مصاحبه‌های مؤثر

وضعیت ادبیات فارسی در دانشگاه‌های ایتالیا

وضعیت ادبیات فارسی در دانشگاه‌های ایتالیا

کشور ایتالیا با وجود فاصله فرهنگی با ایران و تفاوت فراوان بین زبان ایتالیایی و زبان فارسی که موجب کمتر تشابه و اشتراکی بین این دو کشور و زبان شده است؛ ایرانشناسان سرشناسی دارد که از چند صد سال پیش روی ادبیات و فرهنگ ایران کار کرده‌اند و تا به حال هم ادامه دارد. کتاب‌های شاعران بزرگ فارسی به ایتالیایی برگردانده شده و پژوهش‌های زیادی روی ادبیات کلاسیک و حتی معاصر فارسی در ایتالیا صورت گرفته است. علاوه بر این در چهار دانشگاه مهم ایتالیا، یعنی دانشگاه‌های رم، ونیز، ناپل و بلونیا زبان و ادبیات فارسی تدریس می‌شود و هرساله تعداد زیادی از دانشجوهای ایتالیایی زبان فارسی را به عنوان زبان دوم می‌آموزند. اطلاع از وضعیت زبان و ادبیات فارسی و میزان استقبال از زبان فارسی در ایتالیا، وضعیت تدریس این زبان، چالش‌هایی که دانشجوهای ایتالیایی در آموزش زبان فارسی پیش رو دارند و این قبیل مسائل بهانه‌ای شد تا با ناهید نوروزی، استاد ایرانی دانشگاه بولونیا و مترجم زبان فارسی به ایتالیایی گفت‌وگویی مکتوب داشته باشیم که شرح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم:
ابتدا معرفی مختصری از خودتان داشته باشید و از نحوه و شروع فعالیت خود در ایتالیا بگویید؟

در سال 2001 در رشته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات خارجه با نمره نهایی 107/110 در دانشگاه ادبیات و فلسفه فلورانس و در سال 2008 در کارشناسی ارشد تئوری و پراتیک ترجمۀ ادبی، با نمره نهایی 110/110 در همان دانشگاه فارغ التحصیل شدم. در سال2016 توانستم دکترای سه ساله فرهنگ‌های ادبی و تاریخی و متن‌شناسی را در زمینه ادبیات فارسی در دانشگاه بولونیا به پایان برسانم. در کنکور دکترا هم که بیش از صد نفر بودیم و شامل رشته‌های مختلف بود، توانستم رتبه دوم را کسب کنم.

در کدام حوزه زبان و ادبیات فارسی فعالیت دارید و چه تدریس می‌کنید؟

از سال 2012 – به استثنای دو سال- مدرس زبان فارسی و از سال 2017  پژوهشگر فوق دکترای ادبیات فارسی در دانشگاه بولونیا هستم. حوزه پژوهشی‌ام بیشتر ادبیات کلاسیک، با توجه خاص به مثنوی سرایان است؛ ولی در زمینه شعر معاصر فارسی هم کار می‌کنم. در ضمن در زمینه ادبیات تطبیقی هم فعالیت دارم و عضو مرکز پژوهشی متن‌شناسی و قرون وسطی‌شناسی هندی ـ مدیترانه‌ای، در دانشکده زبان و ادبیات و فرهنگ‌های خارجه هستم، که توجه ویژه‌ای به ادبیات تطبیقی دارد. از سال 2015 تا به حال در ارتباط با حوزه‌های نام‌برده، بیش از بیست سخنرانی و سمینار در همایش‌ها و کنفرانس‌های مختلف داشته‌ام.

همچنین سردبیری مجله دوزبانه فارسی – ایتالیایی «دفترهای میخانه» را به عهده دارم، که آن را با مدیریت استاد ایتالیایی ادبیات فارسی، «کارلو سکونه» در سال 2011 تاسیس کرده‌ایم و تنها نشریه آکادمیک در ایتالیا است که صرفا به ایران‌شناسی اختصاص دارد.

در دانشگاه‌های مختلف خارجی کرسی و رشته زبان وادبیات فارسی، زیرمجموعه و ذیل عنوان شرق‌شناسی و در دانشکده زبان‌های شرقی قرار می‌گیرددر دانشگاهی که شما تدریس می‌کنید، این مسئله چگونه است؟

در دانشگاه بولونیا زبان و ادبیات فارسی در دو دپارتمان تدریس می‌شود: دپارتمان زبان و ادبیات و فرهنگ‌های خارجه و دپارتمان تاریخ، فرهنگ‌ و تمدن‌ها. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، این اسامی دربرگیرنده هستند و می‌توانند همه زبان‌ها و فرهنگ‌ها را شامل شوند. البته بخش‌هایی از این دپارتمان‌ها بیشتر اختصاص به شرق‌شناسی دارند.

اطلاع دارید که به جز دانشگاه شما در چند مرکز دیگر در ایتالیا، زبان فارسی آموزش داده می‌شود؟

کرسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه شرق‌شناسی ناپل قدمت بیشتری نسبت به دیگر کرسی‌های زبان فارسی در ایتالیا دارد؛ یعنی در سده نوزدهم تاسیس شده است. دو مرکز مهم ایران شناسی دیگر در ونیز و رم هستند. در دانشگاه بولونیا با وجودی که قدیمی‌ترین دانشگاه دنیای غرب است، تدریس زبان فارسی دیرتر و اگر اشتباه نکنم، در اواخر دهه هفتاد میلادی آغاز شده است.

چند استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه بلونیا تدریس می‌کنند؟ آیا به جز شما، استاد ایرانی دیگری هم در دانشگاه بلونیا تدریس می‌کند؟
بر خلاف آمریکا، در ایتالیا هیچ وقت کرسی زبان و ادبیات فارسی در هیچ حوزه‌ای به یک ایرانی تعلق نداشته و ندارد. در بولونیا دو کرسی زبان و ادبیات فارسی به دو استاد ایتالیایی «مائوریتسیو پیستوزو» و «کارلو ساکونه» تعلق دارد، که در دو دپارتمان مجزای تاریخ، فرهنگ‌ و تمدن‌ها، و زبان و ادبیات و فرهنگ‌های خارجه کار می‌کنند. استاد پیستوزو بیشتر در زمینه ادبیات دوره صفوی و آسیای مرکزی تدریس می‌کند و استاد ساکونه در زمینه ادبیات کلاسیک، از قرن نهم میلادی تا پیش از صفویه تدریس دارند.

فائزه مردانی، استاد ایرانی، زبان‌شناسی فارسی و ادبیات معاصر تدریس می‌کند و بنده هم محقق ادبیات و مدرس زبان فارسی هستم. البته اخیرا مدرک صلاحیت کرسی استادی را از طرف وزارت آموزش و پرورش ایتالیا دریافت کرده‌ام، تا چه پیش آید…!!!
در دو دهه اخیر در ایتالیا برای رسیدن به کرسی استادی مراحل دشواری را باید طی کرد، در صورتی که در اکثر کشورها با یک پی اچ دی، یک کتاب و دو یا سه مقاله علمی به مراحل بالاتر دست پیدا می‌کنند.

باید اضافه کنم در دانشگاه بولونیا، ایران‌شناسی پیش از اسلام هم داریم و واحدهایی از متن‌شناسی و زبان‌شناسی فارسی باستان و همچنین تاریخ و ادیان ایران پیش از اسلام تدریس می‌شوند، که استاد «دومِنیکو پانائینو» و استاد «آندرِا پیراس» کرسی این درس‌ها را به عهده دارند. شعبه‌ اصلی‌ ایران‌شناسی پیش از اسلام، در شهر «راونّا» -جایی که «دانته» در آن دفن است- قرار دارد. پس روی هم رفته در دانشگاه بولونیا چهار کرسی در زمینه ایران‌شناسی داریم.

استقبال از زبان و ادبیات فارسی بین دانشجویان ایتالیایی چگونه است؟ وضعیت مقاطع تحصیلی در کرسی‌های زبان و ادبیات فارسی در ایتالیا چگونه است؛ یعنی تا چه مقطعی امکان تحصیل در این رشته وجود دارد؟

با توجه به اینکه زبان فارسی برای دانشجوهای ایتالیا موقعیت کاری ایجاد نمی‌کند، باز استقبال دانشجویان نسبتا خوب است. ما در سال اول به طور متوسط بیست دانشجو داریم، که رقم خوبی است؛ اگرچه در سال‌های بعدی تعدادشان کمتر می‌شود و در نهایت یک یا حداکثر دو دانشجو تصمیم می‌گیرند پایان‌نامه خود را در زمینه ادبیات فارسی بنویسند. چون دانشجویان می‌توانند زبان فارسی را تا مقطع کارشناسی ارشد انتخاب کنند. در دانشگاه‌ بولونیا در حال حاضر مقطع دکترا در حوزه خاص زبان و ادبیات فارسی وجود ندارد؛ ولی در دانشگاه‌های ناپل و ونیز و شاید هم در رم، در مجموعه زبان‌های شرقی یا نظیر آن، می‌شود با طرحی در کنکور دکترای پژوهشی شرکت کرد.

 با توجه به اینکه زبان فارسی تقریبا هیچ اشتراک و مشابهتی با زبان ایتالیایی ندارد، به نظر می‌رسد که آموزش آن با سختی و چالش فراوانی روبه‌رو باشدشما در این حوزه با چه مشکلات و چالش‌هایی مواجه هستید؟

بله، برای دانشجوهای ایتالیایی، زبان فارسی، زبان مشکلی است، از همان الفبا و اعراب گذاری گرفته تا نحو و…. همین‌طور تفاوت بین فارسی گفتاری و فارسی نوشتاری کمی دانشجوها را دلسرد می‌کند؛ ولی در عین‌حال باید بگویم مورفولوژی زبان فارسی خیلی ساده است، صرف افعال به استثنای زمان حال، با قاعده و آسان است و جنس مونث و مذکر ندارد و…

از طرفی دیگر از آنجا که فارسی زبانی هند و اروپاییست، شباهت‌هایی هم در برخی جوانب دستوری و موارد دیگر او با زبان‌های هندواروپایی به چشم می‌خورد. ولی طبعاً در بخش نحو و در جمله‌های طولانی، موضوع پیچیده‌تر می‌شود. علاوه براین حضور پررنگ زبان عربی در فارسی هم بر مشکلات افزوده است، مثلاً استفاده ادوات جمع، به‌خصوص جمع مکسر که برآمده از زبان عربی است؛ در صورتی که در زبان فارسی، موضوع می‌توانست با پسوندهای «ها» و «ان» حل شود.

 از لحاظ یادگیری دانشجوها چگونه‌اند و از چه منابعی برای تدریس به دانشجویان ایتالیایی استفاده می‌کنید؟ آیا کتاب یا جزوه خاصی برای تدریس شما تدوین شده است؟

طبعا دانشجوها با هم فرق دارند و درجه یادگیری و پیشرفت در زبان بستگی به استعداد و علاقه و تلاش آن‌ها دارد، ولی با وجود اینکه دانشگاه بولونیا وقت نسبتا کمی صرف آموزش زبان فارسی می‌کند، یادگیری دانشجوها خوب است. مثلا در سال اول می‌توانند بخوانند و بنویسند و همه زمان‌های ساده افعال را صرف کنند، البته در مکالمه کندترند.
بنده برای آموزش زبان فارسی به دانشجوهای ایتالیایی از چند منبع و کتاب‌های آموزشی استفاده می‌کنم؛ به دانشجوها یک تست بوک انگلیسی ـ فارسی می‌دهم، که تا حدی خودکفا باشند و با آن بتوانند حتی به تنهایی پیش بروند، ولی خودم به منظور تمرین و تنوع، هرازگاهی مواد دیگری را به کلاس می‌برم.

 

شیوه آموزش زبان و ادبیات فارسی در ایتالیا چگونه است؟ برای آموزش الفبا چقدر وقت می‌گذارید و در رشته زبان و ادبیات فارسی چه واحدها و درس‌هایی تدریس می‌شود؟
در مورد تجربه خودم در دانشگاه بولونیا، باید بگویم که در مورد آموزش زبان، علاوه بر آنچه اشاره کردم، باید سه یا چهار درس اول را به آموزش الفبا و نگارش حروف اختصاص بدهیم؛ که برای آن‌ها که از کودکی عادت کرده‌اند از چپ به راست بنویسند، خیلی ساده نیست. از آن‌جا که در مرحله ابتدایی، دشواری اساسی خواندن و نوشتن است، پس سعی براین است که از ابتدا تا پایان کرس، همیشه بخش مهمی را برای خواندن در نظر بگیریم.
ما از همان آغاز بخش کوچکی را به مکالمه اختصاص می‌دهیم. البته در مرحله اول با جملات ساده که برای معرفی به کار می‌روند، یا جملات کوتاه امری که بیشتر در کلاس تکرار می‌شود، مثل «بفرمایید» یا «بنویسید» و … شروع می‌کنیم. در مراحل بعدی معمولا نمونه‌هایی از متون ادبی را به دانشجوها می‌دهیم و تمرین‌ خواندن و ترجمه و صرف و نحو  و… را مستقیما روی این متون انجام می‌دهیم، تا به این طریق آن‌ها با ادبیات هم از نزدیک آشنا شوند.در کلاس ادبیات، ابتدا چشم‌اندازی کلی از تاریخ ادبیات دوره مورد نظر ارائه داده می‌شود، که طبیعتا در این میان به تاریخ اجتماعی هم اشاراتی می‌شود. از بین شاعران و نویسندگان، بر معروف‌ترین‌ها تمرکز می‌شود؛ چون معمولا از آثارشان ترجمه‌هایی به ایتالیایی هم در دسترس است و دانشجوها می‌توانند به‌تنهایی در این مواد تعمق داشته باشند. تلاش بر این است که از انواع ادبی گوناگون، نمونه‌هایی گلچین شود، که دانشجوها ایده‌ای کلی از تنوع ژانرها در ادبیات فارسی داشته باشند. برای تفهیم انواع ادبی، گاهی لازم است از شیوه تطبیقی استفاده شود. برای روشن کردن مفاهیم طبعا توضیح زمینه فرهنگی ـ مذهبی و تاریخی متون ضروری است.حتی پیش آمده که برای تنوع و شناساندن دیگر شاخه‌های فرهنگی به دانشجویان، فیلم‌هایی پیشنهاد کنیم و تصنیف‌های ایرانی گوش بدهیم و متن هایشان را -که معمولا از شاعران کلاسیک هستند- بخوانیم. علاوه بر این، معمولا هر سال سمینارهایی در زمینه ادبیات و فرهنگ، برنامه‌ریزی می‌کنیم، که دانشجویان فرصت بیشتری برای ارتباط با دنیای ایرانی داشته باشند و با گوشه‌ای دیگر از فرهنگ ایرانی، یا فارسی‌زبان آشنا شوند.

 تا آنجا که ما اطلاع دارم، حوزه ایرانشناسی و کلاسیک‌پژوهی در ایتالیا فعالیت خوبی داشته و کارهای مهمی در این حوزه انجام شده استشما در جریان کارهای مختلفی که در این حوزه صورت گرفته، هستید؟

یکی از دانشجویان آلمانی دکترای ادبیات فارسی، که بر موضوعی در ادبیات کلاسیک پژوهش می‌کرد، می‌گفت در دانشگاه‌های آلمان، کلاسیک‌پژوهی و تدریس ادبیات کلاسیک یا وجود ندارد، یا خیلی کم‌رنگ است؛ در حالی‌که در حوزه‌های دیگر، به‌ویژه در ایران‌شناسی پیش از اسلام و ادبیات معاصر، بیشتر کار شده و می‌شود. در ایتالیا خوشبختانه اوضاع خیلی متعادل و متوازن‌تر است و در همه زمینه‌ها، هم کورس‌های خوب و هم مواد درسی مناسب داریم. در هر زمینه تحقیق شده و ترجمه‌ها و تالیف‌ها و مقاله‌های متعددی در سطح علمی بالا انجام شده و تقریبا در همه دوره‌های تاریخی مهم‌ترین‌ها به چاپ رسیده‌اند. اگر بخواهم فقط نمونه‌هایی از کارهای انجام شده در دانشگاه بولونیا را بیاورم، می‌توانم بگویم که استاد «ساکونه» علاوه بر تألیفات و تک‌نگاری‌های متعدد، دست به ترجمه چندین شاعر و نویسنده کلاسیک، از جمله عطار، حافظ، نظامی، ناصر خسرو، خواجه عبدالله انصاری، احمد غزالی و سعدی هم زده است و استاد «پیستوزو» هم «سیاست‌نامه» نظام الملک را ترجمه کرده است. بنده هم اولین ترجمه «همای و همایون»، اثر خواجوی‌کرمانی را انجام داده‌ام. بر این اساس می‌توان گفت مشت نمونه خروار است.

وضعیت ادبیات معاصر فارسی در ایتالیا چگونه است؟ آیا روی ادبیات معاصر فارسی هم کار شده است؟

بله، به‌خصوص در زمینه رمان و داستان معاصر-چه از ایران و چه از افغانستان- ترجمه‌هایی، بیشتر در دو یا سه انتشارات به چاپ رسیده‌اند. ترجمه شعر معاصر هم داریم. مثلا فائزه مردانی «فروغ» و «کیارستمی» را ترجمه کرده و بنده هم «سپهری» را. البته بر شاملو هم تالیفی دارم. استاد «ریکاردو زیپولی» از ونیز هم شعر معاصر، یعنی بخش کوچکی از دفترهای سپهری و کیارستمی را ترجمه کرده است. استاد «ناتالیا تورنسلّو» هم تالیفی در زمینه نوآوری در ادبیات فارسی معاصر دارد. همچنین «آنا وانزان» کارهای متعددی -چه ترجمه و‌ چه تألیف- کرده؛ ولی با تمرکز بیشتر بر زنان نویسنده مثل سیمین دانشور و ناهید طباطبایی و گلی ترقی و…. از ادبیات مهاجرت هم نمونه‌هایی-البته بیشتر از انگلیسی- ترجمه شده‌اند، ولی این‌ها کار گروه ایران‌شناسی ایتالیا نیستند.

در حوزه نشر چطور؟ آیا ادبیات کلاسیک فارسی هم مورد توجه ناشران ایتالیایی قرار گرفته است؟

بله. آثار کلاسیک قابل ملاحظه‌ای به ایتالیایی ترجمه شده‌اند. یعنی با وجود اینکه از لحاظ اقتصادی معمولا برای آن‌ها به صرفه نیست؛ اما با این حال در کاتالوگ‌های ناشرین، ادبیات فارسی نمی‌تواند غایب باشد. آن‌ها به تنوع و کیفیت توجه دارند و می‌خواهند در باغ نشرشان از گل‌های همه کشورها نمونه‌هایی داشته باشند، ولی معمولا ناشرین بزرگ‌تر می‌توانند این اجازه را به خود بدهند؛ چون اغلب کتاب‌های پرفروش آن‌ها ضرر کتاب‌های کم‌فروش را جبران می‌کند.

معمولا در هر کشوری یکی از شاعران ایرانی بنا به دلایلی بیشتر از دیگران مورد اقبال است؛ با توجه به تجربه‌تان از زندگی، تحصیل و تدریس در ایتالیا، در ایتالیا به کدام شاعران ایرانی بیشتر توجه شده است؟

به عمر خیام، مولوی، سعدی و حافظ و تا حدودی نظامی توجه خاصی شده است. از این شاعران ترجمه‌های مختلف در بازار نشر وجود دارد و به تمدید نشر هم رسیده‌اند. فکر می‌کنم در کشورهای دیگر هم اوضاع به همین منوال باشد.


کتابخانه دانشگاه بلونیا

 ارتباط گروه‌های زبان و ادبیات دانشگا‌ه‌های ایتالیا، به‌خصوص دانشگاه بلونیا  با دانشگاه‌ها یا مراکز آموزشی ایران، در مسائلی مانند تبادل دانشجو و استاد یا برگزاری همایش‌های مشترک چگونه است؟

در زمینه تبادل دانشجو و استاد اطلاع چندانی ندارم، ولی در زمینه همایش باید بگویم که با همکاری رایزنی فرهنگی سفارت ایران در رم و نیز نهادهای دیگری مثل مؤسسه شهر کتاب و مرکز سعدی‌شناسی، گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بولونیا برای چهار بار همایش بین‌المللی ایران شناسی ترتیب داده است، که در آن استادان ایرانی هم شرکت کرده‌اند.

به نظر شما در ایتالیا به زبان فارسی به عنوان یک زبان بیگانه– که در سه کشور دنیا بیشتر تکلم می‌شود– خوب پرداخته شده است؟ به عبارت دیگر جایگاه آموزش زبان و ادبیات فارسی در ایتالیا جایگاه مناسبی است؟

زبان فارسی در ایتالیا، به علت کم بودن تعداد دانشجویان و بودجه بالا برای دانشگاه‌ها، نسبت به دیگر زبان‌های شرقی، جایگاه مناسبی که باید داشته باشد را ندارد و این امکان می‌رود که تعداد کرسی‌های زبان فارسی در ایتالیا کم و کمتر شوند. به عنوان مثال دانشگاه بولونیا امکانات زمانی مناسبی را برای یادگیری زبان فارسی در اختیار ما و دانشجویان نمی‌گذارد و ما در این مورد نسبت به زبان‌های دیگر که ساعت‌های درسی‌شان خیلی بیشتر است، در مضیقه هستیم. خب این مسئله برای دانشجوها مشکل ایجاد می‌کند و ما هم نمی‌توانیم انتظار پیشرفت آن‌چنانی از آن‌ها داشته باشیم. خود دانشجوها هم از این موضوع نالانند. راه‌حلی که می‌ماند و ما هم به آن‌ها پیشنهاد و تأکید می‌کنیم، بهره‌برداری از بورسیه‌ها است. یکی از این بورسیه‌ها، پروژه بین‌المللی «ارازموس» است، که بچه‌ها می‌توانند برای شش ماه از آن برای تحصیل در دانشگاه‌های کشورهای دیگر استفاده کنند، البته دانشگاه‌هایی که رشته زبان فارسی دارند. ابتکار عمل بسیار مفید دیگر برای دانشجوها، بورسیه تابستانه‌ای است که بنیاد سعدی در ایران در اختیار فارسی‌آموزان خارجی می‌گذارد و انصافاً دانشجوها وقتی از این سفر ایران برمی‌گردند، بر زبان فارسی تسلط نسبی دارند. البته چند سال اخیر، شاید به خاطر تحریم‌ها، از میزان این بورسیه‌ها کاسته شده، که این به ضرر دانشجوها و پیشرفتشان است.

 به نظر شما ایران برای بالاتر بردن سطح و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در کشورهایی چون ایتالیا باید چه کار کند؟

همان‌طور که عرض کردم، برای دانشگاه‌ها نمی‌صرفد که روی زبان فارسی مایه بگذارند؛ چرا که از طرفی فارسی زبان کارآفرینی نیست و از طرف دیگر تعداد دانشجویان نسبت به مثلاً زبان چینی و ژاپنی و عربی خیلی کمتر است. اینجاست که حمایت نهادهای فرهنگی ایران مهم است. مثلاً بورسیه برای ادامه یادگیری زبان در ایرانف نمونه‌ای از ابتکارهایی است که خوب است به آن توجه شود و از این طریق در عین حال راهی برای شناساندن ایران به دیگران باز شود؛ که این مسلماً بر تمایل به فراگیری زبان فارسی هم تأثیر خواهد داشت.
بایستی پنجره‌هایی فرهنگی به سوی ایران باز شود، تا خارجی‌ها از بیرون بتوانند به ایران نگاه کنند. یکی از راه‌های شناساندن ایران به ایتالیایی‌ها، تأمین بودجه نشر آثار مربوط به فرهنگ و ادبیات فارسی است. آثار ایرانی معمولاً خوانندگان آن‌چنانی ندارند، که بتواند مخارج نشر را تأمین کند. بنابراین خوب است مولفین و مترجمین، همراه با ناشرین پشتیبانی مالی بشوند. کارهایی البته به همت رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا انجام شده و می‌شود، که قابل قدردانی ست. آفریدن جذابیت فرهنگی و البته تأمین آرامش سیاسی و اقتصادی به نوبه خود اهمیت بسزایی دارند.


دانشگاه بلونیا- ایتالیا
این‌طور که بنده اطلاع یافتم، شما چندین کتاب از فارسی هم کلاسیک و هم معاصربه ایتالیایی ترجمه کرده‌اید. مختصری هم در این‌باره توضیح دهید؟
بله؛ من هم در زمینه ادبیات فارسی معاصر کار کرده‌ام، هم در زمینه ادبیات کلاسیک و هم در ادبیات تصوف. از شش کتابم که از 2011 تا 2018 چاپ شده‌اند، دو تا در زمینه صوفیه‌اند و از عربی به ایتالیایی ترجمه شده‌اند؛ چون در رشته تحصیلی‌ام زبان‌ عربی را هم انتخاب کرده بودم. این کتاب‌ها نجم‌الدین کبری، «فواتح الجمال و فوائح الجلال»، و «کتاب النور. گفتار و کردار ابویزید بسطامی» اثر السهلجی هستند. دو تای دیگر از فارسی به ایتالیایی: «تا گل هیچ»، که برگردان 99 شعر از سهراب سپهری است و دیگری منظومه 4400 بیتی «همای و همایون» اثر خواجوی کرمانی است، که اولین ترجمه از این اثر است. دو تک نگاری هم دارم؛ یکی در زمینه زبان‌شناسی است؛ با عنوان «وام واژه‌های عربی ـ فارسی  در زبان اسپانیولی» و دیگری در زمینه شعر شاملو و با عنوان «اسب وحشی خشم؛ پیش درآمدی بر آثاراحمد شاملو، شاعر سرکش قرن بیستم ایران» کار شده است.
علاوه بر این همین روزها همایش‌نامه‌ای حاوی پانزده مقاله به چاپ می‌رسدف که بنده و همکارم، کارلو سکونه آن را تدوین کرده‌ایم. این کتاب حاصل سخنرانی‌های همایشی در زمینه فرهنگ‌ها و ادبیات تطبیقی است، که در نوامبر سال 2018 در دانشگاه بولونیا انجام شد و در آن توجه خاصی بر سعدی و پترارک شده بود.

منبع ایبنا

 

مطالب بیشتر

  1. لوچیا ترجمه دکتر ناهید نوروزی
  2. سروده هایی از دکتر ناهید نوروزی
  3. کدبانوی جوان نوشته کومیسو ترجمه ناهید نوروزی
  4. لحظاتی با سلوک پیچک‌ها
  5. خدمات دکتر نوروزی در دانشگاه بلونیا
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

از «حکیم عمر خیام» چه می‌دانیم؟

از «حکیم عمر خیام» چه می‌دانیم؟

54 دقیقه ago

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

1 روز ago

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

4 روز ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

7 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

1 هفته ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago