رضا صفریان
در سال 1334 در روستایی از توابع شهرستان رفسنجان متولد شد.
وی پس از طی دوره های ابتدایی و متوسطه،
تحصیلات دانشگاهی را در سال 1353
در دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی آغاز کرد
و در سال 1361 به پایان برد.
آنگاه در سال 1364 برای ادامه تحصیل به کشور بلژیک رفت
در دانشکده فلسفه و ادبیات دانشگاه بروکسل
به تحصیل در رشتۀ اسلام شناسی مشغول شد.
در سال 1369 به ایران برگشت و در حال حاضر در رفسنجان ساکن است.
کتاب بصیرت سایه ها و تأملاتی در مسألۀ هنر تالیف رضا صفریان،
در دوره هفدهم کتاب سال از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،
به عنوان کتاب سال برگزیده شد.
(منبع: تبیان)
…………………………………………………………………………………………………………
در این نشست پرویز عباسی داکانی و احسان عباسلو به عنوان منتقد حضور داشتند
و به بررسی این مجموعه شعر پرداختند.
در ابتدای نشست نقد و بررسی «بصیرت سایهها» رضا صفریان،
شاعر این مجموعه با تاکید بر این امر که بهتر است صاحب اثر درباره اثر مطلبی نگوید
تا مخاطب آنچه را که میخواهد از شعر دریافت کند،
به تعریف این مجموعه شعر پرداخت و گفت:
در حقیقت «بصیرت سایهها» جستجوی حقیقت در عالم کثرت است.
با به کار گرفتن حسهای پنجگانه به جستجوی راههای دستیابی
به حقیقت در فلسفه، دین، روح و روان پرداختهام.
نتیجه این میل به دانستن، رسیدن به حقیقت
و جستجو در جهان کثرت مجموعه شعر «بصیرت سایهها» شده است.
وی با یادآوری این مطلب که میلی به تکرار خود در آثارش ندارد، اظهار داشت:
به همین دلیل پس از «بصیرت سایهها» حدود پانزده سال حتی یک کلمه هم ننوشتم؛
چراکه حرف تازهای برای نوشتن نداشتم.
از سوی دیگر از تمام راههایی که در جستجوی حقیقت بهکار گرفته بودم،
خسته و ناامید شده بودم در نتیجه به خودشناسی و عرفان روی آوردم.
صفریان در توضیح عرفان و خودشناسی
به سخت جلوه دادن این دو موضوع در تاریخ و ادبیات اشاره و تصریح کرد:
در رسیدن به عرفان و خودشناسی و دستیابی به اعتقاد
از یکسری تمرینهای عملی استفاده کردم.
همواره معتقدم بالاترین دارایی انسان اعتقاد است.
وی از مجموعه شعر «بصیرت سایهها»
به عنوان یک منظومه بلند پیوسته یاد کرد و توضیح داد:
در این مجموعه هرگاه حرفی داشتم که احساس میکردم باید بیان شود،
آنرا در شعر جاری میساختم اما سعی میکردم بلافاصله
یک فضای جذاب برای علاقهمندان شعر ایجاد کنم
و شعر را در آن بگنجانم. این امر کاملا ارادی بوده است.
اما در مجموعه بعدیام «مراحل» این شیوه را به کار نگرفتم.
این شاعر افزود: مجموعه شعر «مراحل» نیز یک شعر بلند است
اما از نظر تکنیکی این قابلیت را پیدا کرده
که هر صفحه آن یک شعر مستقل باشد.
وی با یادآوری پرسشی که همواره برایش مطرح بوده
مبنی بر اینکه «شعر و هنر چیست؟» گفت:
برای دریافت پاسخ این پرسش کتابها و نظریههای بسیاری را مطالعه کردم
و تا مدتها هیچیک از استدلالهای آورده شده در کتابها برایم قابل قبول نبود.
در نهایت به این دریافت رسیدم که
سرایت روح در کلمه، شعر و سرایت روح در ماده هنر است.
صفریان تاکید کرد: انسان علاوه بر کالبد فیزیکی کالبدهای گوناگونی دارد،
هنر نتیجه کالبد هنری که بخشی از کالبد روانی اوست،
خلق میشود و اگر ذهنی بود هرگز اثری ماندگار نداشت.
عباسلو: گذشت زمان اثر را به پختگی میرساند
در ادامه نشست احسان عباسلو یکی از منتقدان این کتاب و مسئول برگزاری نشستهای سرای اهل قلم
به جملهای از یک شاعر اروپایی مبنی بر اینکه « شعر خلط خیال و خون است» اشاره کرد
و توضیح داد: بسیاری شعر را تنها از منظر خیال بررسی میکنند
و با تاکید بر تخیل به شعر میپردازند. اما واقعیت این است
که هیچگاه نمیتوانیم تعریف جامع و دقیقی از شعر داشته باشیم.
پرسی شلی میگوید ادبیات، شعر بلندی است
که در سرودن آن تمام شاعران مشارکت داشتهاند.
وی بخش دوم جمله «شعر خلط خیال و خون است» را یادآور شد و اظهار داشت:
زحمتی که شاعر برای چیدن کلمات در کنار یکدیگر به کار میگیرد،
شعر را شعر میکند.
صفریان خود یادآور شد که سالها مطلبی ننوشته است.
گاهی شتاب در تولید اثر و روانه کردن کتاب به بازار نشر
صاحبان اثر را از خلق آثاری پخته و درخور بازمیدارد.
اگر شاعران و نویسندگان اجازه دهند زمان اثرشان را به پختگی برساند،
آثار شایستهتری خلق خواهند کرد.
عباسلو در توضیح کتاب «بصیرت سایهها» گفت:
این مجموعه شعر مرثیه انسان مدرن است.
انسانی سردرگم که به جای حقیقت با حقیقتنماها روبروست.
دغدغه انسان مدرن در کتاب صفریان تعلق است،
انسانی که تعلق نداشته باشد همه مسائل را بسته میبیند.
زمانیکه تعلق نباشد، تعلیق ایجاد میشود.
وی به قرائت بخشهایی از این مجموعه پرداخت و افزود:
انسان مدرن همه مسائل را وابسته به خود میبیند.
این امر در کتاب صفریان به خوبی دیده میشود.
از سوی دیگر تضادهایی نیز در این کتاب به چشم می آید.
عباسلو در بخش دیگری از سخنانش
با تاکید بر این امر که در ابتدا باید رابطهای میان فلسفه و ادبیات برقرار کرد،
توضیح داد: ادبیات واسطه مناسبی میان بسیاری از رشتهها به ویژه تاریخ و فلسفه بوده است.
تاریخ بر اساس عینیات و فلسفه بر اساس ذهنیات به نتیجه میرسد.
اما ادبیات با استفاده از هر دو معنا و ارتباط ایجاد میکند.
وی به این موضوع اشاره کرد که در این کتاب ما با شعر فلسفی روبرو هستیم
و افزود: اما در این مجموعه عناصر شعری کمتر دیده میشود.
شاید نقطه ضعف کتاب نیز همین مساله باشد.
از ابتدای کتاب مخاطب با هجوم مسائل فلسفی
بر اساس فرضیات و تئوریهای فلسفی روبروست.
عباسلو اظهار داشت:
برخی شعر را متکی بر فرم و برخی دیگر متکی بر مضمون میدانند.
در این کتاب سرودههای فلسفی صفریان از فرم غافل ماندهاند
و تنها در پی مضمون بودهاند.
آنچه بیشتر در کتاب به چشم میآید،
فلسفه و اندیشههای فلسفی در مقایسه با ظرافتهای شعری است.
وی با تاکید بر نبود فاصله میان فرم و محتوا در شعر مدرن امروز تصریح کرد:
گاه برای ایجاد آهنگ در شعر، شاعر ترفندهایی را به کار میگیرد.
در جایی که نمیتوانیم از ردیف و قافیه استفاده کنیم،
میتوان همآواییهایی را به کار گرفت؛
چراکه شعر باید به فرم شعر نیز نزدیک باشد.
اما در مجموعه شعر صفریان این امر دیده نمیشود.
در بخش دیگر عباسلو به سهگانگی بخشهایی از شعرهای صفریان اشاره کرد(من، تو، سایه)
و علت این امر را جویا شد.
صفریان با تاکید بر این امر که هر انسانی تمام بشرهاست،
گفت: ما با خودهای گوناگونی روبرو هستیم.
در این سرودهها گفتگو میان خودهای مختلف است.
البته من به طور خودآگاه در پی چنین روندی در شعرم نبودهام.
به بیان دیگر مناظرهای میان منِ حقیقتجو، منِ لذتجو و منِ معناجوست.
در این سرودهها منِ حقیقتجو محکوم و منِ لذتجو مدعی بوده است.
در ادامه عباسلو به برخی از تلمیحات سرودههای صفریان اشاره کرد
که برگرفته از نیچه و سایرین است. صفریان نیز علت این امر را در ناخودآگاه خود دانست
که به طور غیر ارادی ممکن است چنین ذهنیتی را ایجاد کند.
عباسلو در پایان تاکید کرد:
شباهتهایی که گاه در اثر یک نویسنده
به اثر نویسنده دیگری دیده میشود و بیان آن،
به معنای تضعیف اثر و نادیده گرفتن قابلیتهای آن نیست.
به طور کلی بعد فلسفی این اثر قابل اعتنا و توجه است.
عباسی داکانی: خود حقیقی صفریان در شعرهایش دیده میشود
در بخش دیگر این نشست پرویز عباسی داکانی
با تاکید بر کهن و درازدامن بودن بحثهای مرتبط با فلسفه هنر و زیباییشناسی
به کتاب دیگر از صفریان با عنوان «مباحث» اشاره کرد و گفت:
در این کتاب که بحث و تاملات در مساله هنر است،
مشکل اساسی من، صاحب اثر است
که احساس میکنم تکلیفش با خودش روشن نیست.
به نظر میرسد از یک حکمت خاص تبعیت نمیکند
و نوعی سرگشتگی در افکار او دیده میشود. آرای بزرگان فلسفه را طرح میکند
اما نیمهکاره رهایشان کرده است.
اگر در بیان آرای بزرگان کلیت را نگوییم، خطا ایجاد میشود.
وی با یادآوری سخنان ابتدایی صفریان اظهار داشت:
سخنان ابتدایی صفریان
احساس تعلق او را به حوزه عرفان ایرانی نشان میدهد،
اما این امر از کتاب برنمیآید.
صفریان در مباحث مرتبط با عرفان و حکمت ایرانی
عمیق و دقیق است؛
اما در کتاب او برخی مباحث مطرح شدهاند
بیآنکه مشخص باشد از کدام حوزه فلسفی سخن میگوید.
به بیان دیگر من صفریان و سخنان شفاهی او را
به سخنان مکتوبش ترجیح میدهم.
در پاسخ به این انتقاد صفریان یادآور شد که این کتاب را 25 سال پیش نوشته
و در آن زمان دیدگاه فکری متفاوتی داشته است.
داکانی معتقد است صفریان
در حرکت زمانی خود بیشتر به عرفان علاقهمند شده
و همچنین همواره در کارهایش خود حقیقی است
نه آنکه رونوشتی از دیگری باشد.
صفریان با تاکید بر علاقهمندیاش به عرفان ادبی اظهار داشت:
اما آرزوی همیشگی من عرفان عملی بود
و تا مدتها جرات رفتن به سوی آنرا نداشتم.
از سوی دیگر معتقدم من در زندگی اسیر خود هستم.
در پایان نشست صفریان به قرائت سرودهای از مجموعه شعر «مراحل» پرداخت.
(منبع: ایبنا)
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…