت بردن از ادبیات هستند.

منبع isna.ir

کارگاه‌های ادبی: تولیدِ نویسندۀ کارخانه‌ای؛ ایجادِ ادبیات گله‌وار

مطالب بیشتر

  1. رونق ادبیات خام دستانه و نازل از دهه هشتاد به بعد
  2. حسین سناپور: همه چیز داریم و هیچ چیز نداریم
  3. بنده کی هستم؟
  4. تعداد زیاد شاعران آسیب جامعۀ شعر
  5. نسل جوان امروز به دو دلیل احمق است!

 

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

6 ساعت ago

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

3 روز ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

6 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

7 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

2 هفته ago