نگاهی به مامان و معنی زندگی نوشتۀ اروین یالوم
کتاب مامان و معنای زندگی اثر دکتر اروین یالوم (جدا از مقدمۀ کتاب _ به قلم دکتر ابوالهری_ که به نظرم نتوانسته با کوتاهترین و رساترین عبارات حق مطلب را دربارۀ محتوای کتاب اثرگذار یالوم ادا کند) شامل شش داستان (چهار واقعی و دو تخیلی) با رویکرد روانکاوانه است. روانکاو قصهگو در این کتاب با بیانی دلنشین به واکاوی مهمترین موضوعات حیات مانند رابطۀ حل نشده با مادر، چگونگی رویارویی با مرگ و مخصوصاً راههای مؤثر در درمان سوگ و فقدان عزیزان میپردازد.
لحن همدردانه و فهم عمیق یالوم از رنجهای انسانی طوری است که با خواندن این کتاب حس میکنیم او به نهانترین بخش وجود ما دست یافته و در پی درمان لاینحلترین زخمهای درون ماست.
فهرست کتاب
در پایان هم دو بخش دیگر هست: پینوشت نسخۀ منتشرۀ پرنیال و یادداشت نویسنده
بخشهایی از کتاب
میپرسید: دکترها چهشان است؟ چرا نمیفهمند حضور بیریا و صمیمانهشان برای بیمار چقدر مهم است؟ چرا متوجه نیستید همان لحظهای که دیگر کاری از دستشان ساخته نیست، بیش از هر زمانی به وجودشان نیاز است؟
ص 39
بعضی افراد ضعیفتر از آنند که تنها ایستادن را تاب آورند. بگذار این کودکان بینوا هم قصۀ پریان خود را داشته باشند!
ص 47
زندگی را نمیشود به تعویق انداخت؛ باید همین حالا آن را زیست، نمیشود به آخر هفته، تعطیلات، وقتی بچهها خانه را برای رفتن به کالج ترک کردند و یا به سالهای بعد از بازنشستگی موکولش کرد. بارها این مرثیه را از آنان شنیدم که: «حیف که باید تا حالا صبر میکردم، باید بدنم طعمۀ سرطان میشد و بعد یاد میگرفتم چطور باید زندگی کرد.»
ص 55
در کارم یاد گرفتهام آنهایی که بیش از بقیه از مرگ میترسند، کسانی هستند که با حجم زیادی از زندگی نزیسته به مرگ نزدیک میشوند. بهتر است از همۀ زندگی استفاده کنیم. برای مرگ چیزی جز تفاله باقی نگذاریم، هیچ چیز جز یک قلعۀ سوخته.
ص 325
در پشت جلد کتاب میخوانیم
«اروین یالوم در این داستانهای تحسینبرانگیز غنای تجربهاش را به عنوان، یک رواندرمانگر با دانش وسیعش در فلسفه و ادبیات و نیز با انساندوستی عمیقش درهم میآمیزد. او با همان مهارتی که بیمارانش را به درمان جلب میکند، خواننده را هم با قصههایش همراه میسازد.»
دکتر دیوید اسپیگل، نویسندۀ زیستن ورای مرزهانگاهی به مامان و معنی زندگی نوشتۀ اروین یالوم
نگاهی به مامان و معنی زندگی نوشتۀ اروین یالوم
مطالب بیشتر
نگاهی به رمانِ «هیچ دوستی به جز کوهستان» نوشتۀ بهروز بوچانی آیدا گلنسایی: «هیچ دوستی…
بریدههایی از خطابۀ نوبل ماریو بارگاس یوسا «به روشنی به یاد میآورم که تبدیل شدن…
نگاهی به نمایشنامۀ «بانویی از تاکنا» نوشتۀ ماریو بارگاس یوسا آیدا گلنسایی: مامانی پیرزنی حدوداً…
درمان پوچی به سبکِ ژان پل سارتر دیدگاه سارتر، نسبت به دنیای بیمعنا، از تمامی…