گوریل پشمالو اثر یوجین اونیل
توضیحات کلی دربارۀ نمایشنامه:
«گوریل پشمالو» نمایشنامهای اکسپرسیونیستی اثر یوجین اونیل است که در آن زندگی هولناک گروهی از کارگران کشتی که کارشان سوخت رسانی به کوره آتشخانه کشتی است را روایت میکند.
این نمایشنامه، داستان زندگی مردی به نام ینک است که در آتشخانهی کشتی کار میکند؛ و به خاطر شغلش فیزیکش تغییر کرده (سیاه و خمیده) و شبیه گوریل شده است. ینک در توهم این است که همه کارهی کشتی است زیرا که سوخت به کشتی میدهد و باعث حرکت کشتی میشود. در نهایت به دلیل مزاحمت به زندان میافتد و حتی اسم خودش را فراموش میکند و خودش را گوریل پشمالو معرفی می کند. بعد از بیرون آمدن از زندان به باغ وحش میرود تا گوریل را از نزدیک ببیند و شباهتش به گوریل را پیدا کند. ینک برای یکی شدن با گوریل در قفس را باز می کند و گوریل استخوان هایش را میشکند و فرار میکند و ینک در قفس گوریل بر زمین میافتد.
این نمایشنامه لایههای سیاسی، روان شناختی، جامعه شناختی، زیبایی شناسی دارد ولی حرفش را با یک بیان دراماتیک و تئاتری مطرح کند.
پایان نمایشنامه گوریل پشمالو اما، در واقع آغاز درام است که تفکر را بر میانگیزد. به تعبیری، در پایان با انسان و انسانیتی رو به رو هستیم که در قفس مرده است.
یوجین اونیل با آشنایی زدایی از مفهوم انسان، حیوان و در کنارش مفهوم جامعهی مدرن، فاجعهای انسانی، اجتماعی و سیاسی را که در واقع نوعی تراژدی مدرن است با رگه های کمیک و طنز، در می آمیزد.
«گوریل پشمالو» توسط بهزاد قادری ترجمه و از نشر بیدگل منتشر شده است. اونیل با گوریل پشمالو، آنا کریستی، و نخستین آدم یک «سهتایی» (trilogy) به سبک و سیاق تراژدیهای یونان باستان میسازد تا بگوید در قرن بیست (دهه بیست) تراژدی با شکل و درونمایههای رایج در تراژدیهای یونان همچنان شدنی است. از این حیث، میتوان او را، همانند استادش، ایبسن، سرگرم تجربیات نوین در ادبیات نمایشی و تئاتر دانست. اما آنچه گوریل پشمالو را از دو اثر دیگر او متمایز میکند، برجستگی سبک اکسپرسیونیستی آن است.
منابع .borna.news
گوری پشمالو اثر یوجین اونیل
در نمایشنامه گوریل پشمالو آن چه بیش از همه مورد توجه است، فقدان روابط انسانی و عدم تعلق است. کاراکتر ینک؛ منحصر به نیروی عضلانی است، در واقع یدی است. نیروی جسمانی بدون تعقل دارد. در این نمایشنامه گوریل، شخصیت نیمه پنهانی ینک است، به عبارتی با یک انسان-حیوان رو به رو هستیم.
با نگاهی دقیق تر در مییابیم که شرایط باعث حیوانی شدن ینک شده است. گوریل، شخصیت مرکزی و نیمه حیوانی ینک است و سرنوشت اصلی نمایشنامه و شخصیت اصلی را مشخص می کند.
اونیل، نبود رابطهی دیالکتیکی در جامعه انسانی، عدم شناخت درونی و بیرونی که همه و همه عامل بدبختی است را در نمایشنامه گوریل پشمالو به خوبی نشان داده است و درمان را هم مطرح می کند و آن آگاهی از حال و روز یکدیگر است.
نام ینک: Yank شبیه به قطعهی ماشین است، در واقع میتوان گفت ینک از نسل انسان هایی است که ماشین را ساخته اند و الان قطعه ای کوچکی از آن شده اند، حتی صدای آن.
در این اثر بیتفاوتی طبقهی توانگر جامعه نسبت به طبقهی فرودست جامعه به گونهای دراماتیک تصویر میشود؛ یعنی وقتی ینک جلوی چشمان دشمنان طبقاتیاش است و به آنها کنایه میزند، کسی او را نمیبیند و اعتراضی هم نمیکند؛ این به تعبیری نادیده گرفته شدن آدمهایی همچون ینک است.
او یک موجود خشونت طلب، نیرومند و فعال است که به طبقهی توانگر و سرمایهدار خدمت میکند، هیچ وقت بودنش در این دنیا، به چشم نمی آید و از نظر طبقه سرمایه دار جامعه، چیزی جز یک میمون پشمالوی زشت و خشن نیست که حتی پوست تنش هم باید کنده شود و از آن پالتو درست شود.
دیالوگهای ینک، کودکانه و بدون تفکر میباشند. همهی افراد از نظرش پایینتر از او هستند و فقط خودش را صاحب قدرت والا میداند. او در اصل ترکیبی از انسان و میمون است و آتشخانهی کشتی که او تمام عمرش را در آن میگذراند، مانند غاری تاریک است که در آن انسانهای اولیه، آتشی برافروختهاند. او در بخش زیادی از نمایشنامه فقط غرش میکند و هراس میآفریند و نمادی از یک بدویت و توحش را به نمایش میگذارد.
منبع netnevesht
گوریل پشمالو اثر یوجین اونی
مطالب بیشتر
چگونه از «دادگاه بیستوچهار ساعتی ذهن» و «محکومیتهای مداوم» رها بشویم؟
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…