موسیقی بی کلام

آهنگ زیبای Cutrains are Always Drawn

آهنگ زیبای Cutrains are Always Drawn

 

دانلود آهنگ

ای کاش آفتاب از چهارسو بتابد

به جست و جوی شیرین‌ترین رنگ‌ها آمده بودم

که بومی‌ترین تابلوهای مکتب نرفتۀ غارهای زمین باشم

دلم به التیام سایه‌های ترک خوردۀ کاهگلی خوش بود

فکر نمی‌کردم

با این‌همه آسمان، بی‌پرنده بگریم.

حالا منم

و این تخته پارۀ یتیم:

گهوارۀ بی‌مراقبی که آوارۀ آب

آن‌قدر پیرم کرد

که هیچ اژدهایی عصای دستم نمی‌شود.

 

ای کاش آفتاب از چهارسو بتابد

تا ندانم که در کجای زمینم.

 

من از کشتیِ درهم‌شکسته‌ای بازمانده‌ام

که سوختش از خون بردگان آبی‌پوست بود

و ناخدای بی‌جهتش

به جست‌وجوی ستارۀ قطبی در آسمان‌ها گم شد.

 

ای کاش آبی‌ترین مرغ‌های جهان بودم

تا به مداوای دل سوخته‌ام

سینه به سینۀ دریا پرواز می‌کردم.

آهنگ زیبای Cutrains are Always Drawn

به پاییز

دیگر آواز پرندگان را نمی‌شنود

سیبی که نرسیده به پاییز

بر شاخه‌ای شکسته ناتمام مانده است

و جز سایه‌ای کز کرده و کال

سهمی از آفتاب نمی‌برد

به پاییز

به ایمان کامل که می‌رسید

خود به خود افتاده می‌شد از درخت

مثل نور

که تا نشکند نمی‌رسد به آب

 

بر شاخه‌ای شکسته به خواب رفته‌ای

مثل ساعتی که کوکش بریده باشد

زیر باران زنگ می‌زنی

و هیچ‌کس را بیدار نمی‌کنی

 

رنگین‌کمان

وقتی خواهرم به بهانۀ آب دادن گل‌های باغچه

موهایش را زیر آفتاب پهن می‌کند

دلم می‌خواهد ابر بودم و یک فصل می‌باریدم

تا رنگین‌کمان را گیرۀ سرش کنم.

اما وقتی مادرم می‌گوید

در هم‌آغوشی باران و آفتاب

چقدر گرگ زاده می‌شود

آرزویم را پس می‌گیرم، می‌خندم

و خواهرم به دختران گم شده‌ای می‌پیوندد

که سال‌هاست

سوار بر قصه‌های مادر بزرگ

در حسرت عبور از رنگین‌کمان

زمین را دوره می‌کنند

و گل‌های پژمردۀ چارقدشان

باران را بدون آفتاب نمی‌پسندد.

 

 آب‌های روانی

بیماری روانی دارد این آب

ولش کنید هرچه دلش می‌خواهد آبی باشد

یک بار هم شما درخت‌های‌تان را کنار جوی بیاورید

مگر چه می‌شود؟

 

منبع

ای کاش آفتاب از چهارسو بتابد

بهزاد زرین پور

نشر نیماژ

چاپ دوم

مطالب بیشتر

  1. نقدی بر خرمشهر  تابوت‌های بی در و پیکر
  2. قطعۀ تایم شاهکار هانس زیمر
  3. باران اثری از مایکل اورتگا
  4. آن‌گاه که به عشق شیفته شویم
  5. یک پل می‌تواند واپسین روز اسفند باشد
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

1 روز ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

4 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

5 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

1 هفته ago

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آب‌هایِ اعماق

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آب‌هایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…

2 هفته ago