آشنایی نیکولای گوگول
نیکولای گوگول( 1809-1852) را پدر رئالیسم در ادب روس میشمارند. هرچند او را رمانتیک نیز شناختهاند. ولادیمیر ناباکوف حتی او را «خیالپرداز» خوانده است. این ویژگیهای ظاهرا ناهمخوان با هم جمع شده و یکی از پر نفوذترین داستانهای کوتاهی را که تا امروز به نگارش درآمده پدید آوردهاند. شنل، به همراه آثار ادگار آلن پو، و ناتانیل هاثورن و چند نویسندهی دیگر، پلی است میان قصه، یعنی شرح سادهی اتفاقات، و داستان کوتاه امروزی با نگرش اخلاقی و تفسیر اجتماعی و روانشناسی پیچیدهاش. « ما همه زیر شنل گوگول بار آمدهایم» گفتهایست که هم به داستایفسکی نسبت میدهند و هم به تورگنیف. اما چه یکی از آنها و چه هردو چنین گفته باشند، نشانهی اهمیت فراوان این داستان است. گوگول که نامش «اردک وحشی» معنا میدهد، در سال 1809 در اوکراین به دنیا آمد ولی پیش از بیست سالگی در جستجوی ثروت و شهرت ادبی رهسپار سنپترزبورگ شد که مرکز فرهنگی روسیهی تزاری بود. در سال 1836 نمایشنامهی طنزی از او به نام بازرس کل چنان انتقادات تندی برانگیخت که او را راهی تبعیدی کرد که دوراده سال به طول انجامید. نفوس مرده رمان طنزآلود او در سال 1837 منتشر شد و رمان دیگری به نام تاراس بولبا که دربارهی مبارزات قزاقها در سدهی شانزدهم است در سال 1842. گوگول در 1852 پاک دیوانه از دنیا رفت.
منبع
یک درخت، یک صخره، یک ابر
برجستهترین داستان کوتاههای دو قرن اخیر
ترجمه حسن افشار
نشر مرکز
چاپ دهم
صص 40-41
واکاوی داستان شنل را میتوانید در اینجا بخوانید.
آشنایی نیکولای گوگول
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…