موسیقی پاپ/ تلفیقی
شمالی گفتی و شعر یادم اومد…

شمالی گفتی و شعر یادم اومد…
شمالی گفتی و شعر یادم اومد
مثل شیرین که بود فرهادم اومد
بلند گفتم آهای مردم چه ساده ان
یه باری رو دوش فریادم اومد
همه چیزا که یادم رفته بودن
همه اش چشم بسته از سر یادم اومد
خزر با ماهی ها و گیله مرداش
زنها و بچه ها و پیرمرداش
با اون گوش ماهیهای رنگ وارنگاش
همه ریزا و درشتا و بلنداش
شمالی بوی بارون داره کوزه ات
بذار مکتب بره طفل رفوزه ات
نرو خوش باش و قلک خالی بفروش
بذار پا رو زمین بردارش از روش
کمک کن تا خرابا رو بسازیم
برای ساختنش جون منم روش
برای ساختنش جون منم روش
همه دنیا فدای تاری از موش
بباف با دست پرپینه ات حصیر
بشورش از قفس اسم اسیر
طناب’ پاره کن زنجیر’ بنداز
بزن باز از سر نو زیر آواز
تمام شالیکارا رو خبر کن
همه دریاهارو زیرو زبر کن
بدون فردا دیگه آزادی داریم
هزارتا ده به ده آبادی داریم
(ترانهسرا: مسعود امینی)
مطالب بیشتر
- پیرامون کتاب و کتابخوانی2 روز پیش
هرمان هسه: چرا کتاب میخوانیم؟
- با فلسفه2 هفته پیش
کانت چه میگوید؟
- موسیقی بی کلام2 هفته پیش
رویش موسیقی…
- معرفی کتاب1 هفته پیش
«شرارهها» اثر مارگریت یورسنار با ترجمۀ رضا رضایی
- هنرِ زندگی2 هفته پیش
هنر «دیوونه» بودن
- تحسین برانگیزها1 هفته پیش
کریستف بالایی: مدافع ادبیات معاصر ایران در غرب
- هنرِ زندگی1 هفته پیش
معجزۀ ادبیات و فلسفه در آفرینش شادی درون و سلامت زندگی
- معرفی کتاب7 روز پیش
توتوچان، دخترکی آنسوی پنجره نوشتهی تتسوکو کورویاناگی