تحلیل فیلم

جوکر جدید چه چیزی می‌خواهد بگوید؟

جوکر جدید چه چیزی می‌خواهد بگوید؟

فیلم Joker یا در زبان فارسی «جوکر» یکی از جدیدترین آثار اکشن، ماجراجویی، درام، دلهره‌آور، فانتزی و جنایی کمپانی برادران وارنر (Warner Bros) است که به‌دست تاد فیلیپس، نویسنده و کارگردان فیلم War Dogs (سگ‌های جنگی)، فیلم The Hangover (خماری)، فیلم Due Date (موعد مقرر)، فیلم The Hangover Part II (خماری: قسمت دوم)، فیلم The Hangover Part III (خماری: قسمت سوم)، فیلم Starsky & Hutch (استارسکی و هاچ)، فیلم Old School (مدرسه قدیمی) و فیلم Road Trip (سفر جاده‌ای)، ساخته شده است.

در فیلم جوکر، بازیگران و هنرمندان بااستعداد و محبوبی مانند واکین فینیکس در نقش آرتور فلک/جوکر، رابرت دنیرو در نقش موری فرنکلین، زازی بیتز در نقش سوفی دوموند، فرانسیس کانروی در نقش پنی فلک (مادر آرتور)، برت کولن در نقش توماس وین، داگلاس هاج در نقش آلفرد پنی ورث، دانته پریرا اولسن در نقش بروس وین، مارک مارون در نقش تد مارکو، بیل کمپ و شیا ویگهام در نقش افسر اداره پلیس شهر گاتهام و چند تن دیگر حضور داشته و به ایفای نقش پرداخته‌اند.

فیلم جوکر در تاریخ ۳۱ آگوست ۲۰۱۹ (۹ شهریور ۱۳۹۸) در هفتاد و ششمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز به نمایش درآمد و تا به امروز امتیاز ۷۵ را از بین ۱۸ نقد فیلم و سریال که در سایت متاکریتیک قرار گرفته، به دست آورده است.

لازم به ذکر است که این اثر جذاب و محبوب برای اکران در تاریخ ۴ اکتبر ۲۰۱۹ (۱۲ مهر ۱۳۹۸) برنامه‌ریزی شده است. به طور کلی می‌توان گفت که این اثر تا به این لحظه امتیازات مثبت زیادی را از آنِ خود کرده است.

منتقدانی که تا به امروز این اثر را تماشا کردند، تا حد زیادی آن را مورد تحسین قرار دادند و نحوه ایفای نقش واکین فینیکس در نقش جوکر را فوق‌العاده دوست داشتند. خود تاد فیلیپس علاوه‌بر کارگردانی، به همراه فرد دیگری به نام اسکات سیلور فیلمنامه این اثر را نوشته‌اند.

داستان فیلمنامه فیلم جوکر، براساس شخصیت‌های کتاب‌های کمیکی است که توسط کمپانی دی سی کامیکس منتشر می‌شوند. تاد فیلیپس در کنار کارگردانی و نگارش فیلمنامه، در کنار افراد دیگری مانند بردلی کوپر و اما تیلینگر کاسکاف تهیه کنندگی این اثر را هم برعهده داشت.

در ادامه مروری بر نقد فیلم جوکر از دید سایت‌های معتبر دنیا خواهیم داشت؛ اما پیش از آن می‌توانید خلاصه‌ی داستان این فیلم را که منتشر شده هم بخوانید:

آرتور فلک (با بازی واکین فینیکس) در تلاش است تا مسیر و راه مناسب خود را در جامعه نابود شده‌ی شهر گاتهام پیدا کند و مدام با مشکلات در حال دست و پنجه نرم کردن است. او که در طی ساعات روز نقش یک دلقک را دارد، آرزو دارد که شب‌ها تبدیل به یک استند آپ کمدین بشود… اما در نهایت جوک و طنز مسخره‌ای را که درباره خودش وجود دارد، پیدا می‌کند. آرتور که حسابی در این برهه زمانی عمر خود درون یک چرخه بی‌پایان بی‌علاقگی و بی‌رحمی‌ها گیر افتاده است، یک تصمیم اشتباه می‌گیرد؛ تصمیم بسیار اشتباهی که اتفاقات بسیار بد و شدیدی را به دنبال خود دارد.

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

حال بیایید با هم نگاهی به نقدهای منتشر شده از فیلم Joker بیندازیم:

تری وایت | امپایر
۱۰۰ از ۱۰۰

فیلمی جسورانه، ویرانگر و در نهایت بسیار زیبا. تاد فیلیپس و واکین فینیکس با این اثر نه تنها یکی از نمادین‌ترین و محبوب‌ترین شخصیت‌های شرور در تاریخ سینما را بازسازی کردند، بلکه یک داستان کامیک بوکی را هم دوباره به تصویر کشیدند.

جیم وجوودا | آی جی ان
۱۰۰ از ۱۰۰

در این فیلم شاهد یک عملکرد عالی، فوق‌العاده و شایسته اسکار از واکین فینیکس هستید که نشان می‌دهد به طور کامل و عمیق، شخصیت خود را درک کرده است. شما با تماشای این فیلم و بدون اینکه نیاز داشته باشید تا کتاب‌های کمیکی دی سی کامیکس را بخوانید، اطلاعات بسیار خوب و شناخت زیادی نسبت به جوکر پیدا می‌کنید. می‌توان گفت که این فیلم، یک اثر سینمایی بسیار خوب در دنیای بتمن است که واقعا باید ساخته می‌شد. شما هم احتمالا بعد از پایان فیلم و زمان ترک سینما حسی شبیه به من خواهید داشت: بسیار ناآرام و مشوش که حاضر هستید در طی چند سال آینده فقط درباره آن صحبت کنید.

اوون گلیبرمن | ورایتی
۹۰ از ۱۰۰

عملکرد و نحوه ایفای نقش فینیکس در این اثر حیرت‌انگیز است.

تیم گریرسان | اسکرین دیلی
۹۰ از ۱۰۰

یک شخصیت شرور نمادین کتاب‌های کمیک به طرز بسیار خوبی در فیلم جوکر در محوریت داستان قرار گرفته است و به خوبی به او پرداخته شده است. همین موضوع باعث شده تا استعداد خام واکین فینیکس در بالاترین سطح خود قرار بگیرد.

جسیکا کیانگ | پلی لیست
۸۳ از ۱۰۰

در میان آتش و خون و هرج و مرج و سیاه‌ترین خنده‌های بی‌رحمانه‌ای که در فیلم جوکر هست، یک حس عجیب و غریب وجود دارد. این حس هم این است که زندگی این شخصیت نسبتا منفی داستان، به طور کلی تغییر کرده و دیگر کنترل خود را از دست داده است. حال اینکه او این خرابی‌ها را به وجود بیاورد یا نه، در هر صورت هیچ چیز به آن شکل اولش باز نمی‌گردد.

دیوید ارلیچ | ایندی وایر
۵۸ از ۱۰۰

این فیلم به قدری خوب است که خطرناک باشد و آنقدری بد است که می‌توانیم درخواست نسخه بهتری را داشته باشیم. این فیلم قرار است به طور کلی دنیا را از این رو به آن رو کند و در طی این روند هم ما را به یک سری افراد هیستری تبدیل کند. حال چه خوب و چه بد، می‌توان گفت که این اثر دقیقا همان فیلمی است که جوکر می‌خواست.

استفانی زکراک | تایم
۲۰ از ۱۰۰

واکین فینیکس در این اثر آنقدر سخت و با فشار ایفای نقش می‌کند که شما می‌توانید ناامیدی و استیصال را که در رگ‌هایش پر شده، مشاهده کنید. این وضعیت به قدری بد است که شما حاضر می‌شوید یک کمپین GoFundMe برای او تشکیل دهید تا او دوباره مجبور نشود که انقدر برای کارش زحمت بکشد. اما می‌توان گفت که این حس تهاجمی وحشتناکی که در ایفای نقش او وجود دارد، فقط تقصیر او نیست.

پیتر بردشاو | گاردین

۴۰ از ۱۰۰

می‌توان گفت که این فیلم جوکر، فقط یک بخش دارد: همان اولین بخش. این فیلم به طرز ناامیدکننده‌ای جدی و بسیار سطحی است.

جاش کوپتسکی | آستین کرونیکل

۳۰ از ۱۰۰

شرکت دی سی کایمکس خیلی برای این فیلم تلاش می‌کند، اما تلاشش اصلا کافی نیست. البته شاید ما خواسته خیلی زیادی داریم. پس این فیلم Hellblazer لعنتی کجاست.

آنتونی لین | نیویورکر

۳۰ از ۱۰۰

فینکس در طی ایفای نقش خود آنقدر تلاش می‌کند که از یک نقطه‌ای به بعد، دیگر تماشا کردن آن خسته کننده می‌شود.

منبع zoomg

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

2)

فیلم جوکر بعد از سالها جنجال و هیاهو اکران شده و این حواشی در زمان اکران دو برابر هم شده است. گرچه نمی‌توان در بررسی این فیلم کاملا از حواشی آن دور شد و این دو مقوله به همدیگر گره خورده‌اند اما فارغ از این جریانات، باید دید که آیا اساسا فیلم جوکر توانسته یک اثر سینمایی موفق باشد؟ واقعیت اینست که فیلم مستقل این ابرشرور دنیای DC، یک ایراد کلی دارد و آنهم اینست که فیلم به هیچ وجه برخاسته از دنیای کمیک‌ها نیست و به معنای واقعی یک اثر مستقل است؛ یک اثر مستقل و بسیار قوی و خوب.

بسیاری از همان ابتدای عقیده داشتند انتخاب تاد فیلیپس گزینه عجیبی برای ساختن فیلم مستقل جوکر به شمار می‌رود؛ مردی که توانسته کمدی‌های قوی همچون بورات و سری Hangover را خلق کند در پشت سکان ساخت فیلم یکی از شرورترین کاراکترهای تاریخ سینما چه می‌کند؟ این پرسش اما یک جواب صاف و ساده داشت: کمدی‌های تاد فیلیپس از نوع دیوانه‌واری بودند و جوکر هم یک دیوانه تمام عیار است. وجه اشتراک فیلم جدید فیلیپس با آثار گذشته و موفق او نیز در همین نکته نهفته است: جنون. البته اینکه فیلیپس می‌تواند با آثاری با بودجه کم هم سازش داشته باشد و آنها را عموما به سوددهی برساند هم قطعا در انتخاب او توسط استودیو برادران وارنر بی‌تاثیر نبوده است.

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

ایفاگری نقش جوکر نیز قصه عجیبی در هالیوود دارد. بازیگرانی که در قالب این کاراکتر فرو می‌روند، همگی از حال و هوای عجیب روزهایی که لباس و نقاب دلقک دیوانه را برای دوران فیلمبرداری به تن داشتند می‌گویند. جنونی که جوکر در ذات خود دارد، به هر طریقی شده به بازیگر او هم می‌رسد؛ حتی اگر این نقش مانند فیلم «جوخه خودکشی» ضعیف پرداخته شده باشد.

جوکر برخاسته از کمیک است اما دیگر فقط متعلق به کمیک‌ها نیست

فیلم Joker یک فیلم مستقل و با بودجه اندک و تم بسیار تاریک است. پروسه ساخت آن فراز و نشیب‌های زیادی داشته و حتی زمانی مارتین اسکورسیزی کارگردان (که این روزها به خاطر صحبت‌هایش درباره ارزش سینمایی دنیای مارول تیتر رسانه‌ها شده) قرار بود هدایتگر فیلم باشد. اسکورسیزی البته بعدها درگیر پروژه جدید خودش یعنی Irishman شد و با اینکه قرار بود در منصب تهیه کننده فیلم ظاهر شود اما به خاطر درگیری بیش از حد در این پروژه، نتوانست به هیچ طریقی در کارنامه هنری فیلم جوکر قرار بگیرد؛ البته لااقل به صورت علنی.

اما چرا می‌گویم به صورت علنی؟ برای اینکه تاثیر فیلم‌های اسکورسیزی در جای جای فیلم جوکر مشهود است. فیلمنامه‌ای که تاد فیلیپس و اسکات سیلور (که فیلمنامه فیلم ۸ مایل با حضور امینم را در کارنامه‌اش دارد) نوشته‌اند وامدار برخی آثار اسکورسیزی مانند راننده تاکسی، گاو خشمگین و سلطان کمدی است. این وامداری اما در کنار خلاقیت‌های این دو تن قرار گرفته و نتیجه اثری شده که به شدت قابل تحسین است و می‌توان آن را به روش‌های مختلفی واکاوی کرد. فیلمنامه پرمغز، پرکشش و نسبتا پیچیده‌ای که فیلیپس و اسکات برای جوکر نوشته‌اند، به جرات یکی از قوی‌ترین فیلمنامه‌های تاریخ سینمای اقتباسی از کمیک‌بوک‌ها است.

چیزی که باید در ابتدای کار و قبل از دیدن جوکر مورد پذیرش تماشاگران آن قرار بگیرد، اینست که جوکر جدا از یک شخصیت کمیک بوکی بسیار محبوب و معروف که بارها به شکل‌های مختلف در مدیوم‌های مختلف (فیلم، انیمیشن، بازی و…) دیده شده، خودش یکی از مشهورترین نقش منفی‌های تاریخ سینماست. جوکر در کنار دارث ویدر و هانیبال لکتر و… برای فیلم‌بازان قهار سینمایی (فارغ از اینکه عشق کمیک هستند یا نیستند) یک شخصیت منفی ترسناک و با ابهت است.

او دیوانه‌ای است که خودش را شکل دلقک‌ها کرده و لباس‌های عجیب و غریبی می‌پوشد و در کمال آرامش، یک جنون ذاتی دارد. جوکر پلید است و سیاهی تمام زندگی‌اش را گرفته و از کشتن پدر و مادری جلوی فرزندش و یا له کردن یک پسر نوجوان زیر مشت و لگدش ابایی ندارد. تیم او به دختر رییس پلیس شهر تجاوز می‌کند و او را علیل می‌کند و فیلم‌های این تجاوز را برای پدر دختر جوان به نمایش می‌گذارد. او دو کشتی پر از جمعیت آدم را بمب‌گذاری می‌کند و ساکنین هر دو کشتی را به جان هم می‌اندازد تا دیگری را از بین ببرند و در طی سرقت از یک بانک، تقریبا تمام همدستانش را می‌کشد تا پول‌ها به خودش برسد. این‌ها بخشی از اقدامات شرورانه این کاراکتر است و با مرور کردن آنها به این نکته پی می‌بریم که جوکر برای تمامی دنبال کنندگانش یک شخصیت منفی است و نه لزوما یک شخصیت برخاسته از کاغذهای کتاب‌های کمیک.

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

واقعیت‌تر از مستند

فراکمیک بودن شخصیت جوکر بوده که دستمایه ساخت فیلم تاد فیلیپس شده و از آنجایی که جوکر در کل داستان‌ها یک شخصیت تقریبا با گذشته‌ای مجهول بوده، استودیو دستان او و همکارش (اسکات سیلور) را باز گذشته تا بتوانند پیشینه این شخصیت را هر طور که دلشان می‌خواهد بسازند. آنها با نیم‌نگاهی بسیار جزئی به کمیک‌ها این کار را انجام داده‌اند و بی‌خیال قصه‌هایی چون افتادن جوکر در یک حجم عظیمی از اسید شده‌اند و داستان او را بسیار واقع‌گرایانه‌تر نوشتند، در واقع بسیار بسیار بسیار واقع‌گرایانه‌تر به طوری که بعد از دیدن فیلم جوکر احتمالا با خودتان فکر خواهید کرد که تعدادی از اطرافیان شما قابلیت تبدیل شدن به این شخصیت را دارند و باید مراقبشان باشید.

همین نگرانی هم بوده که پلیس و ارتش آمریکا و عده‌ای از منتقدان را به استرس واداشته و کاری کرده که گروه‌های پلیسی در سالن‌های سینما حضور داشته باشند و یا برخی منتقدان برای دیده نشدن فیلم آن را بکوبند. به قول واکین فینیکس (بازیگر اصلی فیلم) جوکر ابدا به یک اثر سینمایی متعلق به یک استودیوی هالیوودی شبیه نیست و تو گویی یک کارگردان زبردست و تیمی زبده، با بودجه‌ای محدود و مستقل داستانی بی‌سانسور و بدون ترس از انتقادات حاکمیت و جامعه را ساخته‌اند. در حقیقت فیلم جوکر اثریست که اگر در کشوری مثل ایران ساخته می‌شد، از همان ابتدای امر دچار ممیزی می‌شد و اجازه اکران نمی‌گرفت ولی در هالیوود جلوی ساخته شدن این فیلم و اکران آن را نمی‌توان گرفت اما می‌توان ضرباتی به آن، چه از طریق حاکمیت و چه از طریق منتقدان قلم فروش زد.

آرتور؛ کمدینی که کمدی بلد نبود

جوکر در فیلم جدید خود اسم دارد؛ آرتور فلک (بر خلاف کمیک‌ها که اگر هم اسمی روی او گذاشته می‌شد حتما با J شروع می‌شد؛ همین نکته اولین دهن‌کجی فیلیپس به دنیای کمیک‌ها است) و به همراه مادرش زندگی می‌کند. او نزدیک به ۴۰ سال دارد و در یک موسسه‌ای کار می‌کند که دلقک به مراسمات و رستوران‌ها و… می‌فرستد. او از بچگی عاشق این بود که لبخند را به لبان مردم بیاورد و یک کمدین شود. او می‌گوید مادرش هم به او از بچگی تاکید کرده که وقتی بزرگ شد باید همین کار را بکند.

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

آرتور و مادرش در وضعیت اقتصادی بغرنجی هستند و درآمد چندرغاز آرتور زندگی را برای آنها سخت کرده است. مادرش ولی زمانی در کاخ توماس وین (پدر بروس وین یا همان بتمن خودمان که در اینجا کودکی بیش نیست) خدمت می‌کرده و با ارسال نامه‌هایی به این ثروتمندترین شهروند شهر گاتهام (شهر فرضی که داستان‌های بتمن در آن جریان دارد) از او طلب کمک دارد. آرتور از این کار مادرش خوشش نمی‌آید اما نمی‌تواند مانع او هم بشود و از آنجایی که نامه‌ها هم سالهاست که بی‌جواب مانده‌اند، بیخیال گیر دادن به مادرش شده است.

آرتور از خدمات درمانی دولت استفاده می‌کند و هر از گاهی پیش یک روانشناس می‌رود. او آدم چندان نرمالی نیست و مشکلاتی دارد که مهمترین آنها به خندیدن بی‌اراده با صدای بلند برمی‌گردد. خنده‌های آرتور حالتی عجیب و غریب دارند و در طول فیلم متوجه می‌شویم که صرفا در زمان‌های خنده‌دار پیش نمی‌آیند بلکه آرتور با کمک این خنده‌های مسخره و مضحک، هم گریه می‌کند و هم اعتراض و هم فریاد خشم سر می‌دهد. آرتور هیچ حسی به جز این خنده‌‌های فریکی ندارد و تقریبا تمام کنش واکنشات خود را در آن خلاصه کرده است. او اما کارتی به همراه خود دارد که در آن نوشته: خنده‌های من به خاطر بیماری‌ام است و لطفا خودتان را اذیت نکنید و مرا ببخشید.» این کارت برای زمانی است که مردم از دست او شاکی می‌شوند و او با دادن کارتش به آن‌ها، مردم را از بیماری‌اش آگاه می‌کند.

یک جامعه آشوبزده

آرتور فلک توسط همه طرد و تحقیر می‌شود؛ دوستی ندارد و معشوقه‌ای هم دور و برش نیست؛ به جز زن همسایه که او هر از گاهی دنبالش می‌رود و یک عشق یک طرفه است. آرتور از دنیا بریده و باور دارد که آن بیرون همه دیوانه شده‌اند و هیچ‌کس کسی را دوست ندارد. او می‌خواهد با بچه‌ها بازی کند و والدین بچه‌ها او را دعوا می‌کنند و او می‌خواهد لقمه نانی با لباس دلقکی‌اش در بیاورد و یک مشت جوان اذیتش می‌کنند. آرتور به دنیای کمدی خود پناه برده؛ دنیایی که هیچ تبحری در آن ندارد و کاملا یک کمدی سیاه‌تر از سیاه است.

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

او جوک‌هایی می‌گوید که برای هیچکس خنده دار نیست و همه آن‌ها زخم زبان‌های بسیار عمیقی درشان نهفته است. سرکوبی که آرتور در زندگی خود از اینور و آنور به سمتش حواله می‌شود او را روز به روز عصبانی‌تر می‌کند. او در این بین عاشق یک کمدین تلویزیونی به نام مورای فرانکلین است و دوست دارد یک روز در برنامه او شرکت کند و همگان را به تحسین وادارد. از آنطرف اما شوی شبانه فرانکلین از محبوبترین برنامه‌های گاتهام است و هرکسی نمی‌تواند به همین راحتی در آن شرکت کند.

داستان جوکر در اوایل دهه هشتاد میلادی می گذرد و برای همین خبری از هجمه رسانه‌ها و نفوذ اینترنت در آن نیست ولی در کمال بهت و وحشت، این جامعه غیر امروزی تداعی کننده جوامع امروزی است.

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

فیلم جوکر حول شخصیت آرتور و زندگی نکبت بارش می‌گذرد. او سعی و تلاش خودش را می‌کند تا با جهان و جهانیان ارتباط برقرار کند اما با جامعه‌ای فارغ از محبت روبروست. در این شهر مردان هیز، زنان را در خیابان و مترو‌ اذیت می‌کنند و شهروندان با سگرمه‌های درهم به اینور و آنور می روند. گاتهام (جهان پیرامون ما) به ظاهر شهر امنی است ولی در باطن مانند برجی می‌ماند که پایه‌های آن لرزان هستند.

جامعه گاتهام تا حدی شبیه به ایران خودمان هم است. مردمانی که اقتصاد آن‌ها از داخل در حال فروپاشی است ولی عوضش امنیت دارند. شرایط بد اقتصادی روی ملت فشار آورده و فاصله طبقات اجتماعی روز به روز بیشتر و بیشتر می‌شود. این موضوع باعث نفرت پایین دستان نسبت به زندگی لوکس و عاری از دغدغه بالا دستان شده و آنها را به ستوه آورده است. این ماجرا را کم در بین صحبت‌های کارشناسانه سیاسی مردم خودمان در تاکسی و اتوبوس نمی‌بینیم. با این تفاوت که فیلم آنچنان موضع سیاسی نمی‌گیرد و‌ تا حد امکان خودش را از بازی‌های پیچیده سیاسی دور می‌کند.‌ کارگردان حرف سیاسی‌اش را در یک جمله ساده ولی چکشی به سیاستمداران می‌زند:

به دنیا گند زدید و مردم را تبدیل به مشتی انتقامجو و متنفر از هم بدل کرده‌اید. نگاه فیلیپس سیاه است ولی باید اعتراف کرد چندان از حقیقت دور نیست.

در بخشی از فیلم توماس وین معترضین به اوضاع جامعه را مشتی دلقک می‌نامد و این موضوع با لقب نهادن روی جامعه منتقدین دولت در برخی کشورها بسیار شبیه است. حرف‌های وین در کنار قدرت مالی او و سلطه‌اش روی گاتهام باعث شده که او شبیه به سیاستمداری پولدار ولی پوچ باشد.

وین ثروتمندی است که صرفا بخاطر ثروتش به اینجا رسیده و حالا می‌خواهد شهردار شود و تصور می‌کند با قدرت پولش می‌تواند همه چیز را، حتی بخشی از کارنامه زندگی‌ خود را بخرد. آرتور اما این قدرت را ندارد. او معترضی است که با مسامحت پیش می‌رود و به بن‌بست میرسد و البته که همه می‌دانیم در نهایت جوکر، این ابرشرور سینما، پا به راه خلاف می‌گذارد.

خشونتی از جنس زیر پوستی

سیر تکاملی شخصیت جوکر در فیلم با طمانینه و‌ صبر درستی پیش می‌رود. فیلم کاملا می‌تواند یک پرونده مطالعاتی مناسب برای مفهوم تحلیل شخصیت در بین روانشناسان باشد. تبدیل آرتور از یک جوانک و دلقک ساده به یک دلقک دیوانه و آدمکش؛ از ترسناکترین تغییرات شخصیتی در تاریخ سینماست. شاید پیش از این فقط جرج لوکاس توانسته بود در دو سه فیلم متوالی؛ به سمت تاریکی گراییده شدن آناکین اسکای واکر را (تبدیل شدنش به دارث ویدر) با این دقت به تصویر بکشد. اینجا تفاوت اما این است که جوکر بسیار باورپذیرتر از جهان فضایی جنگ ستارگان است و بیش از حد به جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم شباهت دارد.

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

خشونتی که این روزها گفته می‌شود در فیلم جوکر وجود دارد و نگران کننده است، یک خشونت پنهان است. فیلم مانند یک اثر سینمایی ترسناک موفق که ترس از نوع زیرپوستی را به ارمغان می اورد، خشونتی نهان دارد و بیشتر از یک فیلم که در آن کشت و کشتار و تکه شدن بدن‌ها وجود دارد تاثیرگذار است.

اساسا به همین دلیل هم بوده که فیلم درجه سنی R (بزرگسالان) گرفته وگرنه از لحاظ بصری خشونت عجیب و غریبی که پیش از این در آثار سینمایی و‌ هالیوودی ندیده باشیم وجود ندارد. خشونتی که در پس آرامش آرتور قرار دارد، ریشه در عناصر بسیار تلخی دارد که با رو شدن آن‌ها، هضم کردن این خشونت برای مخاطبین بزرگسال کاملا قابل درک است. در واقع می‌خواهم بگویم فیلم اینطور پیش نمی‌رود که یک خشونت غرض‌ورزانه بی‌حد و حصر بدون دلیل به تصویر بکشد ولی عده‌ای معتقدند در اینکه فیلم این ابراز خشنونت را تنها راه حل آرتور (جوکر) معرفی می‌کند، کمی زیاده‌روی کرده است.

جوکر در فیلمی که خودش پرچمدار خشونت آن می‌شود، سردمدار است و به یک ضد قهرمان تبدیل می‌شود که نه می‌توان آن را دوست داشت و نه می‌توان از آن متنفر بود. حس دوگانه‌ای که در مخاطب نسبت به جوکر ایجاد می‌شود از آن دسته حس‌هایی است که هر کارگردانی با ارائه قصه‌اش به آن نمی‌رسد و فیلیپس توانسته مرز میان سیاهی و روشنایی را با هم در آمیزد. او در برخی صحنه‌ها استرس را نیز وارد شریان‌های فیلم می‌کند و جوکر را تبدیل به شخصیتی غیرقابل حدس می‌کند و به مخاطب رو دست می‌زند.

خشونت‌های جوکر هنوز در جاهایی تبدیل به عطوفت می‌شود و این پارادوکس در برخی صحنه‌ها شبیه به سکانس‌های خلق شده توسط تارانتینو از آب در آمده است. خشونت جوکر با شعارهای سیاسی دموکراسی سنخیتی ندارد ولیکن جوابیه‌ای است که شاید در بسیاری از جوامع، آخرین راه حل باشد. او در واقع یک انقلابی است و رهبر انقلابی است که ناخودآگاه آن را راه می‌اندازد.

دلقک گریان

همانطور که از نام و داستان فیلم بر می‌آید و پیش از این هم گفته شد، فیلم جوکر درباره یک شخصیت خاص است و کاراکترهای فرعی در خدمت پیش بردن داستان او هستند‌. با اینکه در ابتدا قرار بود لئوناردو دی‌کاپریو نقش جوکر را ایفا کند ولی در نهایت با اصرار کارگردان این نقش به واکین فینیکس رسید. واکین بازیگر قابلی است که با وجود توانایی‌های بسیارش تاکنون مورد بی‌مهری آکادمی اسکار هم قرار گرفته و از این حیث وجه شباهتی با خود جوکر نادیده گرفته شده در جامعه دارد.

اما پیش از آنکه مبحث بازیگری را بازتر کنم باید به چالشی که برای بازیگران جوکر پس از بازی اعجاب برانگیز مرحوم هیث لجر پیش آمده اشاره کرد؛ یعنی مقایسه ناخودگاه قدرت بازیگری آنها با هیث لجر. به عنوان مثال در جوخه خودکشی سعی شد که با دگرگون ساختن ۱۸۰ درجه‌ای جوکر از هر لحاظ (از سن گرفته تا گریم) تا حد زیادی از جوکر سه گانه نولان فاصله بگیرند. این ترفند تاحدی جواب داد ولی بخاطر پرداخت نادرست (و حذف بسیاری از صحنه های جوکر) برگ برنده فیلم هارلی کویین شد که پیش از این هم در پرده سینما دیده نشده بود و مارگو رابی زیبارو و قهار در امر بازیگری نیز توانست گوی سبقت را از همتای مذکرش برباید و فیلم مستقل خودش را به زودی داشته باشد.

جوکر در فیلم جدید تاد فیلیپس نیز با جوکر سه گانه نولان تفاوت های اساسی دارد. در اینجا شاهد ریشه های جوکر هستیم و کمی بیش از یک‌سوم فیلم حکایت جوکر شدن او را می‌بینیم. اینجا فرصت‌های بیشتری وجود دارد و‌ شاهد دگردیسی یک کاراکتر و رسیدن آن به مرز جنون و گذر از این مرز جهنمی هستیم و طبیعتا واکین نقش سخت تری بر عهده داشته؛ نقشی که نمیتوانم بگویم صد در صد از اجرای آن برآمده ولی توانسته تا حد زیادی آن را واقع‌پذیر بازی کند.

مشکل اصلی واکین زور زدن بیش از حدش در برخی صحنه‌هاست. بی شک او برای خلق این کاراکتر زحمات زیادی را محتمل شده؛ از رژیم های سخت غذایی تا مطالعات گسترده روی مقوله جنون ولی گاهی کنترل از دست او خارج می‌شود و بازی غلوآمیزی ارائه می‌کند‌. این صحنه های خارج‌ از کنترل با اینکه به ندرت رخ می‌دهند ولی به خاطر اینکه کل بار فیلم روی دوش‌های واکین است به شدت به چشم می‌آیند.

نقدهای بی رحمانه‌ای همچون اینکه واکین زور می‌زند تا اسکار بگیرد چندان منطقی نیستند و بیشتر به نظر میرسد خلق و خوی کاراکتری که او در آن فرو رفته و فراز و‌ فرود این شخصیت در فیلمنامه گاهی باعث برهم زدن نوسان و نشان دادن دوز جنون او می‌شود. این موضوع شاید بیشتر از آنکه ضعف واکین باشد، ضعف کارگردان است که نتوانسته آن بالانس درست و یکدستی را از دل بازی فوق العاده واکین در بیاورد. در هر حال درآوردن نقش جوکر با نقشی مثل دارث ویدر، پشت آن نقاب گنده و سیاه، زمین تا آسمان تفاوت دارد.

زبان بدن واکین و میمیک‌های صورت او خارق العاده هستن و زمانی که لب به سخن می گشاید قدرت بیانش نیز آشکار می‌شود. آرتور بچه‌ای عصبانی است و ایدئولوژی‌های پیچیده‌ای همچون بین در بتمن برمی‌خیزد ندارد. سادگی در دیالوگ ها جریان دارد و ادای آنها نیز به همین صورت است. دیالوگ‌های جوکر ساده و پرمغز هستند و آکنده از حرف‌های ناشنیده‌ای که این روزها بسیاری از مردم آن‌ها را به زبان می‌آورند.

در نهایت اما اگر جزو آن قشری باشید که اصرار بیش‌ از حدی بر مقایسه هیث لجر و واکین فینیکس داشته باشید و در این پی یافتن پاسخ این سوال که کدام یک بازی بهتری از خود نشان داده پافشاری کنید، باید بگویم که در مجموع هیث لجر بازی یکدست بهتری از این دیوانه با جنون سینوسی از خود نشان داده ولی قبل از قضاوت نهایی درباره این انتخاب، بازهم جمله‌های پیشین و تفاوت‌های این دو نقش را مرور کنید.

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

توهم یا واقعیت؟

شخصیت جوکر در فیلم جدید تاد فیلیپس صرفا یک آنارشیست نیست و برای کارهایش دلیل دارد. او حتی روانشناسی دارد که در نهایت به او می‌گوید هیچکس هیچ اهمیتی به آن‌ها نمی‌دهد. جوکر در فیلم تاد فیلیپس دچار انواع بلایا شده و هیولایی خودساخته نیست بلکه دیگران او را ساخته‌اند. توهماتی که او در طول فیلم دارد، بیش از پیش شخصیت او (و خود فیلم) را پیچیده می‌کند. کار ممکن است به جایی برسد که بیننده حتی شک کند که آیا واقعا در حال دیدن زندگی جوکری است که تاکنون می‌شناخته یا ماجرا چیز دیگری است؟!

تقریبا تمام لحظاتی که چرخ دنیا به کام او می‌چرخد توهماتی بیش نیستند و او حتی برخلاف تصوری که در عمق ذهنش دارد، حتی مادرش در کمدی باورش ندارد و او را واقعا دوست ندارد بلکه فقط به او نیاز دارد. این حد از شقاوت و بی رحمی در کمتر فیلمی دیده شده و آرتور در بین این حجم از سیاهی طبیعتا همان جوکری می‌شود که ما آن را می‌شناسیم. یک قاتل روانی که همانطور که دنیا و ساکنین آن به او رحمی نشان نداده‌اند، به هیچکس رحم نمی‌کند و با کسی شوخی نمیکند. لااقل شوخی‌هایش آنطور نیست که هر دلقکی باید با کسی شوخی کند.

با توجه به هفت مرحله ای که ارتور در طول فیلم سپری می‌کند. ما با سیر تکامل شخصیتی کاملی از او روبرو هستیم که ذره ذره آرتور را به آن جانی روانی نزدیک‌تر می‌کند. مرحله هفتم که در پایان‌بندی فیلم شاهد آن هستیم مخاطب را به فکر فرو می‌برد و باعث می‌شود که بارها درباره اینکه آخر فیلم چی شد با خودش و دیگران بحث کند. پایان بندی جوکر می‌تواند از زوایای گوناگونی بررسی شود که هر یک از آن‌ها تا حد زیادی در روند فیلمنامه و چیزی که از آن درک شده تاثیر می‌گذارد. پایان نسبتا بازی که فیلیپس برای فیلمش انتخاب کرده، تئوری‌های مختلفی به همراه دارد که بیشتر پرداختن به آن‌ها را به زمان مناسبی موکول می‌کنم.

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

قدم‌های پیش رو

آینده جوکر جدید سینما مشخص نیست و با اینکه فینیکس ابراز علاقه کرده که در دنباله این فیلم ظاهر شود ولی باید دید که نظر کارگردان و استودیو چه خواهد بود. با توجه به بودجه اندک فیلم و فروش احتمالا خوب آن در قبال این بودجه ۵۵ میلیون دلاری، بعید نیست که وسوسه ساخت ادامه آن نیز به سر تیم سازنده بزند ولی بیایید دست به دعا برآریم تا چنین اتفاقی نیفتد.

استودیو برادران وارنر قصد داشت که در کنار دنیای نسبتا شکست خورده ابرقهرمانان DC، یک سلسله فیلم‌های مستقل با بودجه اندک و تمی تاریک بسازد و اعلام کرده بود که جوکر اولین فیلم از این سری خواهد بود. خوشبختانه دنیای DC، به خصوص دنیای شوالیه گاتهام، آنقدر از این کاراکترهای باشکوه دارد که بتوان همین رویه را با دیگر کاراکترها ادامه داد. البته که هیچ‌یک از این کاراکترها به گرد پای جوکر نمی‌رسند ولی ادامه ساختن برای این فیلم باشکوه، جرات و جسارت زیادی می‌طلبد.

شخصیت جوکر یک جمله معروف در کمیک مشهور Killing Joke دارد و در آنجا می‌گوید که دقیقا گذشته خود را به یاد نمی‌آورد و هر بار با مرور زندگی‌اش، یک چیز جدید به خاطر می‌آورد. در نهایت هم می‌گوید دوست دارد اگر گذشته‌ای داشته، یک گذشته چند گزینه‌ای باشد که خودش آن را انتخاب کند. تاد فیلیپس دقیقا بر اساس همین جملات قصار جوکر پیش رفته و این اصل را رعایت می‌کند. فیلم او طوری ساخته شده که می‌تواند یکی از گذشته‌های جوکر باشد و یا نباشد.

جوکر تاد فیلیپس یک سر و گردن از آثار سینمایی اقتباسی کمیک‌بوکی بالاتر است و یک پله پرتاب برای این کارگردان به حساب می‌آید. فیلم ایراد بزرگی دارد که هیچ وفاداری به کمیک‌ها ندارد و Origin جوکر و حتی پیشینه خاندان بتمن را تا حدی مورد تغییرات جزیی داده است و از همین حیث شاید یک سری از طرفداران دو آتشه کمیک‌ها از این تغییرات به خشم بیایند.

کارگردان کاملا دستش باز بوده و تا جایی که توانسته قصه خودش را در دل این شخصیت جاری ساخته و تنها به اشارات و ادای احترام‌های بسیار کوتاه (نهایتا دو سه مورد) به سری کمیک‌های DC و قصه بتمن بسنده کرده است. فیلم با اینکه مملو از جلوه‌های ویژه نیست ولی چشم‌نوازی‌اش را طور دیگری نشانمان می‌دهد و در کنار آن با موسیقی بی‌نظیری که دارد گوش‌نوازی هم می‌کند. جوکر جدید هالیوود حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، حرف‌هایی که می‌توان آنها را در یک طومار نوشت و قطعا در آینده بیشتر به آن‌ها خواهیم پرداخت.

منبع vigiato.net

3)

سال 2017 کمپانی برادران وارنر قرار بود فیلمی از جوکر (Joker) به کارگردانی «تاد فیلیپس» بسازد؛ آنها بر آن بودند نقش جوکر این فیلم را در ادامه فیلم جوخه خودکشی به «جرد لتو» بدهند. اما بعد «واکین فینیکس» وارد میدان شد و نقش اصلی را تصاحب کرد تا یک بار دیگر طرفداران را به وجد بیاورد.

فیلم نگاهی متفاوت دارد

 از ثانیه های اول تریلر متوجه خواهید شد که فیلم «جوکر» ظاهر متفاوتی دارد. رنگ و لعاب زنده فیلم های ابرقهرمانی مثل «آکوامن»، جای خود را به نسخه اصیل و قدیمی فیلم های جنایی که در دهه 1970 ساخته می شدند داده است. واضح است که کارگردان می خواهد از حال و هوای آن فیلم ها، برای به تصویر کشیدن گاتهام استفاده کند و این گاتهام در حال زوال، کمی ساختگی است.

واکین فینیکس به یک جوکر کلاسیک تبدیل شده است

 از قرار معلوم، واکین فینیکس برای ایفای این نقش حدود 22 کیلوگرم وزن کم کرده است؛ در تصاویری که از پشت از او گرفته شده، این نکته کاملا مشهود است. کلِ صورت «فینیکس»، ظاهری دارد که دهه هاست هنرمندان در کتاب های کمیک، انیمیشن ها و بازی های کامپیوتری طراحی کرده اند.

البته این تناسب اندام زمانی که «سزار رومرو»، «جک نیکلسون» و «هیث لجر» نقش جوکر را بازی می کردند مطرح نبود چون بازیگر خود را به هر اندازه که لاغر می کرد در نهایت زیر لباس مشخص نبود. با این حال، تعهد «واکین فینیکس» به این نقش و رسیدن به ظاهر اصلی جوکر ستودنی است.

آرتور فِلک شخصیتی مهربان است

 در اولین کتاب های تصویری که از جوکر منتشر شد، او، حتی برای خودش هم شخصیتی ناشناخته بود. آنچه جوکر را به الهه انتقام بتمن تبدیل کرد، عدم وجود یک تاریخچه هوشمندانه است. در فیلم بتمن نسخه سال 1989، جوکر زمانی تبدیل به یک آدمکش شد که مدیرش به او خیانت کرد و بتمن او را به درون مخزن مواد شیمیایی انداخت. در فیلم شوالیه تاریکی، شخصیت او به طور کامل شکل گرفته است اما باز هم چیز زیادی از او دستگیرمان نمی شود.

اما حالا یک اسم داریم: «آرتور فلک». در یکی از نسخه های مصور جوکر، اطلاعاتی از او منتشر شده است. او یک کمدین شکست خورده است؛ بدشانس است و دست نوشته هایش نشان می دهد که از نوعی بیماری ذهنی رنج می برد. او با مادرش، «پنی»، بسیار مهربان است و رابطه دوستانه ای با «سوفی» دارد. در فیلم می بینید که او چندین بار مورد آزار و اذیت ارازل گاتهام قرار می گیرد.

جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟

در نهایت جوکری را می بینید که قابل درک است و باید هم باشد چرا که او شخصیت اصلی داستان است. فیلم، جایی برای قهرمان نشان دادن جوکر باقی می گذارد و این موضع گیری آگاهانه برای رسیدن به پایان تراژیک او است.

منبع: rottentomatoes

مطالب بیشتر

  1. بررسی موشکافانۀ فیلم تلقین اثر کریستوفر نولان
  2. دندان نیش ساخته لانتیموس
  3. نگاهی به فیلم لئون حرفه‌ای
  4. پیام‌های فیلم مادر ساختۀ آرنوفسکی
  5. نگاهی به فیلم نیمفومانیاک اثر فون تریه
جوکر جدید می‌خواهد چه چیزی بگوید؟
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

20 ساعت ago

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

3 روز ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

6 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

1 هفته ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

2 هفته ago