سوختم چه آتشی نگاه تو دارد…

سوختم چه آتشی نگاه تو دارد…

دانلود آهنگ 

متن آهنگ

سوختم چه آتشی نگاه تو دارد

آخر دلم دل تو را به دست آرد

بی‌تو کویر خشک و خالیم

مرا ببین چه حالیم باران تو اگر نبارد

جانا دلم ربوده ای فریبانه به انتظار تو غریبانه

نشسته ام ببینم آن دو چشم مست و دلبرانه

جانا به غم نشانده‌ای دل ما را

بیا و دریاب من تنها را که خسته‌ام از این زمانه

 

فریاد مرا تو برده ای دگر از یاد

شکسته ام من هرچه بادا باد

رها چو برگ خسته در باد

جانم تویی چو زلف تو پریشانم

خزان منم که غرق بارانم بیا دگر نمی‌توانم

جانا دلم ربوده ای فریبانه به انتظار تو غریبانه

نشسته ام ببینم آن دو چشم مست و دلبرانه

جانا به غم نشانده ای دل ما را

بیا و دریاب من تنها را که خسته‌ام از این زمانه

جانا دلم ربوده‌ای فریبانه به انتظار تو غریبانه

نشسته‌ام ببینم آن دو چشم مست و دلبرانه

جانا به غم نشانده‌ای دل ما را

بیا و دریاب من تنها را که خسته‌ام از این زمانه

 

مطالب بیشتر

  1. تب و تاب/ گروه ایهام
  2. سماع با غزلی از مولوی
  3. یار قوچانی: موسیقی خراسان شمالی
  4. کمانچه نوازی کیهان کلهر
  5. خوب شد دردم دوا شد خوب شد: همایون شجریان
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

4 روز ago

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد مصاحبه‌کننده‌ای‌ از فاکنر می‌پرسد: نويسنده چگونه رُمان‌نويس جدی‌ می‌شود؟…

2 هفته ago

در گلوی نور، آواز بهاری بود…

در گلوی نور، آواز بهاری بود...

2 هفته ago

بریده‌ای از کتاب «آسایش» نوشتۀ مت هیگ

بریده‌ای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطاف‌پذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…

2 هفته ago

«سرگذشت یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

«اتوبیوگرافی یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

2 هفته ago