موسیقی سنتی

چنان از آتش عشقت بسوزُم…

چنان از آتش عشقت بسوزُم

 

دانلود آهنگ

چنان از آتش عشقت بسوزُم

شعر از باباطاهر و عطار

(دشتی بیرجندی)

تو که نازن‍ده بالا دل‍ربای‍ی «آخ»

تو که بی سرمَه چش‍مون سرمَه‌سایی

تو که مُشکین دو گیسو در قفایی

به مو گویی که سرگردون چرایی سرگردون چرایی «داد و بیداد ای دل»

(دشتی بیرجندی)
بمی‍رم تا تو چش‍م تر نبی‍نی «دلربا یار»

شرار آه پرآذر نبی‍نی

چنان از آتش عش‍قت بسوزُم

که از مو رن‍گ خاکستر نِبین‍ی «داد و بیداد»

(دشتی بیرجندی)
دلُم دردی که دارد با که گوی‍د

گنه خود کرده تاوان از که جوی‍د

(دشتی بیرجندی)
دری‍غا نیست هم‍دردی م‍وافق

که بر بخت بَدُم خوش خوش ب‍موید خوش خوش ب‍موی‍د

(دشتی بیرجندی)
گل وصل‍ت فراموشم نگردد

و گر خار از سر گورم بروید

(دشتی بیرجندی)
سیه بخ‍تُم که بخ‍تُم واژگون بی واژگون بی

سیه روزُم که روزُم تی‍ره‌گون بی تی‍ره‌گون بی

شدُم مح‍نت‌کَش کوی مُ‍حِ‍ب‍ت «آخ»

ز دس‍ت دل که یا رب «آخ» که یا رب غرق خون بی غرق خون بی

(درآمد شور محلی)
ز عش‍قِت سوخ‍تُم ای جان کجای‍ی جان ک‍جایی

بمان‍دُم بی سر و سامان ک‍جای‍ی «آخ» کجای‍ی

(درآمد شور محلی)
نه جانی و نه غیر از جان چه چی‍زی «آخ» چه چی‍زی

نه در جان نه برون از جان کجای‍ی «آخ» کجایی ک‍جای‍ی؟

مطالب بیشتر

  1. ابر می‌بارد و من/ همایون شجریان
  2. شب سکوت کویر: جادوی کیهان کلهر
  3. پرند شوشتری: استاد شجریان
  4. زبانِ آتش/ استاد شجریان
  5. خانه‌ام آتش گرفته‌ست/ استاد شجریان
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟

2 روز ago

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد

ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی‌ نمی‌شناسد مصاحبه‌کننده‌ای‌ از فاکنر می‌پرسد: نويسنده چگونه رُمان‌نويس جدی‌ می‌شود؟…

1 هفته ago

در گلوی نور، آواز بهاری بود…

در گلوی نور، آواز بهاری بود...

2 هفته ago

بریده‌ای از کتاب «آسایش» نوشتۀ مت هیگ

بریده‌ای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطاف‌پذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…

2 هفته ago

«سرگذشت یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

«اتوبیوگرافی یک یوگی» به روایتِ مزدافر مؤمنی

2 هفته ago