اشعاری از م.آزاد

(محمود مشرف آزاد تهرانی)

دانلود آهنگ

پرنده بودن

پرنده بودن روزی پرنده‌وار شدن
و از بهار گذشتن
به آن حقیقت نومیدوار پاسخ گفتن
به آن حقیقت تلخ
و با ردای پریشان باد از همۀ شهرهای خفته گذشتن
و در تمامی راه
چه ناامیدان دیدن
پرنده‌وار شدن
و در حقیقت روشن
همیشه رازی بودن…

 

رفتن

دلی به روشنی باغ ارغوان دارم
که با طلوع صدا می‌کند هزاران را
و چشم‌های من آن چشمه‌های تنهایی ست
به دست سوخته نیلوفران رود آرام
و پای بر فلقی سبز
وه چه بیدارم
شکوه قله چه بیهوده است
و این سلوک حقیر
برای رفتن باید همیشه جاری بود
و در تمامی ظلمت
شکوه سرخ گلی شد

 

 باغ شکوفه‌ها که ریخت

پر از شکوفۀ خون باغ مهربانی شد
پر از کبوتر پیر
میان باغی بالی شکست و باد گریست
پرنده‌های اسیر
میان رودی ماه اسیر می‌خشکید
کبوتری در باد
میان دشتی رودی به ریگزار نشست
میان پنجره‌هایی زنان تنهایی گرییدند
پرنده‌های اسیر
میان پنجره‌هایی سکوت آتش سرد
میان بیشۀ شب
میان دست تو گل‌های یاس خشکیدند
و گیسوان تو باد
و چشم‌های تو ابر
و دست‌های تو باغ
میان باغی
ابری گریست
بادی سوخت

اشعاری از م.آزاد

یاس‌ها منتظرند

باد و باران و گیاهی که تویی بر لب جوی
همه از کوچه‌ها مرا می‌خوانند
من از این باران‌ها می‌دانم خانه ویران خواهد شد
ویران
یاس‌ها ریخته‌اند
زیر باران‌ها در کوچه رها
مثل مرداب بزرگی که در آن نیمۀ شب‌ها تنها
غوک‌ها می‌خوانند
و تو تنها می‌مانی
تا بدانی که چه‌ها می‌گذرد
من از این پنجره‌واری که سیاهست و بلند
به صدای تو که جاری خواهی شد
که مرا تنها در کوچه رها خواهی کرد
به صدای تو رها می‌شوم از شاخۀ خویش
زیر باران‌ها در کوچه سنگی
ویران خواهم شد
زیر این پنجره‌واری که تماشا گه باد است و گیاهی تاریک
به جهان گذران می‌نگرم
بادها در گذرند
یاس‌ها منتظرند
جوی گریانی و در باران‌ها می‌گذری
تا می‌مانی و باران غریبی که زمین را
ویران خواهد کرد
آسمانی که به ما می‌نگریست
ماهتابی که به مه می‌تابید
همه در تاریکی‌ها ماندند
همه در باران فریاد زنان می‌گفتند
یاس‌ها منتظرند
و تو گریان می‌گفتی: یاس‌ها ریخته‌اند
باد و باران و تماشای گیاهی که مرا می‌بیند
من ازین پنجره‌واری که سیاهست و بلند
به تو فریادزنان می‌گویم
یاس‌ها منتظرند
و تو گریانی و در باران‌ها می‌گذری
خانه ویران خواهد شد
ویران
و گیاهی که تویی بر لب جوی
ریشه در آب روان خواهد شست
یاس‌ها منتظرند
من همینجا تنها خواهم ماند

(منبع: jasjoo.com)

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

درنگی در جذاب‌ترین نقاشی‌های پاییزی

جذاب‌ترین نقاشی‌های پاییزی  میوه‌های پاییزی، برگ‌های قرمز، زرد و نارنجی و غروب پاییز همواره الهام‌بخش…

1 هفته ago

خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند…

خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند...

2 هفته ago

بی‌تو به سر نمی‌شود…

بی‌تو به سر نمی‌شود...

1 ماه ago

لاسلو کراسناهورکایی، استاد معاصر مجارستانیِ آخرالزمان، برندۀ نوبل 2025

لاسلو کراسناهورکایی، استاد معاصر مجارستانیِ آخرالزمان، برندۀ نوبل 2025 «لاسلو کراسناهورکایی» (László Krasznahorkai) نویسنده مجارستانی برای…

1 ماه ago

موراکامی به روایتِ جونو دیاز (برندۀ جایزۀ پولیتزر)

موراکامی به روایتِ جونو دیاز (برندۀ جایزۀ پولیتزر) جونو دیاز، نویسنده‌ دومینیکن‌تبار آمریکایی و برنده‌…

1 ماه ago